خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا که چند سال پیش مستقیماً با هیات ایرانی در مورد مسائل هسته ای مذاکره می کرد، نوشت: مردم ایران زبان گشودند و صدای آنها شنیده شد. بیش از 70 درصد واجدان شرایط در انتخابات شرکت کرده و میانه روترین کاندیدا را به عنوان رئیس جمهور برگزیرند.
به گزارش سرویس بین الملل انتخاب ؛ وی طی یادداشتی نوشت: پیروزی غیرمنتظره حسن روحانی می تواند دروازها و درها را یرای دیپلماسی و اقتصاد ایران بگشاید.
این گشایش بسیار حائز اهمیت است اما پتانسیل تغییر برآمده از پیروزی روحانی به هیچ وجه بی حدوحصر یا مسلم نیست.
با این حال، نتیجه انتخابات سیگنال قدرتمند و امیدوارکننده ای است و مذاکره کنندگان غربی باید توجهی در خور شان به این مسله داشته باشند و واکنشی مناسب نشان دهند.
جو تهران جوی پر از شور و شادی است و درست به مانند هر جای دیگری، خیابان بهترین ابزار سنجش اجتماعی است. 75 میلیون ایرانی که از تورم و مشقت اقتصادی خسته شده اند دلیلی برای پایکوبی و شادی دیدند.
شکل و شمایل پیروزی روحانی بسیار با اهمیت است: 18.6 میلیون از 36.7 میلیون رای از آن او شد. در واقع، مذاکره کننده سابق هسته ایران قاطعانه پنج کاندیدی اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری را شکست داد.
محور اعتدال گرایان و اصلاح طلبان پیش از برگزاری انتخابات وارد عمل شدند. در هفته ی منتهی به انتخابات، آیت الله رفسنجانی و حجت الاسلام سید محمد خاتمی علنا از روحانی حمایت کردند. سه روز پیش از انتخابات؛ دومین کاندیدای اردوگاه اعتدال گرایان به درخواست خاتمی کنار کشید. با اتحاد اردوگاه های اصلاح طلبان و اعتدالیون روحانی به سمت پیروزی حرکت کرد.
در مناظرات انتخاباتی که من به شدت آن را دنبال می کردم روحانی از ایجاد توازن در روابط بین المللی و مدیریت صحیح اقتصادی در کشور دفاع می کرد.
ایرانیان با انتخابشان پیامی مقتدرانه در راستای حمایت از برنامه کاری عملگرایانه و رد سیاست احمدی نژاد و اولویت بخشیدن به مسائل اقتصادی ارسال کردند.
مشخصا در بحث هسته ای بازگشت به وضعیت سال 2003 غیرممکن است. زمانی که من پشت یک میز با روحانی نشستم، پیشنهاداتی بر روی میز بود که دیگر وجود ندارد.
اما با این پیروزی، ایران قدمی رو به جلو برداشته است: اکنون این بستگی به مذاکره کنندگان غربی دارد که دریابند، این بهترین فرصت و شانس برای پیشرفت دیپلماتیک در حداقل 4 سال آینده است.
در مسئله ی هسته ای که اکثر دیپلماسی ایران به آن اختصاص دارد، روحانی باید روی بندی نازک حرکت کند.
خطوط ارتباطی به آرامی ولی مسلما بین ایران و امریکا باید برقرار شود. اکنون پنجره ای برای طرفین گشوده شده است.
از طریق دیپلماسی و مشوق های دقیق، ایجاد روابط حسنه بین دو کشور امکان پذیر است. همانطور که می دانیم چنین فرصتی نادر است و باید از آن استفاده شود.
اما در این بین با توجه به نقش نیروهای نیابتی ایران، سئوالات بین المللی بیشتری وجود دارد که نمی توان آنها را بی پاسخ گذاشت. اگر برنامه روحانی به واقع ترمیم روابط بین المللی ایران باشد پس باید به صور مستقیم با این مسئله روبرو شود.
سئوالی که روحانی باید به آن پاسخ دهد این است: هدف ایران چیست؟ ایا این کشور حاضر است به عنوان یک بازیگر منطقه ای مسئول ، ایفای نقش کند و جایی خود را در مذاکرات در خصوص مسائل جدی در منطقه داشته باشد؟
من روحانی را فردی منطقی و معقول می شناسم و امیدوارم که مذاکرات بین المللی تاثیرگذار اغاز شود با این حال، تلاش ها برای باز کردن فصلی جدید در عرصه ی دیپلماسی با مخالفت ها و مقاومت هایی از سوی تندروها مواجه خواهد شد. جامعه بین المللی باید به مردم ایران و پیامی که فرستاده اند گوش دهد. زمان آن رسیده که پیامی در جواب آنان ارسال کنیم. این اقدام بوسیله ی ایجاد کانال های ارتباطی مبتنی بر مشوق ها که جامعه بین المللی را قادر به دستیابی به راه حل ایمن مسئله ی هسته ای و رهبران ایران را قادر به تمرکز بر روی بهبود اقتصاد می کند، میسر است.
مترجم: روح الله فقیهی