همزمان با گشایش دانشکده طب
سنتی، مقام معظم رهبری این اقدام را به فال نیک گرفته و در اینباره ابراز
خشنودی کردند، با توجه به این پشتوانه باارزش چه اهداف و راهکارهایی برای
توسعه طب سنتی در کشور وجود دارد؟
قبل از هر صحبتی باید از
حمایتها و اطلاعرسانی رسانهها که بستر را بیش از پیش برای انجام این مهم
آماده کردند تشکر کنم. همچنین باید به این نکته اشاره نمایم که از حدود 30
سال قبل سازمان بهداشت جهانی بر لزوم توجه به طب سنتی و طب مکمل در کنار
طب نوین تاکید کرده است اما کشور ما به رغم سابقه و پیشینه بسیار قوی در طب
سنتی از سایر کشورهای پیشرفته در این زمینه عقب بود، حال آنکه کشور ما از
نگاه سازمان بهداشت جهانی در زمینه طب سنتی دارای مکتب طبی و مبانی مستقل
مزاجشناسی و اخلاقشناسی است ولی متاسفانه در نظام سلامت ما این ظرفیت
کمتر به کار گرفته شده است.
اما با توجه به فرمایش مقام معظم رهبری که به استفاده از ظرفیت طب سنتی اعتقاد و باور جدی دارند و در جهت توسعه این مقوله از هیچ حمایتی دریغ نکردند، خوشبختانه در دولت نهم موفق شدیم طب سنتی را وارد دانشگاه کنیم و به عنوان یک رشته تخصصی در دانشگاه پذیرفته شد. اما هنوز از سوی نظام سلامت کشور این طب پذیرفته نشده بود که خوشبختانه با حمایت جدی ریاست جمهوری و معاون اول رئیسجمهور و تاکیدات وزیر بهداشت امیدواریم در دولت دهم نیز به موفقیتهایی در این راستا دست یابیم. اما اینکه چه اقداماتی باید صورت گیرد تا طب سنتی در سیستم وزارت بهداشت و درمان کشور نهادینه شود و مردم از آن استفاده کنند نخست توجه وزارت بهداشت و درمان است که متولی سلامت و خدمات درمانی مملکت است اما اگر این ظرفیتها کنترل نشود دچار افراط و تفریط میشویم. به عنوان مثال زمانی بود که طب سنتی در ایران تکفیر شده و به کل از نظام سلامت کشور کنار گذاشته شد و مردم از این طب محروم شدند. یا برعکس برخی افراد که آگاهی علمی هم ندارند مدعی درمان بیماریهایی از قبیل ایدز و سرطان با داروهای گیاهی میشوند.
پس
به روشنی درمییابیم این گونه افراط و تفریطها به ضرر مردم است. بنابراین
وظیفه متولیان سلامت است که تکلیف مردم را روشن کنند و به آنها بگویند
کدام روش صحیح است و کدام روش غلط و اینجاست که ما ناچاریم ورود کنیم و با
ساماندهی و نظارت مردم را راهنمایی کنیم. ما غیر از پزشکان، حکیمانی در
کشور داریم که پزشک نیستند اما دانش بسیار غنی دارند که سینه به سینه به
آنها منتقل شده و دانش آنها باید با شیوههای خاص به نظام سلامت کشور
انتقال یابد و البته این یکی از اهداف کلان معاونت طب سنتی است.
در بند ب
ماده 34 برنامه پنجم توسعه نیز تکلیف شده که وزارت بهداشت برای استفاده از
طب سنتی و فرایند و شیوه تکمیلی در برنامه 5 ساله باید برنامهریزی داشته
باشد. پس در دولت بعد هم به طور حتم استفاده از این ظرفیت یک تکلیف قانونی
است و ادامه خواهد داشت، اما نکته مهم این است که در کشور ما طب سنتی 150
سال تکفیر شد و حالا نمیتوان توقع داشت یک شبه راه صد ساله را طی کنیم پس
باید بسترهای آن آماده شود. هر چند که در دولت نهم و دهم بخش مهمی از آن
اتفاق افتاد.
راهکارهای عملی که در این برنامه قرار دارد شامل چه بخشها یا پیشنهاداتی خواهد بود؟
ما
میتوانیم در بستههای آموزشی نظام خانواده توصیههایی از طب سنتی به مردم
ارائه دهیم و با ایجاد دانشکده طب سنتی و مراکز تحقیقات طب سنتی در
دانشکدههای پزشکی کشور این نیاز را برآورده سازیم. از پزشکان خانواده هم
که دولت مصمم به اجرای آن است برای طب سنتی و مکمل و توصیه به خانوادهها
کمک خواهیم گرفت تا در کوتاهمدت این طب وارد نظام سلامت کشور شود. همچنین
با ایجاد دفاتری در دانشکدههای پزشکی کشور و معاونتهای بهداشت و درمان،
غذا و دارو تدابیر و توصیههای طب سنتی را وارد سیستم بهداشت و درمان کشور
خواهیم کرد. در داروخانهها و خانههای بهداشت نیز داروهای گیاهی را اضافه
مینماییم.
تفاوتها و ویژگیهای طب سنتی در مقایسه با طب نوین چیست؟
باید
توجه داشت که قرار نیست بگوییم طب سنتی ایران همه مشکلات را حل میکند،
چرا که این ادعا بهطور کامل اشتباه است، حتی برخی از شیوههای طب مکمل که
از سوی سازمان بهداشت جهانی پذیرفته شده، میتواند در کنار طب نوین قرار
گیرند و ایجاد ظرفیت کنند، اما یکی از ویژگیهای طب سنتی که سازمان بهداشت
جهانی هم بر آن تاکید داشته، کلینگر بودن آن است، برخلاف طب نوین که
جزءنگر است. کلنگر بودن یک قابلیت و توانمندی ایجاد میکند، یعنی انسان
را به عنوان سیستم یکپارچه درنظر میگیرد. به عنوان مثال وقتی کسی به یک
متخصص گوارش مراجعه کند و به او بگوید سرم هم درد میکند، متخصص به او
میگوید برای سردردت باید به پزشک دیگری مراجعه کنی، در حالی که در طب سنتی
ما معتقدیم چهبسا سردرد فرد ممکن است به سیستم گوارش او ارتباط داشته
باشد. سیستم یکپارچهنگری در طب سنتی از نگاه سازمان بهداشت جهانی با فرهنگ
مردم هر کشوری وابستگی مستقیم دارد و این ریشهدار بودن در فرهنگ، پذیرش
را برای مردم راحتتر میکند. وقتی موضوعی در فرهنگ مردم باشد و بومی شده
باشد، دسترسی مردم به آن راحتتر خواهد بود. در حال حاضر ما تولید انبوه
محصولات دارویی گیاهی نداریم، اما خود مردم با توصیههای طب سنتی از برخی
گیاهان به عنوان دارو استفاده میکنند مثل استفاده از سیر در غذاهای ساکنان
مناطق شمالی کشور. خلاصه اینکه طب سنتی و نوین مکمل یکدیگر خواهند بود.