arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۱۴۷۱۷
تاریخ انتشار: ۱۸ : ۲۳ - ۱۳ خرداد ۱۳۹۲

حسن روحانی در شبکه خبر: با افراطیون تندرو و تندخوی میانه ندارم/آمده ام خط اعتدال را جایگزین افراط کنم

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حسن روحانی گفت: در حال حاضر در عرصه اقتصاد هیچ راهی در قدم اول جز اقتصاد استقامتی و مقاومتی نداریم.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، پخش گفت‌وگوی ضبط شده حسن روحانی کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در شبکه خبر آغاز شد.

مهمترین محورهای سخنان روحانی به این شرح است:

* قانون اساسی حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور را مشخص کرده و در واقع اساس این قانون تناسب بین مسئولیت واختیارات را مشخص کرده. رئیس جمهور در این چارچوب فعالیت خود را آغاز می کند. خیلی از این امور به توانمندی رئیس جمهور تیم کارشناسی اش ارتباط دارد که بهتر بتواند با سایر قوا ارتباط برقرار کند. اگر مشکلی باشد رهبری میتواند هماهنگی به وجود بیاورد. همچنین میتواند از مردم نظرخواهی شود.

* متناسب با مسئولیت‌های رئیس جمهور اختیارات در قانون اساسی است اما گاهی اوقات باید با هماهنگی سایر قوا انجام شود. و گاهی هم نیازمند استمداد از رهبر انقلاب است.

* اختیاراتی که قانون اساسی به رئیس جمهور داده چارچوب را مشخص کرده اما اینکه به چه صورت از این اختیارات استفاده کند به توانمندی رئیس جمهور بستگی دارد.

* معیار برای اعضای کابینه راستگویی و درست‌کرداری و روشن‌اندیشی، واقع بینی، آینده نگری و اینهاست که همه را میتوانیم در کلمه درست‌کردار جمع کنیم چون چنین فردی هم پاکدست است هم دانش و تجربه کافی دارد تا بتواند درست عمل کند. بینش درست، روش درست و کنش درست، همه اینها در کنار آن درستی و درست‌کرداری به وجود خواهد آمد.

* درست‌کرداری همه چیز را در خود دارد. پاکدستی، پاکدامنی، درست اندیشی، مدیریت خوب و ... را در خود دارد.

* زمان انتخابات برخی شخصیت ها و افرادی که علاقمند هستم با آنها کار کنم در ضمن سخنرانی هایم اعلام خواهم کرد. برخی مشخص شده‌اند و روی بعضی دارم فکر میکنم.

* کلمه تکنوکرات بیشتر آنهایی هستند که تخصص ویژه دارند. ما در موضوعات ویژه از افراد متخصص باید استفاده کنیم. لزوما معناش این نیست که مسئولیت رده بالا دارد. در این صورت باید ویژگی‌های دیگری باید داشته باشد. از متخصصین برای امر و امور خاص بهره‌برداری و استفاده می شود. برای مدیریت‌های میانی و به بالا شرایط خاص خود را دارد.

* کابینه با کارکردن مدیران در سراسر کشور دو مقوله است. مدیران در سراسر کشور میتوانند منتقد باشند اما تیم  کابینه قبل از اینکه منتقد اساسی وارد کابینه شود باید با او بحث شود  تا به اقناع برسد. اگر انتقاد کلی دارد همکاری با او سخت می شود. اما اینکه نظر خاصی داشته باشد در موضوعات مختلف، این حق اوست.

* در طول 35 سال گذشته هر کجا مسئولیت داشتم، در خود همین صداوسیما که رئیس شورای سرپرستی بودم، در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی 16 سال فعال بودم و در مرکز تحقیقات استراتژیک هستم، در اینها هر دو جناح حضور دارند. هیچ مشکلی با کار کردن با اصولگرایان و اصلاح طلبان ندارم. من با افراطیون تندرو و تندخوی میانه ندارم و سختم است با آنها کار کنم. آمده ام خط اعتدال را جایگزین افراط کنم. امروز اساس بحث ما افراطیون هستند و افراط معتدل. افراط معتدل از هرجناحی باشند به راحتی با آنها کار و زندگی سیاسی میکنم.

* تضارب آرا کمک میکند به نظر دقیق‌تری برسیم.

* کلمه ریل قطار مجلس را نمی پذیرم. ریل دولت قانون است. اول قانون اساسی است. خود مجلس باید در ریل قانون اساسی فعالیت کند. اینکه فکر کنیم ریلی دارد مال مجلس است و همه باید از روی آن ریل بروند، نمی‌شود. دولت باید قانونگرا باشد. قانونگرایی یک اصل است، چه قانون اساسی و  چه قوانین مجلس و چه سیاست های کلی که فوق قانون است و چه شبه قانون.

* اساساً کار با همسایگان یک اولویت ویژه دارد. کار با همسایگان هم مساله امنیت ملی و هم منافع ملی و هم روابط ملت‌هاست. یعنی مردمی که در کنار مرزهای ما زندگی می کنند. بحث همسایگان یک حالت کاملا ویژه فرهنگی و اقتصادی دارد. بازارچه‌های مرزی بسیار می تواند موثر و تاثیرگذار باشد.

بعد از همسایگان، موضوعات و مسائل تعیین میکند که اولویت کجاست. برخی وقت‌ها مسائلی پیش میاید که باید با شورای امنیت و اروپا کار کنیم. بعضی وقتها مسائل صنعتی است که باید با برخی کشورها همکاری کرد.

بعد از مسئله همسایگان و شبه همسایگان، دنیای اسلام از دید فرهنگی جایگاه خاص خود را دارد ولی در بقیه مسائل باید موضوع محور بود و بر اساس آن تشخیص داد کدام قاره یا کشور اولویت است.

* سوریه مساله مهم منطقه‌ای است. جزو کشورهای خط  مقدم  منطقه است. همسایه لبنان است که ما با شیعیان و مردمش روابط ویژه داریم. با سوریه روابط خوبی بعد از انقلاب داشتیم. حفظ جان مردم و توقف کشتار در سوریه برای ما مهم است. مبارزه با تروریسم اساساً برای ما مهم است. افراطیون و سلفی‌ها که دست به اسلحه میبرند برای ما حساسیت ویژه دارد. ما اساساً با کشتار و جنگ و ترور مخالفیم. کمک های انسان دوستانه در سوریه برای ما اهمیت دارد. تا 2014 که دولت فعلی حاکم است چون دولت قانونی است از این دولت  حمایت میکنیم ولی بعد از 2014 که زمان انتخابات است، حامی انتخابات سالم، آزاد و فراگیر هستیم و هرچه نتیجه انتخابات باشد، برای حمایت از دولت قانونی آینده متعهد می شویم.

* مساله سوریه را باید به سمت حل در اجماع بین المللی برویم. همسایگان سوریه و کشورهای منطقه و کشورهای غربی که فعال هستند و همچنین روسیه، باید تلاش کنیم با یک اجماع بین المللی و نزدیک کردن افکار و عقاید، مساله سوریه را حل و کشتار را هرچه سریعتر متوقف کنیم.

* با هر کشوری از جمله آمریکا بخواهیم مذاکره کنیم، چارچوب کلی سرجای خود هست. آن چارچوب احترام متقابل، منافع مشترک و متقابل و برابری است. برای ما آمریکا یا اروپا مسئله مهمی نیست. آمریکا با ما خصومت کرده. اعتماد کردن که ما مطمئن شویم به صداقت طرف و اینکه مذاکرات، واقعی است نه برای منافع خاص، واقعا برای حل معضلات است؛ این امور خیلی مهم است. در روابط خارجی هرجا احترام و اعتماد متقابل ما را به امنیت ملی بیشتر برساند و ما را به منافع ملی برساند، مشکلی نخواهیم داشت.

* دیپلماسی عمومی اساسا مهم است نه تنها در رابطه با آمریکا بلکه برای گرم شدن روابط با دنیا بسیار مهم است. رسانه جزو دیپلماسی عمومی است. هنر، ورزش، روابط علمی، بخش های دینی و مذهبی و ارتباط علما و صاحب نظران و ادیان مختلف جزو اینهاست. در دنیای امروز دیپلماسی عمومی بسیار نقش دارد و خیلی جاها یخ روابط را دیپلماسی عمومی آب کرده و بولدوزر اول بوده است.

* در مساله هسته‌ای خیلی مهم است که به مردم روشن کنیم هدف چیست. ما که دنبال بمب نیستیم و این را گفتیم و بالاترین مقام رسمی ما هم اعلام کرده. نه دیروز دنبال بمب بودیم و نه امروز و نه فردا. قاعدتا ما در مسئله غنی سازی در بحث هسته ای و ساخت رآکتور دنبال توسعه هستیم. اصل توسعه کشور است آنوقت باید محاسبه کنیم در این توسعه چه چیزهای نقش اول و دوم را دارد. موضوع انرژی هسته ای تبدیل به افتخار ملی شده که باید حفظش کنیم منتهی حواسمان باشد که با کمترین هزینه و بیشترین فایده این کار را پیش ببریم.

* تصمیم‌سازی بسیار نقش دارد. در برابر آنهایی که میخواهند تصمیم گیری کنند. باید تلاش کنیم جدیدتری سناریوها را در بخش تصمیم سازی بوجود آورم تا تصمیم گران که سران نظام هستند و فقط دولت نیست، به گونه ای تصمیم بگیرند که کمترین هزینه و بیشترین فایده باشد. دوران مسئولیتم همین امر را پیاده میکردم.

* ما فناوری هسته ای را کامل و اعتماد عمومی جهانی را اثبات کردیم و صلح آمیز بودن برنامه هسته ای را اثبات کردیم و جنگ و تحریم در حساس ترین مقطع از سر کشور دور شد و انشاءالله در ادامه هم همین کار را خواهیم کرد.

* اینکه اگر مسئول باشم، تلاش میکنم در 4 سال همه مسائل به حل و فصل برسد.

* مسئله گرانی و بیکاری که گاهی هم به هم نزدیک هستند، به عنوان مهمترین موضوع در معیشت مردم میدانم. مردم نمیدانند فردا و پس فردا چه  خواهد شد. وقتی ارزش پول ملی پایین می آید عامل بسیار مهم در تورم و گرانی خواهد بود. ارزش پول ملی تقریبا نصف و در برخی موارد یک سوم شد. آمار و ارقام جدیدا گرفتم از فروشگاه ها، بعضی از موارد قیمت ها دو برابر و یا سه برابر گاهی 40-50 درصد زیادتر شده است. مهار بحث تورم، به چند مساله مربوط است. اول اینکه دولت باید خرجش را کم کند و دولت باید از بزرگ شدن جلوگیری کند. دولت باید چابک و کوچک شود. قیمت کالاها باید کمتر تمام شود. رونق اقتصادی که اساس مسئله است. اگر بتوانیم به تولید رونق بدهیم و محیط کسب و کار را بهبود دهیم، کالا اضافه شده و عرضه و تقاضا درست می شود.

* مجلس قانونی تصویب کرده تحت عنوان قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار. این قانون در سال 90 تصویب شده. اولین کار این است که آئین نامه اجرایی همین قانون سریعا نوشته شده و ابلاغ و اجرا شود. این اولین قدم مهم است. دومین قدم مهم این است که مردم اطمینان یابند و هر روز قوانین عوض نشود. رئیس جمهور قول دهد که مقررات مثلا 6 ماه عوض نمیشود. نه اینکه در ماه چندین بار عوض شود. از 7 آبان 90 تا 91 سی و هفت آئین نامه مالی ابلاغ شده است! 

در بحث شفافیت هم می شود در ماه اول درست کرد. 

به مردم عزیز خودم قول میدهم که دولت تدبیر و امید، شفافیت اقتصادی و بهبود مستمر فضای کسب و کار را در 90 روز آئین‌نامه اش را تصویب و اجرا کنیم که تحول بزرگی ایجاد میکند.

مردم اگر ببینند دولت صادق است و راستگویان است و دولت شعار نیست، خودش 20 درصد مشکل را حل میکند.

* اصل هدفمندی یارانه را باید اول کاری کنیم که یارانه هدفمند شود. این قانون را مجلس تصویب کرده و باید اجرا شود. یکی از اشکالات این است که درست اجرا نشده و 30 درصد که باید به سمت تولید میرفت نرفته و تخلف شده. دوم اینکه آن پولی که پرداخت می شود از محل حامل های انرژی و برخی موارد که اضافه شده باید پرداخت میشد ولی از جای دیگری هم پرداخت شد. اجرای سالم هدفمندی یارانه ها را باید داشته باشیم.

البته این پولی که الان میگیرند باید ادامه یابد. در مرحله دوم معتقد به یارانه کالایی هستم. چون این یارانه مردم را برای کالای اساسی مطمئن میکند.

ارزش این پولی که به مردم میدهیم، حداکثر ارزشش و قدرت خریدش شده 15 هزار تومن و همینطور اگر ادامه یابد ارزشش تمام می شود. مهم است که با اجرای هدفمندی یارانه ها ترمز آنی و فوری برای تورم پیدا کنیم.

اعتباری در اختیار مردم قرار میگیرد که فقط میتوانند کالای اساسی خریداری کنند. لازم نیست کوپن باشد. با مکانیزمی به هر حال در اختیار مردم قرار میگیرد.

- اصل اقتصاد بدون نفت جزو سیاست های کلی نظام و سیاست های مصوب برنامه پنجم است. قدم به قدم باید اتکای بودجه جاری به نفت کم شود. نفت سرمایه بین نسلی است و متعلق به  ما نیست فقط که هرجور خواستیم اجرا کنیم. پول نفت که وارد اقتصاد می شود خودش تورم زا است. راهش یک بخشش صادرات غیرنفتی است که باید تقویت شود و اینکار امکان پذیر است. باید ارزش افزوده به نفت اضافه کنیم و دست از خام فروشی برداریم. باید نفت تبدیل به فرآورده شود تا آن ارزش افزوده درآمد ما را چند برابر کند و جبران کند پولی که قبلا از طریق نفت دریافت می کردیم.

* هیچ راهی در قدم اول جز اقتصاد استقامتی و مقاومتی نداریم. استقامت ادامه مقاومت است. اقتصاد مقاومتی یا استقامتی معنیش زندگی توام با ریاضت نیست. خود مقام معظم رهبری هم فرمودند که اینگونه نیست. این اقتصاد یعنی بتوانیم ‌آنچنان سریع و چابک حرکت کنیم که از اهداف فاصله نگیریم و نگذاریم دشمن ما را منزوی کند. دشمن میخواهد نگذارد به رشد 8 درصد برسیم ولی ما باید تلاش کنیم که برسیم. باید راه حل پیدا کنیم. عجیب اینجاست آنان که میدانستند در مسیر تحریم قرار میگیرم یک برنامه ریزی نکردند که پورشه به جای دارو وارد کشور نشود. 

قدم اساسی تعامل با دنیاست و جزو گفتمان دولت تدبیر و امید، نجات اقتصاد کشور، احیای اخلاق و تعامل با دنیاست.

* باید زمینه را برای فعالیت فرهنگی آماده کرده و موانع را برداریم تا کالای فرهنگی ایجاد شود.مساله کپی رایت را باید حل و فصل کنیم. من به نظارت و کنترل قبل از انتشار خیلی اعتقاد ندارم. قانون را شفاف کنید اجازه دهید کتاب مثلا 500 تاش نشر شود. بعد از چاپ تذکر بدهید. درباره فیلم هم اگر بخواهیم کنترل کنیم لااقل یکبار فقط کنترل کنیم نه اینکه چند بار. بعضی از موارد حتی نیاز به  کمک دولت هم دارد. در بخشی از امور فرهنگی چون خرج زیاد است و صرفه ندارد، باید دولت کمک کند. بودجه فرهنگی هم کم است که باید توجه ویژه شود.

فرهنگ اساس است و زندگی مردم است. اساساً فرهنگ هویت ما را می سازد و زندگی ما را می سازد و فرهنگ چیزی است که به جامعه ما نشاط و اعتماد میدهد. سرمایه اجتماعی ما بدون فرهنگ امکان پذیر نیست.

فرهنگ را باید از طریق فرهنگ توسعه بدهیم. اگر کسی فکر کند توسعه فرهنگ از طریق پلیسی امکان پذیر است، درست نیست. اگر هم جایی نیاز داریم به ابزار غیرفرهنگی، آن ایستگاه آخر آخر آخر است.

قبل از امر به معروف و نهی از منکر باید به مردم آگاه کنیم که این کار واقعا معروف است و اینکار منکر است وگرنه امر به معروف و نهی از منکر معنا ندارد. امر به معروف و نهی از منکر وظیفه دینی ماست. ستاد امر به معروف و نهی از منکر کار خاصی نتوانسته بکند.

* سینما بسیار مهم است. سینما و تئاتر بهترین وسیله برای ترویج است. اگر دین و هویت تاریخی و اسلامی میخواهیم زبان سینما و تئاتر بسیار فاخر و تاثیرگذار است. متاسفانه برای کارهای جزئی دردسر برایشان ایجاد شده. مسائلی مانند خانه سینما را در همان ماه های اول درست خواهم کرد.

* دو کار باید بکنیم در زمینه ماهواره و ...؛ اول اینکه باید مردم واکسینه شوند. دنیای امروز دنیای اطلاعات آزاد است و خیلی کار سختی است ایجاد محدودیت. در همه جای دنیا حتی دنیای آزاد برخی موارد فیلترهایی وجود دارد. معتقد به ناتوی فرهنگی و بالاتر هم هستم. ناتو یک بخش دارد تحت عنوان بخش فرهنگی. یک معاونت فرهنگی دارد و تلاش میکند از طریق فعالیت های فرهنگی و تبلیغی اذهان و افکار را فتح کند. باید در برابر آن برنامه ریزی کنیم اما برنامه های ما بسیار ناقص و ضعیف است. من برنامه دارم. صیانت از فرهنگ جامعه جزو ضرورت هاست.

نظرات بینندگان