arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۲۰۶۶۲
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۱۰ - ۲۲ تير ۱۳۹۲

توافق 3نفره برای ارتکاب جنایت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
زنی که متهم است فردی را با همکاری برادرش اجیر کرده بود تا شوهرش را به قتل برساند به‌زودی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شود.

به گزارش خبرنگار ما، این زن که مریم نام ‌دارد، متهم است با همدستی مردی افغان و برادرش محسن دست به قتل شوهرش زده‌ است. ماموران پلیس مهرماه سال پیش با تماس تلفنی زنی در جریان قتل شوهرش قرار گرفتند.

این زن به ماموران گفت: شوهرم در خانه تنها بود. وقتی من آمدم دیدم جسدش در گوشه‌ای افتاده و غرق در خون است. با اورژانس تماس گرفتم تکنیسین‌ها بعد از معاینه شوهرم گفتند او مدتی است که فوت شده و دیگر نمی‌شود کاری برای او کرد.

 این زن گفت: آن شب من در خانه نبودم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد.  با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی تحقیقات در این خصوص آغاز شد. ماموران متوجه شدند مریم و شوهرش جمشید از مدت‌ها قبل با هم اختلافات شدیدی داشتند. فرزندان مقتول نیز این موضوع را تایید کردند.

بررسی‌های بعدی نشان داد اختلافاتی هم میان جمشید و برادرزنش محسن وجود داشت. همچنین همسایه‌ها به پلیس گفتند مریم یک ساعت قبل از پیدا شدن جسد جمشید در حالی‌که به‌شدت آشفته ‌بود، از خانه خارج شد. وقتی ماموران فهرست مکالمات تلفنی مریم و محسن را بررسی کردند متوجه شدند آنها شب قتل با هم چندین‌بار تلفنی تماس داشته‌اند. از طرفی آثاری از سرقت یا درگیری در خانه مقتول وجود نداشت و این نشان می‌داد احتمالا قاتل فردی آشناست.

ماموران خواهر و برادر را بازداشت کردند و بازجویی از آنها آغاز شد. مریم بعد از چندین جلسه بازجویی لب به اعتراف گشود و گفت شوهرش را با همدستی برادرش و مرد افغانی که جمعه نام‌ داشت به قتل رسانده‌ است.

او گفت: جمشید از نظر اخلاقی به‌شدت فاسد بود. او اصلا به خانواده‌اش پایبند نبود از جوانی کارهایی می‌کرد که نمی‌توانستم تحمل کنم. مدام با زنان دیگر ارتباط برقرار می‌کرد و چندین‌بار خودم مچش را در خانه خودمان گرفته‌ بودم. ما چهار بچه‌ داشتیم و من نمی‌توانستم از او جدا شوم.

وقتی جوان بودم خیلی اذیت می‌شدم اما به امید اینکه همه چیز عوض می‌شود مانده‌ بودم. شوهرم در پیری هم دست از این کارهایش برنمی‌داشت. این‌بار بچه‌ها به کارهایش اعتراض می‌کردند. زندگی ما به‌هم‌ریخته‌ بود تا اینکه برادرم پیشنهاد کرد او را بکشیم و من هم قبول کردم. محسن خودش جمعه را پیدا کرد و قرار شد با دادن پولی به او شوهرم را به قتل برسانیم. شب حادثه برادرم به من گفت از خانه بیرون برو و در را باز بگذار. بچه‌ها هم هرکدام سر خانه و زندگی خودشان بودند. شرایط فراهم بود. من از خانه بیرون رفتم و بعد دیگر نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد وقتی برگشتم شوهرم مرده‌ بود.  وقتی مریم اعتراف کرد محسن هم اتهاماتش را پذیرفت و گفت: جمشید مرد بسیار بی‌اخلاقی بود. او باغی در اطراف تهران خریده‌ بود و زنان را به آنجا می‌برد. فامیل هم از دستش عاصی بودند تا اینکه متوجه شدم به همسر من نظر دارد. او یک‌بار به همسرم پیشنهاد داده‌ اما همسرم قبول نکرده و موضوع را به من گفته بود. بار دوم که این کار را کرد دیگر تحمل نکردم. به خواهرم گفتم دیگر نباید با این مرد زندگی کند اما او گفت


به خاطر زندگی بچه‌هایش نمی‌تواند او را ترک کند من هم تصمیم گرفتم وی را بکشم. آدمکشی اجیر کردم و به خواهرم گفتم در خانه را باز بگذارد و خودش از منزل بیرون برود. وقتی خواهرم رفت جمعه را به خانه او فرستادم و کار را تمام کرد.  پلیس در ادامه پیگیری‌های خود جمعه را شناسایی و بازداشت کردند. این مرد افغان به قتل اعتراف کرد و گفت: محسن را از مدت‌ها قبل می‌شناختم. وقتی به من پیشنهاد کرد جمشید را بکشم قبول کردم. چون جمشید مرد فاسدی بود و من دیده‌ بودم زنان را به باغ می‌برد. او به همسر من هم نظر داشت.

به همین خاطر او را با ضربات چاقو به قتل رساندم. جمعه گفت: چاقو را از محسن گرفتم و برنامه‌ریزی‌ها را هم او انجام داد. شب حادثه ساعت 10 بود که به من گفت همه چیز آماده‌ است و تو می‌توانی کارت را انجام دهی. وقتی من به خانه مقتول رسیدم در باز بود و کسی هم در منزل نبود. جمشید در هال دراز کشیده و چشمانش هم بسته ‌بود من هم حمله کردم و ضربات را زدم.  در حالی‌که بازپرس دستور بازسازی صحنه جرم را صادر کرده‌ بود، پزشکی‌قانونی نیز گزارش نهایی خود را ارایه کرد. در این گزارش آمده ‌بود: مقتول مردی حدودا  60 تا 65ساله است که با ضربات متعدد چاقو به ناحیه قلبش به قتل رسیده‌ است.

 آثار برجامانده نشان می‌دهد او با 28 ضربه چاقو کشته و ضربات پی‌درپی واردشده، قدرت دفاع را از مقتول گرفته‌ است.  در حالی‌که تحقیقات مقدماتی رو به اتمام بود، مریم اعترافات خود را پس گرفت. او گفت: قرار بود شوهرم را تنبیه کنند قرار نبود او را بکشند. برادرم به من گفته‌ بود خودش به خانه ما می‌رود تا با شوهرم صحبت کند و من در جریان این مساله نبودم که می‌خواهد جمشید را بکشد.  هرچند این زن نقش داشتن در قتل شوهرش را انکار کرد اما بازپرس با صدور قرار مجرمیت برای وی و دو همدستش پرونده را برای دادستانی ارسال کرد و با صدور کیفرخواست علیه هر سه متهم، پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
نظرات بینندگان