پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی، محسن گودرزی و محمد فاضلی» نوشت:
در این دوره از انتخابات علاوه بر پیشبینی، برای نخستینبار، نظرسنجی به عنوان عاملی برای تشخیص تقدم و تاخر نامزدها برای ماندن یا کنارهگیری برخی مطرح شد.
- متاسفانه بعد از اعلام نتایج انتخابات، موضوع نظرسنجی هم به فراموشی سپرده میشود. در حالی که این بهترین زمان برای ارزیابی نظرسنجیهای انجام شده و ارزیابی روشها و شیوههای تحلیل نتایج است. متاسفانه نظرسنجیهای مغلوط و غیرعلمی در این دوره به حدی بود که تصوراتی نادرست را درباره این نوع فعالیت علمی شکل داده است.
- رفتار رایدهی یکی از وجوه مهم رفتار سیاسی در جامعه ایران است. متاسفانه با وجود برگزاری دورههای مختلف انتخابات، هنوز شناخت کافی درباره الگوهای رفتار رایدهی وجود ندارد. به دلیل ضعف تحزب و شناور بودن مفاهیم و سیاستها و در نتیجه وجود تعداد بالای افرادی «بیتصمیم و مردد»، افکار عمومی در ایران ساختاری کمعمق و سیال و مبهم و بهظاهر پیشبینیناپذیر دارد. در چنین ساختاری، راه جلب افکار عمومی برانگیختن احساسات و عواطف است.
- برای کسب شناختهای معتبر در وضعیتهایی از این دست، باید نهادهای تخصصی و مستقل نظرسنجی وجود داشته باشند که دایما روشهای کار خود را بهبود بخشند و علاوه بر بهبود تکنیکی روشهای نظرسنجی، به تدریج اعتماد شهروندان، نخبگان و گروهها را جلب کنند و با سرمایه اجتماعی که فراهم میآورند، بخشی از سیالیت ناشی از عدم اعتماد مردم به نظرسنجیها را کاهش دهند.
- در نبود شناخت دقیق و کافی از جامعه، همگان اعم از حکومت، منتقدان و مخالفان و حتی مردم زیان میبینند، زیرا تصورات غیرواقعی از جامعه و رفتارهای ناشی از عدمشناخت، به جای واقعیت مینشیند. وقتی چنین شناختهایی وجود نداشته باشد، انعطاف نظام در برابر تغییرات کاهش مییابد و نظامهای سیاسی در موارد گوناگون شگفتزده میشوند. اینچنین شگفتیهایی ممکن است در مواقعی برخی گروهها و افراد مخالف را خوشحال کند، اما این خوشحالی مقطعی و زودگذر است.
- گزارشها و برخی از اخبار منتشر شده از یافتههای نظرسنجیهای انتخابات اخیر حاکی از وجود خطاهای شدید است. اغلب این نظرسنجیها در پیشبینی نفرات اول و نسبت آرای آنان دچار خطای فاحش شدهاند. جامعه ایرانِ امروز حق دارد از موسسات نظرسنجی سوال کند که دلیل خطای پیشبینی آنان در چیست؟ و از آنان بخواهد دلایل علمی این خطا را توضیح دهند و مسوولیت آن را بپذیرند. ما بر این باوریم که جدا از مباحث روششناختی که جای بحث آن در اینجا نیست، خطای اتفاق افتاده حاصل سه عامل به هم مرتبط است. دو عامل به سیاستهای مرتبط با موسسات نظرسنجی و یک عامل نیز به ساختار افکار عمومی بازمیگردد.
1- بخشی از این خطا ناشی از ضعف علمی مدیران و کارشناسان است. مسوولیت این امر در وهله نخست، متوجه کسانی است که مدیران غیرکارشناس را بر موسسات تخصصی منصوب کردهاند. همچنین باید به فقدان استقلال موسسات نظرسنجی و ضعف بنیانهای لازم برای انجام این کار و نیز پاسخگو نبودن آنها در برابر جامعه اشاره کرد.
2- عامل دیگر را باید در برتری نگاه تبلیغاتی در مقایسه با نگاه علمی و آگاهیبخش نسبت به نظرسنجی جست. نگاه ویژه، از یک سو بر فرآیند و موسسات انجامدهنده و از سوی دیگر بر شیوه انتشار یافتههای آن اثر میگذارد. به همین دلیل، موسسات حرفهیی برای این کار شکل نمیگیرند و نیز به دلیل عدم انتشار نتایج گزارشهای نظرسنجی و لذا عدم نقد و ارزیابی علمی آنها، روشهای خطا تکرار میشود. متاسفانه نبود نهادهای مستقل برای انجام نظرسنجی و محدود بودن موسسات نظرسنجی به موسسات عمومی و دولتی غیرپاسخگو باعث شده است تا شیوهها و فنون این رشته از دانش اجتماعی، به میزان کافی عمومیت پیدا نکند. اگر چه موسسات نظرسنجی در ایران ضعیف بودند ولی به دلیل موانع ایجاد شده در سالهای اخیر، این نهال نوپا ضعیفتر هم شد. از سوی دیگر، بخشی از خطای نظرسنجیها نیز به رویکرد تبلیغاتی باز میگردد. خوب است یک بار دیگر به اخبار سایتها و خبرگزاریها و ستادهایی که خود را در نظرسنجیها پیروز نشان میدادند، بازگردیم. اکنون حتی نامزدهای انتخاباتی میتوانند نسبت به تاثیرات منفی این قبیل نظرسنجیهای غیرعلمی وپرخطا، معترض باشند. علاوه بر زیان نامزدهای انتخاباتی، این شیوه استفاده باعث بدگمانی نسبت به نظرسنجی و در نتیجه افول اعتماد جامعه به نظرسنجی، این ابزار مهم در دنیای جدید، میشود.
وقتی به سایتهای دولتی سر میزدی قالیباف و جلیلیو اول نشون میدادن
آخه این که نمیشه نظر سنجی!
نظر سنجی باید علمی و توسط یه موسسه بی طرف انجام بشه مثل نظر سنجی که یک موسسه آمریکایی انجام داد و در آن روحانی اول شد.
پس نتیجه می گیریم فقط حداکثر 15%تندرو یا .... در کشور ما هستند بقیه اصلاح طلب یا مردم سالار خواهند ودیگر نیازی به نظر سنجی نیست
پس کاملاً بدیهی است که در سایت های اصلاح طلب روحانی و عراف صدر نشین باشند و در سایت های اصول گرا، دیگر کاندیداها و در برخی سایت های افراطی، فلان کاندیدای خاص.
به نظرم این نکته را هم باید در نظر سنجی ها لحاظ کرد.
مورد دیگر حمایت آشکار آقایان هاشمی و خاتمی از آقای روحانی در سه روز آخر است که بسیاری از افراد مردد را به سمت آقای روحانی سوق داد.
با احترام
وبعد نتیجه می گیریم 19 میلیون نفر سایت انتخاب را می خوانند
انتخاب قصد تعریف سایتت را ندارم امری واضح را عرض کردم