بسیار مشتاقم بدانم که متن بیانیه کاخ سفید در واکنش به سخنان حسن روحانی رئیس جمهور منتخب ایران در مراسم تحلیف را چه کسی تهیه کرده بود؟ می گویم نادان چرا که اعتقاد دارم که این متن را فردی معتاد به جنگ در واشنگتن تهیه کرده بود. فردی که به راحتی با این خطوط توانست فرصتی را که حضور روحانی برای فضا دادن به دیپلماسی در پرونده های ایران – غرب و اعراب فراهم کرده بود از میان بردارد . در منطقه خاورمیانه متنشج امروز باید میان آنچه که قابل حل و فصل به سرعت است و آنچه که به بازه زمانی طولانی تر نیاز دارد تفکیک قائل شد. به عنوان مسائل سوال این است که آیا تروریسم مانند تعصب های مذهبی در مسیحیت ، یهودیت و اسلام دلیل به وجود آمدن کشورهای ناامن در منطقه است یا یکی از تبعات وجود چنین کشورهایی؟ مسائل ساختاری مانند تروریسم، برابری جنسیتی و مواردی از این دست به چندین دهه بازه زمانی برای پیشرفت نیاز دارند.اختلاف های سیاسی سریع تر قابل حل و فصل هستند البته به شرط آنکه رهبران کشورهای منظور در این حوزه توانمتد باشند.
دو بحران بسیار مهمی که مولود تنش های بسیار زیاد در منطقه شده یکی بحرانی به قدمت نیم قرن به نام تنش میان اسرائیل – فلسطنی است که مولود بحران بزرگ تری میان اعراب و اسرائیل شده و دیگری هم بحران در رابطه میان ایران – امریکا که ان نیز مادر تنش میان تهران و غرب در سطح وسیع تر شده است. پیشرفت در فرونشاندن آتش این بحران ها می تواند در فروکاستن از حرارت سایر بحران ها در منطقه نیز تاثیرگذار باشد. تنش میان ایران و امریکا و به تبع آن اختلاف میان تهران – غرب که اخیرا شکل جدی تری به خود گرفته است ساده ترین موضوعی است که می توان به حل و فصل آن امیدوار بود. انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران به معنای تغییر هم در محتوا و هم در سبک سیاست ورزی ایرانی ها در داخل و خارج از کشور است. در سخنان اخیر حسن روحانی بر اعتماد سازی ؛ احترام متقابل ؛ منافغ مشترک و جایگاه برابر در روابط تهران با سایر کشورها تاکید شده است.
با این اوصاف چرا واشنگتن باید چنین عکس العمل احمقانه ای از خود نشان
دهد؟ نمایندگان کنگره امریکا دور جدیدی از تحریم ها را علیه ایران تصویب
کردند، رقم قابل توجهی از سناتورها نیز در نامه ای به باراک اوباما از وی
خواستند که هم اهرم تحریم ها را بالاتر برده و هم از گزینه نظامی علیه
ایران سخن گوید ! تمام این رفتارها نشان می دهد که سیاستمداران امریکایی در
یک دهه گذشته هیچ نکته ای را نیاموخته و تجربه ای کسب نکرده اند. اما چرا
بیانیه امریکایی ها در خصوص انتخابات ایران خشم مرا برانگیخته است ؟
در بیانیه کاخ سفید به تاریخ 4 آگوست ؛ نگارنده پس از تبریک به مردم ایران
برای شرکت در انتخابات و به گوش جهان رساندن صدای خود ابراز امیدواری می
کند که حسن روحانی این رای را نشانه فریاد ایرانی ها برای تغییر بداند .
اما اشکال در ادامه این بیانیه است که دو نکته آزاردهنده برای ایرانی ها در
آن وجود دارد. این دو نکته در دو جمله آخر بیانیه امریکا آمده است: "تحلیف
رئیس جمهور روحانی فرصتی برای ایران است تا هرچه سریع تر به نگرانی های
غرب در خصوص برنامه هسته ای ایران پاسخ دهد. اگر این دولت به تعامل سازنده
روی اورده ؛ به تعهدات بین المللی خود پاسخ داده و راهکاری صلح آمیز برای
پرونده هسته ای بیابد ؛ با شریک مشتاقی در امریکا برای تعامل روبه رو خواهد
شد."
مشکل این رویکرد امریکا به ایران ریشه در پیش فرض های پر از تکبر و نخوت و تعیین پیش شرط های خشونت آمیز بود. رفتاری که هیچ کشور مستقلی در جهان ان را برنمی تابد. در این بیانیه امریکایی ها بی توجه به سایر مسائل تنها و تنها به بحث هسته ای ایران اشاره کرده و اندک توجهی به این مساله نکرده اند که تهران حقوق امنیتی ، اقتصادی و هسته ای دارد که می تواند در خصوص نحوه برخورد اروپایی ها و امریکایی ها با این مسائل نیز صحبت کند.
در این بیانیه ایران به عدم همکاری سازنده و جدی متهم شده است . این در حالی ست که شواهد نشان می دهد که ایران حرکت های سازنده بسیاری از خود نشان داده است: تعلیق غنی سازی اورانیوم به مدت 2 سال و صدور مجوز برای بازرسی نهادهای هسته ای ش توسط سازمان ملل. ایران در حال حاضر در پاسخ به کمپین تشدید تحریمی که امریکا و اسرائیل به راه انداخته و آن را با چاشنی تهدید و حملات سایبری همراه کرده اند از همکاری های بیشتر سرباز می زند. امریکا، اسرائیل و دیگر متحدان انها در غرب هیچ گاه از هیچ فرصتی برای تهدید ایران به حمله نظامی سرباز نزده اند.
من نمی دانم که این رفتار ریشه در نخوت ذاتی مقام های امریکایی دارد یا عادت نئوامپریالیستی است که مرتبا در این قبیل مسائل بروز پیدا می کند. شاید هم صدور این بیانیه گویای نوعی حماقت در برخی مقام های امریکایی است که نمی خواهند یا نمی توانند درک کنند که احترام متقابل کلیشه ای نیست که تنها ایرانی ها و سایرین باید به ان پایبند باشند. احترام متقابل اصل دیپلماتیکی است که در این قبیل تنش های دوجانبه به کار می آید. ایرانی ها و روحانی نخستین گام ها برای تغییر در سیاست ملی و قرار گرفتن در مسیری مثمرثمر و مستقیم را برداشتند. چرا کاخ سفید به سادگی به صدای روحانی برای احترام و رفتار متوازن متقابل در شرایطی که این موضع گیری می تواند به جهانی بهتر برای همه تبدیل شود ، پاسخ نمی دهد؟ چرا کاخ سفید به راه های خشونت باری متوسل می شود که تنها و تنها ثمره آن تشدید تنش در منطقه ای است که بیش از یک دهه را در ناآرامی گذرانده است ؟