پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : رویارویی دو برادر متهم، در پرونده قتل زنی که با ضربات چاقو کشته شده است این پرونده را پیچیدهتر کرد.
به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 71
دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان گفت: ماموران 23 آبان
سال 90 در جریان قتل زنی به نام ریحان قرار گرفتند. وقتی ماموران به محل
رسیدند پسر ریحان گفت پدرش قتل را انجام داده و بلافاصله بعد از وارد آوردن
ضربه از محل فرار کرده است. ماموران متهم را چند روز بعد شناسایی و
بازداشت کردند. بهمن در جریان بازجوییها قتل همسر سابقش را قبول کرد و
گفت: ریحان با برادرم ارتباط داشت و این کارش من را خیلی ناراحت میکرد.
البته سعی میکردم به روی خودم نیاورم. روز حادثه همسرم به خانه من آمد از
پسرم خواستم او را به خانه بکشاند تا صحبت کنیم. میخواستم او را راضی کنم
دوباره برگردد و با هم زندگی کنیم اما با هم درگیر شدیم و من نتوانستم خودم
را کنترل کنم، آنقدر عصبی شدم که او را با چاقو زدم قصدم این نبود که او
را بکشم. عصبانی شدم و کنترل خودم را از دست دادم.
نماینده دادستان تهران ادامه داد: برادر بهمن به نام بهنام در این پرونده
متهم به داشتن رابطه با ریحان است. با توجه به اقاریر متهم، پرونده به
دادگاه ارسال شده و درخواست رسیدگی در این خصوص را دارم.
سپس اولیایدم در جایگاه حاضر شدند. مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص
کرد و گفت: ریحان زن بسیار مومن و خوبی بود اما شوهرش بهمن خیلی او را اذیت
میکرد. دخترم خیلی ناراحت بود اما به خاطر پسرش رضا همه چیز را تحمل
میکرد. بهمن خیلی دخترم را کتک میزد گاهی آنقدر او را میزد که دیگر جانی
برایش نمیماند. چندبار به او گفتم تحمل نکن و جدا شو اما میگفت رضا
بدبخت میشود. دخترم دو سال قبل در نهایت از شوهرش جدا شد و در خانه من
زندگی میکرد. روز حادثه رضا با مادرش تماس گرفت. دخترم خیلی آشفته بود،
پرسیدم چه شده؟ گفت رضا تصادف کرده و من باید پیش او باشم بعد هم رفت و خبر
دادند دخترم کشته شده است. بهمن از مدتها قبل نقشه قتل دخترم را کشیده
بود. او سه دانگ خانهاش را به نام دخترم کرده بود و اصرار داشت این سه
دانگ باز گردانده شود اما دخترم قبول نکرد. او دخترم را کشت و حالا به او
تهمت میزند.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. بهمن اتهام قتل همسرش را قبول کرد و
گفت: من و ریحان به صورت صوری از هم جدا شدیم تا رضا پسرم از سربازی معاف
شود. ما باید حداقل دو سال از هم جدا میبودیم اما بعد از جدایی و اینکه
پسرم معافیتش را گرفت زنم دیگر حاضر نشد برگردد. البته من زنم را 40 روز
بعد از جدایی دوباره صیغه کردم و مدتی با هم بودیم اما بعد از آن دیگر
برنگشت. او من و رضا را ترک کرده بود و از طرفی از مدتها قبل متوجه شده
بودم زنم با برادرم بهنام رابطه دارد ولی نمیتوانستم باور کنم تا اینکه
مطمئن شدم برنگشتن ریحان به خانه من به خاطر بهنام است. به همین دلیل هم
روز حادثه از پسرم رضا خواستم تا با مادرش تماس بگیرد گفتم میخواهم با او
صحبت کنم تا برگردد پسرم هم فکر میکرد میخواهم فقط با مادرش صحبت کنم، به
همین دلیل با او تماس گرفت. وقتی ریحان آمد با هم جروبحث کردیم و من که
خیلی عصبانی بودم او را با چاقو به قتل رساندم.
در این هنگام قضات از متهم پرسیدند چرا با برادرت درگیر نشدی؟ مگر نه
اینکه مدعی هستی برادرت با زنت رابطه داشت چرا به او حتی اعتراض هم نکردی؟
ضمن اینکه همسرت از تو جدا شده و زنی آزاد بوده بنابراین نمیتوانی به او
تهمت خیانت بزنی. متهم به این سوال جواب نداد.
سپس برادرش بهنام در جایگاه حاضر شد او اتهام رابطه با مقتول را رد کرد و
گفت: برادرم به من گفت اعتراف کنم با ریحان رابطه داشتم. او گفت اینطوری من
را شلاق میزنند و او از قصاص نجات پیدا میکند من هم قبول کردم اما بعد
متوجه شدم برایم اتهام معاونت در قتل را هم در نظر گرفتهاند. بنابراین
تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم. البته قبول دارم با ریحان تلفنی در تماس بودم
اما همه پیامکهایی که به او میزدم شوخی بود و هیچ رابطه غیرشرعی بین ما
وجود نداشت.
بهمن حرفهای برادرش را رد کرد و گفت: «او دروغ میگوید. خودش به رابطه
اعتراف کرد و من چیزی درباره ادعاهای فعلیاش نمیدانم.» در پایان هیات
قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.