پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان نوشت:
1- در گلستان سعدي داستان مردي آمده است که به رسم علويان آن روزگار، گيسو به هم بافته بود تا «علوي» به نظر آيد و با قافله حجاز به شهر آمده بود که تصور شود از سفر حج بازميگردد و شعري به نزد پادشاه برده و ادعا کرده بود که خود سروده است. اين همه ادعاي خلاف و لافگزاف ميتوانست براي او جايگاه برجستهاي دست و پا کند اما، دقت در سوابق او، چنين اجازهاي را نداد. سعدي ميگويد «يکي از نديمان پادشاه که آن سال از سفر دريا آمده بود گفت؛ او را عيد اضحي- عيد قربان- در بصره ديدم، حاجي چگونه تواند بود؟! و ديگري گفت؛ پدرش نصراني است، علوي چگونه باشد؟! و شعرش را به ديوان انوري يافتند»!
اين روزها در آستانه انتخابات رياست جمهوري يازدهم، بازار «ادعا» داغتر از هميشه است و نامزدها، با تابلوهاي رنگارنگ و پلاکاردهايي که شعارهاي دهان پرکن روي آن نقش بسته است به ميدان آمدهاند و سؤال اين است که آيا به آنچه روي تابلوها نوشته شده ميتوان اعتماد کرد؟ پاسخ نه مثبت است و نه منفي، بايد ديد تابلو نوشتهها و ادعاها تا چه اندازه با هويت واقعي کانديداها همخواني دارد و نبايد هر گيسو به هم بافتهاي را «علوي»! دانست و يا هر که با قافله حجاز به شهر آمده را زائر خانه خدا تلقي کرد! شايد گيسو به فريب بافته و يا از ميانه راه با قافله حجاز همراه شده باشد! اما، به قول حضرت آقا انتخابات رياست جمهوري اگرچه «يک حادثه يک روزه است» ولي گاهي اوقات دولتها کارهايي ميکنند که تاثيرات آن تا سالها باقي ميماند، چه کارهاي خوب و چه کارهاي غيرخوب... گاهي آثار آن تا 40 سال باقي ميماند».
اکنون بايد ديد که آيا در انتخابات پيش روي و در ارزيابي نامزدها، تشخيص سرهاز ناسره و آبازسراب دشوار است؟ البته که نه! هيچيک از نامزدهاي رياست جمهوري که از کره مريخ نيامدهاند! هريک از آنها بيش از سه دهه و يا نزديک به سه دهه در چرخه سياسي کشور حضور داشتهاند و عملکرد و مواضع آنان به آساني قابل ارزيابي است. آن عده هم که در اين چرخه حضور فعال- چهخوب و چهبد- نداشتهاند، بديهي است که براي رياستجمهوري احراز صلاحيت نخواهند شد. بنابراين، سخن درباره آن عده از نامزدهاست که در بستر سياسي کشور حضور فعال داشتهاند و از اين روي هويت آنها به آساني قابل شناسايي است. نيست؟!
2- نگاهي به اطراف بيندازيد، تمامي شواهد و قرائن موجود و اسناد غيرقابل ترديد حکايت از آن دارد که بار ديگر «اتاقهاي فکر» دشمن فعال شدهاند و مهرههاي خود را براي فتنه ديگر به ميدان آوردهاند با اين دو تفاوت عمده که؛ اولا؛ اين دفعه، مهره مصرف نشده ندارند چرا که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88- بخوانيد جنگ احزاب-به تصور آن که حتما پيروز خواهند شد، تمامي مهرهها و جريانات وابسته به خود را به کار گرفته و سوزانده بودند. بنابراين امروزه ناچارند با مهرههاي سوخته بازي کنند. يعني مهرههايي که براي مردم ناشناخته نيستند و ثانيا؛ امروزه همان مهرههاي سوخته با شعارهاي ارزشي به ميدان آمدهاند. انگار نه انگار که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 آشکارا دست به وطنفروشي زدهبودند و باز هم انگار نه انگار که فاصله زماني 4 ساله، کوتاهتر از آن است که خاطره تلخ جنايت و خيانت آنها را از خاطر مردم پاک کند!
3- آيا به اين نکته با اهميت توجه کردهايد؟ اصحاب فتنه به شدت از اين که ماجراي آن خيانت آشکار بازگو شود، پرهيز دارند و در هيچيک از مصاحبهها، مناظرهها و يا نوشتهها و سخنرانيهاي خود حاضر به يادآوري آن ماجراي پلشت نيستند. چرا؟! تنها به اين علت که کمترين زمينهاي براي انکار آن خيانت بزرگ وجود ندارد. ائتلاف مدعيان اصلاحات با منافقين، بهاييها، سلطنتطلبها، مارکسيستها، عبدالمالک ريگيها و... قابل انکار است؟ شعار به نفع اسرائيل در روز قدس، شعار به نفع آمريکا در روز مبارزه با استکبار جهاني، پاره کردن تصوير مبارک حضرت امام(ره)، ادعاي تقلب در انتخابات، خط زدن روي قيد اسلام از جمهوري اسلامي ايران، آتش زدن مسجد، اهانت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) و... رخدادهايي نيست که يادآوري آن براي اصحاب فتنه امکانپذير باشد. دريافت کمک مالي از ملک عبدالله سعودي، ملاقاتهاي پيدرپي با جرجسوروس صهيونيست، ملاقات با راسموسن- فرمانده ناتو و نخستوزير پيشين دانمارک- که آشکارا از کاريکاتورهاي موهن عليه پيامبر اسلام(ص) حمايت کرده بود...
وقتي اصحاب فتنه قادر به انکار هيچيک از اين نمونهها نيستند، بديهي است که از بازگويي و بازخواني آن نيز وحشت داشته باشند.
4- از هم اکنون با جرأت ميتوان گفت نامزدهاي وابسته به فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 کمترين شانس پيروزي در انتخابات پيش روي را ندارند. چرا که با همان تودههاي عظيم مردمي روبرو هستند که جنايات آنها را فراموش نکردهاند و حماسه بينظير 9 دي و انتخابات اسفند 90، راهپيمايي 22 بهمن و... فقط چند نمونه از بصيرت مثالزدني آنان است و همگان ديدهاند که اين خيل عظيم را در روزهاي حادثه ميتوان ديد. روز واقعه که ميرسد گويي از زمين و زمان و از تکتک کوچهها و خيابانها ميجوشند و ميخروشند. يادتان که هست. بنابراين، بديهي است که شوراي محترم نگهبان صلاحيت آنها را تاييد کند يا نکند، نتيجه يکسان است، اما در اين باره گفتنيهايي نيز هست.
الف: شوراي محترم نگهبان امين مردم و نظام است، از اينروي - ودقيقا به همين علت- تاييد صلاحيت کساني که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي88 حضور داشتهاند و هنوز هم با سران فتنه در ائتلاف هستند، اهانت به مردم پاکباخته و فداکار اين مرز و بوم و صدهاهزار شهيد است که براي حفظ نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در خون پاک خود غلتيدهاند.
ب: تاييد صلاحيت اينگونه نامزدها، چه بخواهيم و چه نخواهيم به معناي همراهي با فتنه آمريکايي- اسرائيلي ياد شده است و اين پيام ضمني را براي مردم در پي دارد که انگار خيانت آشکار به مردم و نظام، نهفقط جرم نيست بلکه فتنهگران ميتوانند مدال شايستگي براي حضور در رأس قوه مجريه نيز دريافت کنند!
ج: حضرت آيتالله جنتي دبير محترم شوراي نگهبان- که خداي مهربان بر عمر باعزت و همواره به خدمت ايشان بيفزايد- ديروز در خطبههاي جمعه تهران به رد صلاحيت برخي از نامزدها اشاره فرمودند که هرچند از سلامت نفس و تعهد اسلامي و انقلابي برخوردارند ولي صلاحيت آنها براي تصدي رياست جمهوري نظام احراز نشده است، بنابراين وقتي صلاحيت يک نامزد پاک و انقلابي به علت ناتواني در مديريت کشور احراز نميشود، ميتوان و بايد اميدوار بود صلاحيت کساني که به روال عرفي توان مديريت دارند ولي مديريت آنان به نفع دشمنان نظام بوده است نيز به طريق اولي تاييد نشود، چرا که مدير ضعيف ولي وارسته و پاک فقط در اداره کشور مشکل ميآفريند اما، مديري که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 دخالت و حضور داشته و هنوز هم از سران فتنه حمايت ميکند و با فتنهگران در ائتلاف نيز هست ميتواند اساس نظام را به مخاطره اندازد.
ياد امام راحل ما(ره) به خير که با چه دلشورهاي ميفرمود «نبايدبهگونهاي عمل کنيم که حزبالله عزيز احساس کند جمهوري اسلامي دارد از مواضع اصولياش عدول ميکند» صحيفه امام(ره) ج 21 ص 284.
حضرت آقا تاکيد فرمودهاند که شوراي نگهبان به مُر قانون عمل کند و حضرت آيتالله جنتي نيز اعلام داشتهاند، شوراي نگهبان تنها به قانون مينگرد و از مصلحتانديشي بهدور است.
5- متاسفانه شماري- البته اندک- از عزيزان صورت مسئله را آنگونه که هست نميبينند و مثلا با اشاره به برخي از اقدامات ناپسند و خسارتآفرين اخير دولت تصور ميکنند نامزدهاي وابسته به فتنه براي مقابله با پلشتيهاي حلقه انحرافي به ميدان آمدهاند. شرح اين نکته اگرچه به فصل جداگانهاي نياز دارد ولي در اين مختصر گفتني است که مخالفت اصحاب فتنه با دولت نهم هنگامي بود که دولت در مقابل باجخواهي بيگانگان ايستاده بود و از دستاندازي رانتخواران ثروت و قدرت جلوگيري ميکرد ولي امروزه به گواهي شواهد غيرقابل ترديد، دست اصحاب فتنه و حلقه انحرافي در يک کاسه است. کافي است که فقط به مواضع و عملکرد اين دو جريان نيم نگاهي بيندازيد تا هر گيسوبافتهايرا «علوي» مپنداريد و هرکه با قافله حجاز به شهر وارد شد را زائر خانه خدا تصور نفرمائيد.
و در اين باره، مخصوصا تقابل دو گفتمان حاميان سرمايهداري با حاميان مردم محروم و مستضعف، يا به فرموده حضرت امام(ره) جنگ فقر و غنا در انتخابات پيش روي گفتنيهاي ديگري نيز هست که به بعد موکول ميکنيم، انشاءالله.