پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : راز مرگ دختری که از شهریور سال پیش ناپدید شده بود با اعترافات پسر مورد علاقه وی فاش شد.
به گزارش خبرنگار ما زن و شوهری روز 9شهریور سال گذشته با مراجعه به
کلانتری تهرانسر به ماموران اعلام کردند دختر 35سالهشان به نام «مرجان»
روز قبل از خانه خارج و دیگر بازنگشته است. والدین مرجان در این مدت به هر
کجا که احتمال داشت خبری از دخترشان به دست بیاورند سر زده اما به هیچ
نتیجهای نرسیده بودند. این پرونده به دستور بازپرس پنجم دادیاری دادسرای
امور جنایی تهران، برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی
قرار گرفت. کارآگاهان در تحقیقاتشان اطلاع پیدا کردند مرجان از چند سال
پیش با جوانی به نام «یاسر» که سه سال از خودش کوچکتر است آشنا شده بود.
دوستان مرجان به پلیس گفتند این دختر بارها به آنها گفته بود که قصد دارد
با یاسر ازدواج کند. با شناسایی یاسر به عنوان نزدیکترین فرد به دختر
گمشده، وی چندینبار به پلیس آگاهی احضار اما هردفعه مدعی شد هیچ اطلاعی از
مرجان ندارد و نمیداند چه بر سر وی آمده است.
یاسر در پاسخ به سوال کارآگاهان در خصوص نحوه آشنایی خود با مرجان توضیح
داد:«حدود چهارسال پیش، در اتوبان ستاری در حال تردد بودم که متوجه شدم
خودرو پژو206 به رانندگی دختر جوانی دچار نقص فنی شده است. من با مسایل فنی
خودرو آشنایی دارم به همین دلیل و به قصد کمک توقف کردم و پس از گذشت حدود
یک ساعت موفق به برطرفکردن نقص فنی خودرو شدم. از آن زمان بود که دوستی
من و مرجان آغاز و بهتدریج بیشتر شد بهگونهای که پس از گذشت مدتی، پدر و
مادر مرجان نیز در جریان آشنایی من با دخترشان قرار گرفتند.»تحقیقات پلیسی
برای بررسی صحت اظهارات یاسر در خصوص بیاطلاعیاش از دختر ناپدید شده، در
دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. با توجه به اقدامات پلیسی گسترده و
استخراج برخی تناقضات از اظهارات یاسر طی چندین نوبت تحقیقات، هماهنگیهای
قضایی انجام و سرانجام وی روز 18اردیبهشت سالجاری دستگیر شد. یاسر پس از
بازداشت همچنان منکر اطلاع داشتن از سرنوشت مرجان شد اما زمانیکه با دلایل
غیر قابل انکار از سوی کارآگاهان روبهرو شد چند روز قبل لب به بیان حقیقت
گشود و در اظهارات اولیه ادعا کرد مرجان در چندین نوبت پیشنهاد ازدواج آن
دو را مطرح کرده اما او مخالف این ازدواج بوده است.
یاسر در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:«روز حادثه همراه مرجان به سمت جاده
چالوس رفتیم. حدود 20کیلومتر پس از شهر کرج، مرجان مجددا پیشنهادش را
درباره ازدواج مطرح کرد و من نیز مثل دفعات قبل مخالفت کردم و دلایلم را که
یکی از آنها سن بیشتر او بود توضیح دادم. وقتی با اصرار مرجان روبهرو
شدم، اینبار مخالفت خود را بهگونهای نشان دادم تا مرجان همه چیز را
درباره ازدواجمان تمامشده بداند.»
یاسر در خصوص نحوه مرگ مرجان، به کارآگاهان گفت:«پس از طی مسافتی کوتاه،
مرجان از من خواست ماشین را نگه دارم. من نیز در کنار جاده توقف کردم اما
ناگهان وی خود را از بالای دره به پایین پرتاب کرد. بسیار ترسیده بودم و
هوا نیز تاریک شده بود. کاری از دستم بر نمیآمد. تصمیم گرفتم به تهران
برگردم و در اینباره با کسی صحبت نکنم اما سرانجام دستگیر شدم.»
کارآگاهان با توجه به اعترافات یاسر، به اوایل جاده چالوس -در نزدیکی سد
امیرکبیر -رفتند و در بررسیهای میدانی اطلاع پیدا کردند جسد مرجان توسط
اهالی روستای «خوزنکلا» در حاشیه رودخانه کشف و موضوع به کلانتری روستا
اطلاع داده شده است.
سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با
تایید این خبر و اشاره به شناسایی جسد توسط خانواده مرجان، گفت:«با توجه به
کشف جسد و همچنین اظهارات متهم، پرونده با موضوع فوت مشکوک، تشکیل شده و
متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته
است.»