پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اين
روزها از خبرگزاري خاصي مدام براي من اساماس ميآيد كه فلان كارگردان
يا بازيگر گفت در انتخابات شركت ميكنم و از مردم هم دعوت ميكنم تا در
انتخابات شركت كنند و در تعيين سرنوشت خود نقش داشته باشند و...
من به عنوان كسي كه در بخش فرهنگي مشغول به كار است، با خودم فكر ميكنم كه
ما چه كرديم كه حالا افتاديم به اينكه سراغ هر چهرهيي برويم و به اين
طريق از مردم خواهش كنيم بيايد راي بدهيد تا فلان و بهمان نشود.
در صورتي كه در شرايط طبيعي و در حالي كه حكومت مردم را دوست دارد و مردم
هم حكومت را دوست دارند نياز به اين كارها نيست، زمان انتخابات مشخص ميشود
و مردم هم موظف هستند كه بيايند راي بدهند.
به نظرم بهتر است ما بياييم و فكر كنيم در اين سالها چه كرديم كه حالا به
دنبال مردم افتادهايم تا بيايند و راي بدهند. ما كشور عظيمي هستيم. براي
اين سرزمين خون هزاران شهيد ريخته شده است. اين كشور نبايد نياز به اين
داشته باشد كه ما از مردم خواهش كنيم كه بيايند راي بدهند. من در اين ايام
خواندهام كه «به كوري چشم دشمنان راي ميدهيم». من دوست ندارم كسي كور
بشود و به واسطه وظيفه اجتماعي و شرعيام راي خواهم داد. و بديهي است كه
ميخواهم در سرنوشت خودم نقش داشته باشم.
من در حال حاضر يك ماهي است كه در شرايط خاصي در كوير هستم. اينجا يك
سوپرماركت كوچك هست كه چند روزنامهيي ميآورد، از جمله روزنامه شما
(اعتماد). من وقتي روزنامه شما يا روزنامه شرق را ميبينم احساس خوبي به من
دست ميدهد و حس صميميتي با آنها دارم. اين به دليل عملكرد شما است. حالا
اگر درباره مسائل كلان مملكتي چنين حالتي وجود داشت، نيازي به اين نبود كه
ما تا اين حد درگير اين باشيم كه مردم راي بدهند.
در مناظرهها، كانديداها حرفهايي را زدند كه مردم سالها اين بحثها را
مطرح ميكردند. و البته مثل هميشه شعار ميدادند. شعارهايي كه بسيار هم
تكراري بود. شعارهايي كه مدام ضمير من را با خود داشت كه من فلان ميكنم و
بهمان ميكنم. سال 1376 دكتر سيد محمد خاتمي در نخستين سخنرانياش گفت كه
من نيامدهام براي شما كاري بكنم من آمدهام تا از شما بخواهم كه سرنوشت
خودتان را خودتان تعيين كنيد. آن روز مردم متوجه نشدند كه محمد خاتمي چه
گفت.
من اگر جاي كانديداها بودم همين را ميگفتم، ميگفتم من هيچ كاري نميكنم
فقط از تمام ايرانيان متخصص در داخل و خارج از كشور دعوت ميكنم تا كارها
را انجام بدهند تا شايد مملكت از وضعيت فعلي خارج شود.