پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شهیر شهید ثالث در المانیتور نوشت: رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی چیزی فراتر از سیاست داخلی بود. حضور و عدم حضور هاشمی در انتخابات دو پیام کاملا متناقض برای غرب دارد.
از
686 نفری که برای انتخابات ریاست جمهوری 24 خرداد ایران ثبت نام کردند،
678 نفر رد صلاحیت شدند که در بین آنها ممانعت از حضور علی اکبر هاشمی
رفسنجانی و پس از آن اسفندیار رحیم مشایی همچنان در صدر اخبار قرار دارد.
در بین 8 نامزد تایید صلاحیت شده، آنگونه که المانیتور می نویسد، محمد رضا
عارف و حسن روحانی در مرز بین اصلاح طلبان و اصولگرایان (محافظه کاران) ،
قرار دارند و 6 نامزد دیگر نیز اصولگرا هستند.
نام
نویسی لحظه آخری هاشمی دو پیامد بزرگ داشت. یکی برانگیختن هیجان اجتماعی
برای انتخابات و دیگری غافلگیری و شوک برای اصولگرایان. آنها انتظار
نداشتند که هاشمی برای نام نویسی در انتخابات به ساختمان وزارت کشور در
خیابان فاطمی برود و در نتیجه برای فضای ناشی از این حضور نیز برنامه ریزی
نشده بود.
از
همان نخستین دقایق اعلام کاندیداتوری هاشمی، تلاش برای تخریب چهره وی
آغاز شد و روزنامه کیهان نیز در سرمقاله ای هاشمی که برای 8 سال رئیس جمهور
ایران بوده است را کاندیدای منتخب آمریکا معرفی کرد. به گزارش کیهان از
نقطه نظر غرب، رفسنجانی چهره میانه رویی شناخته می شود که بهترین گزینه
برای ریاست جمهوری است.
در
خطبه های نماز جمعه نیز آیت الله جنتی خودروی بنزی را مورد انتقاد قرار
داد که هاشمی مقابل وزارت کشور از آن پیاده شده بود. در نهایت نیز به رغم
گمانه زنی های فراوان، هاشمی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.
این
در حالی است که انتخابات ریاست جمهوری در ایران در شرایطی برگزار می شود
که سیاست های آمریکا در قبال ایران خصمانه تر از هر زمان دیگری در 34 سال
گذشته است و تنش ها بین ایران با اسرائیل و همسایگان عرب نیز به شدن افزایش
یافته است. بسیاری بر این گمانند که حضور هاشمی در انتخابات می توانست دو
تاثیر عمده داشته باشد.
نخست
هاشمی با ایجاد شور انتخاباتی و پای صندوق کشاندن مردم چهره نظام را تقویت
کرده و موضع جمهوری اسلامی در مذاکره با آمریکا و دیگر قدرتهای غربی را
ارتقاء می داد. دوم، پیروزی رفسنجانی می توانست به عنوان نشانه ای برای غرب
و به خصوص ایالات متحده تعبیر شود. به این معنی که آمریکا و متحدانش اگر
به دنبال مصالحه با ایران و پرهیز از درگیری نظامی هستند، می توانند از
فرصت موجود استفاده کنند.
اما
عدم حضور هاشمی دقیقا نقض این پیام ها را ارسال می کند. به این ترتیب غرب
درمی یابد که ایران می خواهد در مقوله هسته ای، سیاست مقابله و درگیری بدون
مصالحه را دنبال کند.
این
در حالی است که روحانی و عارف شانس زیادی برای پیروزی ندارند و در افکار
عمومی به اندازه محمد خاتمی و هاشمی شناخته شده نیستند. در مقابل سعید
جلیلی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و محمد باقر قالیباف،شهردار تهران
چهره های شناخته شده تری به شمار می روند.
به
این ترتیب انتظار نمی رود پس از انتخابات، تغییری جدی در سیاست خارجی
ایران ایجاد شود. در صورتی که این پیش بینی صحیح باشد، باید منتظر تغییر
رفتار آمریکا و احتمالا طرح مسائل حقوق بشری و افزایش فشار بود. در تایید
این نظریه می توان به اظهارات جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا پس از رد
صلاحیت هاشمی اشاره کرد که این روند را مورد نقد قرار داده بود.