arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۲۴۳۴۱
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۰۹ - ۲۰ مرداد ۱۳۹۲

انتخاب روحانی، شانسی است که اوباما در 2009 دنبال آن بود/ چرا ناگزیر به مذاکره با ایران هستیم؟

فراموش نکنید که ایران هم گفته تحت فشار و آزار حاضر به هیچ نوع امتیازدهی نیست. فراموش نکنید که تهدیدات نظامی واقعا راه احمقانه‌ای برای متقاعد کردن کشوری است که از نظر نظامی از آمریکا ضعیف‌تر است و نیازی به بعضی اشکال بازدارندگی برای مهار قدرتش اصلا وجود ندارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
استفان والت تحلیل گر و نظریه‌پرداز مشهور آمریکایی نوشت: حدودا شش‌هفته پیش در وبلاگ شخصی‌ام یادداشتی درباره انتخاب «حسن روحانی» نوشتم. نوشتم که انتخاب ایشان دقیقا از نوع شانسی است که دولت «باراک اوباما» در سال 2009 دنبال آن بود. اما من تقریبا مطمئن بودم که این فرصت از دست خواهد رفت.

به گزارش انتخاب ؛ وی می نویسد: در اینجا یک پاراگراف از یادداشت قبلی‌ام در17 ژوئن را می‌آورم: در واشنگتن هر تلاشی برای ازسرگیری جدی روابط مجبور است نه‌تنها روبه‌روی اپوزیسیون بی‌رحمی مثل «آیپک» قرار بگیرد بلکه باید بر دیگر گروه‌های لابی مثل لابی اسراییل و همین‌طور لابی‌هایی از عربستان و دیگر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بایستد.

متاسفانه، نظام سیاسی آمریکا صبور نیست و اوباما هم نشان داده است که شخصا نه چندان علاقه ویژه‌ای به سیاست خارجی دارد و نه چندان جسارتی. درواقع او تا به امروز در مقابل هر موضوع سیاست خارجی که در داخل نیازمند موضع‌گیری سختی در مقابل نیروهای سیاسی بوده است، موضع سختی گرفته است.

در بعضی مواقع هم انگشت او جهت باد دیپلماسی را تشخیص داده است و فرصت یک رویکرد جدید در مقابل ایران ممکن است بسوزد. این فرصت زمانی می‌سوزد که ما در آمریکا به تقویت این گمان کمک کنیم و آن را تقویت کنیم که تنها چیزی که آمریکا در مورد ایران آن را خواهد پذیرفت، پایان جمهوری اسلامی است و با این ظن به تقویت ایده آمریکایی‌ها مشغول شویم تا جایی که رهبران میانه‌رو ایرانی هم دیگر بی‌رمق شوند. هنوز خیلی زود است که بگوییم «به شما گفته بودم اینطوری می‌شود»،

هنوز خیلی مانده تا معلوم شود اما می‌بینید که پیش‌بینی‌های اولیه من درست از آب درآمد. با این حال روحانی در انتخاب دولت خود گزینه‌های میانه‌رویی را برگزیده است که بسیاری از آنها با رییس‌جمهوری پیشین (محمد خاتمی) مرتبط هستند و البته در این میان باید تاکید کرد ایران متعهد به جست‌وجوی راهی برای تنش‌زدایی است: «ما همچنان نظر چندان قاطعی در مورد تمایل دولت اوباما به پاسخگویی نداریم و حتی مطمئن نیستم که چهره برجسته‌ای که چنین گشایشی را رقم بزند، چه کسی خواهد بود؟ در این اثنا، بازها در آمریکا که همیشه مورد حمایت لابی‌گرهای آیپکی هستند، هر چه در توان دارند برای خارج کردن قطار ازسرگیری مجدد روابط انجام می‌دهند.

متاسفانه آنها همیشه می‌توانند روی حمایت کنگره ترسو و فاقد جسارت و البته شماری از «دموکرات»‌های پیشرو و برجسته حساب کنند. تنها هفته گذشته، کنگره با تصویب قانون 850 طرحی را تصویب کرد که با حمایت‌های آیپک همراه بود و طبق آن تحریم‌ها برای مدت زمان نامحدودی تشدید شد. نام این تحریم جدید«قانون منع ایران هسته‌ای» است که پل پیلار به‌درستی در مقاله اخیر خود آن را«قانون رشد ایران هسته‌ای» می‌خواند. تصویب این لایحه با اخذ 400 رای مثبت در مقابل 20 رای مخالف - همراه بوده است.

جدا متاسفم که بگویم نماینده حوزه انتخابیه من، جو کندی سوم واقعا نماینده اراده من در این موضوع نبوده است. البته نباید فراموش کنیم که ایشان شرکت‌های مختلفی دارد.

و هم‌اکنون 76سناتور نه‌چندان با جسارت مشغول فرستادن یکی از نامه‌های به‌شدت سختگیرانه مصوب آیپک هستند تا از او بخواهند همچنان فشارها را بر ایران حفظ کند. آنها می‌گویند «باشد، مذاکره با ایران اتفاقا خوب است»، تا اینجا موضوع را واگذار می‌کنند «اما مذاکره‌ای که هر بحثی در آن با تهدید دایمی توسل به‌زور همراه باشد.»

فراموش نکنید که ایالات متحده آمریکا در مورد ایران به تهدید استفاده از زور متوسل شده است و سال‌هاست که اشکال مختلفی از اقدامات براندازانه را علیه ایران جلو برده است و ایران هنوز نگفته است «چشم عموسام». اصلا هیچ اهمیتی ندارد که کنگره بارها خواستار تغییر رژیم تهران شده است (در این مرحله دقیقا می‌توان اعتماد‌سازی آمریکایی‌ها را دید!) و ایران هم جواب ما را با ساخت سانتریفیوژهای بیشتر داده است.

فراموش نکنید که ایران هم گفته تحت فشار و آزار حاضر به هیچ نوع امتیازدهی نیست. فراموش نکنید که تهدیدات نظامی واقعا راه احمقانه‌ای برای متقاعد کردن کشوری است که از نظر نظامی از آمریکا ضعیف‌تر است و نیازی به بعضی اشکال بازدارندگی برای مهار قدرتش اصلا وجود ندارد. و لطفا حتما این واقعیت را نادیده بگیرید که متحدان اصلی آمریکا در اروپا و حتی رسانه‌های محافظه کاری مثل«اکونومیست» در حال تشویق آمریکا برای دریافتن فرصت پیش‌رو مذاکره با«حسن روحانی» هستند.

صادقانه همچنان مطمئنم که اوباما و کاخ‌سفید دیگر هیچ علاقه‌ای به راه انداختن جنگ دیگری در خاورمیانه ندارند. وزارت امور خارجه، وزارت دفاع و سرویس‌های اطلاعاتی از جنگ دیگری پشتیبانی نمی‌کنند؛ جنگی که باید گفت تنها توان بالقوه ایران برای هسته‌ای‌شدن را به تعویق می‌اندازد و آن را از بین نخواهد برد. صددرصد مطمئنم که ایالات متحده آمریکا باید با دولت جدید ایران روابط سیاسی را به‌طور جدی آغاز کند و با صبر و حوصله ببیند که توافق احتمالی فی‌مابین چگونه محقق می‌شود.

اما تردید دارم که اکثر سناتورها و سیاسیون مجلس نمایندگان، همان کسانی که اسناد خطرناک و البته احمقانه مصوب هفته پیش را امضا کردند، همه این مسایل را بدانند. اما هرکس روی جرات نمایندگان کنگره به‌ویژه در مورد مسایلی که به خاورمیانه مربوط باشد شرط ببندد، بازنده است.

نظرات بینندگان