arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۲۰۷۷۲
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۰۹ - ۲۳ تير ۱۳۹۲

بررسي فرضيه قتل يا خودكشي در مرگ مرموز دختر جوان

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
راز ناپديد شدن مرموز دختر جوان پس از 10 ماه با اعتراف پسر مورد علاقه‌اش به خودكشي وارد مرحله تازه‌يي شد. به گزارش مركز اطلاع رساني پليس آگاهي تهران بزرگ نهم شهريور سال گذشته زن و شوهري با مراجعه به كلانتري 150 تهرانسر به ماموران اعلام كردند كه دخترشان به نام «مرجان. ت» 35 ساله از هشتم شهريور از خانه خارج و ديگر بازنگشته است.

با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع «فقدان افراد» و به دستور شعبه پنجم دادياري دادسراي امور جنايي تهران، پرونده براي رسيدگي تخصصي در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با ارجاع پرونده به اداره يازدهم پليس آگاهي، كارآگاهان در تحقيقات‌شان متوجه شدند فقداني از چند سال پيش با جواني به نام «ياسر» 32 ساله آشنا شده و قصد ازدواج با ياسر را داشته است. با شناسايي ياسر به عنوان نزديك‌ترين فرد به فقداني، ياسر در چندين نوبت به اداره يازدهم دعوت اما در تحقيقات اوليه منكر هرگونه اطلاعي از سرنوشت فقداني شد! ياسر در پاسخ به سوال كارآگاهان درباره نحوه آشنايي خود با فقداني نيز به كارآگاهان گفت: حدود چهار سال پيش، در اتوبان شهيد ستاري با مرجان آشنا شدم. پس از گذشت مدتي، پدر و مادر مرجان نيز در جريان آشنايي من با دخترشان قرار گرفتند.

با توجه به اقدامات پليسي گسترده و استخراج برخي تناقضات از اظهارات ياسر طي چندين نوبت تحقيقات، هماهنگي‌هاي قضايي انجام و سرانجام وي 18 ارديبهشت دستگير شد. ياسر پس از دستگيري و در تحقيقات اوليه، همچنان منكرِ اطلاع از سرنوشت مرجان شد اما زماني كه با دلايل غيرقابل انكار از سوي كارآگاهان روبه‌رو شد، لب به بيان حقيقت گشود و در اظهارات اوليه مدعي شد مرجان در چندين نوبت پيشنهاد ازدواج آنها را مطرح كرده اما او مخالف اين ازدواج بوده است.

ياسر در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: هشتم شهريور به همراه مرجان به سمت جاده چالوس رفتيم. حدود 20 كيلومتر پس از شهر كرج، مرجان دوباره پيشنهادش درباره ازدواج را مطرح و من نيز همچون دفعات گذشته دلايل خود مبني بر سن بيشتر وي و... را به عنوان دلايل مخالفت خود با پيشنهاد ازدواج مطرح كردم.

ياسر درباره نحوه مرگ مرجان، به كارآگاهان گفت: پس از طي مسافتي كوتاه، مرجان از من درخواست توقف ماشين را كرد و من نيز در كنار جاده توقف كردم اما ناگهان وي خود را از بالاي دره به پايين پرتاب كرد. بسيار ترسيده بودم و هوا نيز تاريك شده بود. كاري از دستم برنمي‌آمد. تصميم گرفتم تا به تهران برگشته و در اين باره با كسي صحبت نكنم اما سرانجام دستگير شدم. با توجه به اعترافات ياسر، كارآگاهان به اوايل جاده چالوس- در نزديكي سد اميركبير - مراجعه و در بررسي‌هاي ميداني متوجه شدند كه جسد فقداني در حاشيه رودخانه و از سوي اهالي روستاي «خوزنكلا» كشف و به كلانتري روستا اطلاع داده شده است. درحال حاضر پرونده مبني بر عدم ارتكاب جنايت، با موضوع فوت مشكوك تشكيل و متهم براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است.
نظرات بینندگان