پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سیروس ابراهیمزاده یادداشتی جالب و کنایهآمیز در شرق منتشر کرده است.
به گزارش ایسنا، ابراهیمزاده در شرق مینویسد: اینروزها خیلی چیز گم میکنم. از پول و عینک و دسته کلید تا کتاب و قلم خودنویس. عینک البته زودتر از آنهای دیگر پیدا میشود چون کافی است برای پیدا کردن عینک گمشده، عینک دیگری به چشم بزنید. از طرف دیگر همسرم در این مورد، مثل بسیاری موارد خیلی به دادم میرسد چون میداند مثلا عینکم را در یخچال جا میگذارم. ولی گم شدن خودنویس دردسرهای فراوان بهوجود میآورد چرا که خودنویس من «پارکر» قدیمی است و خودزنیهای مرا میشناسد و خود میداند چگونه بنویسد که از خط قرمزها عبور نکند.
یکی، دو هفته است که کلمهها و نوشتهها و بهتر بگویم بخشی از قلماندازیهای خود را گم میکنم. از جمله گمشده – پیدا شدههای اخیر راقم فراموشکار این سطور به شرح زیر است:
«به یاد شصتودومین بهار خاموشی ملکالشعرای بهار» یا مثلا: «روزگار به کام است خدا را شکر، هزارانبار. زمان مهر و آشتی فرا رسیده و زندگی جوانان سرشار از شادیها و سراندازیهاست. دیگر کسی رای خود را گم نمیکند که از عارف و عامی سراغش را بگیرد. خیالاتشان راحت است که خوب جایی رفته و ضیافتهای خیابانی و بزن بکوب... امید که از این پس انگیزههای شادمانی همچون سبزه از زمین برآید و مانند بارانهای بهاری سیلآسا از آسمان فرو ریزد به لطف خداوند بخشنده مهربان!»
کلمههای گمشده دیگری که امروز در انبوه کاغذهای مچاله پیدا شده: «... در این آپارتمانهای قوطی تنگ و تاریک دلتان میگیرد آ...! بجنبید! دیر میشود. فصل گلگشت و تماشا خیلی زود میگذرد... تا باغ، پر از پروانهها و پرندههای شاد و شنگول است بشتابید!»
در یکی از دفترهای فیلم و سریال متروک، نویسنده – کارگردانی را دیدم که خود را گم کرده بود...