پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دیروز در حالی احضاریه دادگاه با شکایت مجلس به دست احمدی نژاد رسید که روز
قبلش، علی لاریجانی، رئیس مجلس اولین مقامی بود که با حضور در دفتر حسن
روحانی، رئیس جمهور منتخب دیداری گرم و صمیمی با وی داشت، اما این دیدار
صرف نظر از موضوعات کاری و ارتباط مجلس با دولت آینده چه تفسیری می تواند
داشته باشد و لاریجانی از این پس چه جایگاهی دارد؟ برای پاسخ به این سوال
باید نگاهی به سابقه این سیاستمدار و نقش او از قبل از دوره احمدی نژاد تا
امروز انداخت.
به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ علی لاریجانی در حالی در دو، سه سال اخیر بی بصیرت و ساکت فتنه خوانده
می شد و سخنرانی اش در قم مورد حمله قرار گرفت که در زمان دولت اصلاحات،
شاید او جدی ترین نقش و شاید رهبری جبهه اصولگرا در دوران سید محمد خاتمی را داشت. او رئیس صداوسیما بود و به بسیاری از مدیران برکنارشده
راست در صداوسیما پست داد و برخی دیگر را به برنامه ها دعوت کرد و به آنها
تریبون داد؛ همزمان انتقاد از دولت خاتمی هم از محورهای اصلی رویکرد
صداوسیما بود.
به علاوه طرح پدیده ای به نام محمود احمدی نژاد در افکار عمومی به
عنوان شهرداری خدمتگزار و مردمی نیز از پروژه های سیمای لاریجانی بود که
زمینه ساز نامزدی و ریاست جمهوری او شد.
شاید زمانی که لاریجانی این
سرویس ها را به احمدی نژاد می داد، هیچ گاه تصور نمی کرد روزی قرار است
احمدی نژاد در صحن مجلس با پخش فیلم و نوار، او را به همدستی با رانت
خواران متهم کند.
با این همه به نظر می رسد علی لاریجانی دهه 90، بسیار پخته تر و باتجربه تر از رییس صداوسیما در اواخر دهه 70 باشد.
علی
لاریجانی بعد از عدم پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری نهم، از سوی احمدی
نژاد به دبیری شورای عالی امنیت ملی گمارده شد و طبعا مدیریت پرونده هسته
ای را در دست گرفت.
بسیاری که در آن یک سال پای درد و دل های لاریجانی نشسته اند، از قول او
تعریف می کنند هر بار که وی با تلاش بسیار زمینه چینی برای تعامل با غربی
ها می کرده، احمدی نژاد با سخن و اقدامی مانع به نتیجه رسیدن می شده است.
آخرین مورد هم همان بود که در آخرین مناظرات ریاست جمهوری از سوی محسن
رضایی و علی اکبر ولایتی نقل شد: توافق 11 بندی لاریجانی با سولانا که می
توانست هم مانع برخی تحریم ها شود و هم غنی سازی را در سطحی حفظ کند، اما
با این سخن احمدی نژا در نماز جمعه روز قدس که نیاز به مذاکره با کسی
نداریم، همه چیز بر هوا رفت و البته لاریجانی هم از دبیرخانه شورای عالی
امنیت ملی کنار گذاشته شد.
لاریجانی اندک زمانی استراحت کرد و بعد وارد مجلس شد و بر خلاف مماشات
حداد عادل در مجلس هفتم، رویکرد صریح تری برابر برخی اقدامات نسنجیده دولت
اتخاذ کرد و بارها و بارها از آنچه بی قانونی های دولت می خواند، شکایت
کرد.
صرف نظر از درست بودن یا غلط بودن شایعه تبریک لاریجانی به موسوی در
عصر روز 22 خرداد 88، قطعا لاریجانی در آن انتخابات حامی محمود احمدی نژاد
نبود.
شاید به جرات بتوان گفت بعد از ماجرای سال 88، لاریجانی تا
حدودی تلاش کرد با درک متفاوت و عاقلانه تر از درگیری های به وجود آمده،
نقش وزنه اعتدال را در قوای کشور ایفا کند.
در شرایطی که نمایندگان افراطی احمدی نژادی در تلاش بودند نمایندگان
اصلاح طلب را از مجلس بیرون کنند و مجلس را به صحنه راهپیمایی با شعار
اعدام موسوی و کروبی تبدیل کردند، لاریجانی در ابتدا کمیته هایی برای
پیگیری آسیب دیدگان حوادث 88 تشکیل داد و هرچند با برخی اتفاقات، عملا کار این کمیته ها به نتیجه چندانی نرسید، اما دست کم در مورد
حمله به کوی سبحان و کهریزک، گزارشهایی تهیه شد که زمینه تعقیب مرتضوی شد.
گرچه لاریجانی هم با تشدید فشارها و به ویژه بعد از 25 بهمن 89 شبیه
مواضع رسمی را علیه موسوی و کروبی و معترضین اتخاذ کرد، اما افراطیون هیچ
گاه از او راضی نشدند و برای انتقام کشی از لاریجانی، او را ساکت فتنه
نامیدند و حتی تا بر هم زدن راهپیمایی 22 بهمن برای آسیب زدن به وی پیش
رفتند.
لاریجانی البته در انتخابات 24 خرداد رسما از کسی حمایت نکرد، برخی او
را حامی ولایتی یا قالیباف می دانستند. می توان حدس زد او راضی به رئیس
جمهور شدن جلیلی نبوده است. اما آیا با ریاست حسن روحانی، او خشنود است یا
ناراضی؟
لاریجانی و حسن روجانی قبلا یک جدال بر سر پرونده هسته ای داشته اند که
نقطه بارز آن، مثال آب نبات لاریجانی بود. او در نقد عملکرد روحانی در
پرونده هسته ای معتقد بود ما در غلتان را داده ایم و در عوض آب نبات گرفته
ایم.
با این حال با رخ دادن حوادث مهمتر بعدی، به نظر می رسد لاریجانی که
خود نیز از افراطی گری حاکم بر کشور و نیز برخوردهای خلاف عرف احمدی نژاد
در برابر مجلس در فشار بود، اکنون کاملا راضی است و شاید همین باعث شده تا
به عنوان اولین نفر، از نزدیک به روحانی تبریک بگوید.
اکنون او از یک سو می تواند در مجلس تعامل بسیار بهتری با دولتی
برخوردار از عقلانیت داشته باشد و از سوی دیگر، برخلاف گذشته که شاید یک سر
طیف به شمار می رفت، به رئیس قوه وسط و چهره ای که بیش از گذشته مورد
عنایت رهبری است، تبدیل شود و از این رو بی راه نیست اگر او را از پیروزان
انتخابات 24 خرداد بخوانیم.
از سوی دیگر با توجه به ریاست برادر لاریجانی در دستگاه قضا و مطالباتی که از روحانی ایجاد شده و در حوزه قوه قضائیه تعریف شده، به نظر می
رسد علی لاریجانی می تواند در عرصه تعامل قوا و به نتیجه رساندن بخشی از
این مطالبات، کمک های زیادی به روحانی بکند؛ هرچند "روحانی" خود یک روحانی
اهل تعامل چه در خارج و چه داخل است، اما لاریجانی می تواند ظرفیت مجلس را
نیز به صحنه آورد.
به هر تقدیر به نظر می رسد تجربه مجادلات میان دولت های خاتمی و احمدی
نژاد با مجلس و بخشهای دیگر و در راس کار بودن دو چهره اعتدالگرا در قوای
مجریه و مقننه، می تواند چشم انداز خوبی برای تعامل و رفع مشکلات تصویر
سازد