پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عمادافروغ در روزنامه اعتماد نوشت:
همانطور كه از قبل قابل
پيشبيني بود در ارتباط با راي اعتماد به دولت شاهد سه نوع برخورد بوديم؛
يكي برخوردي از سر تفريط و تاييد مطلق و با ادبياتي ناسازگار با مجلس بود.
يعني يك نوع دفاعي كه بوي نوعي تملق ميداد همراه با هيجان و احساس كه
زيبنده جايگاه عقلاني و نقاد و ناظر نيست.
از سوي ديگر يك موضع از
سر افراط داشتيم كه متاسفانه همانطور كه اين را هم قابل پيش بيني
ميدانستم به جاي اينكه وارد نقد محتوايي برنامه نقد آرايش كانديداها - نقد
برنامه به صورت كلي و جزيي - شوند وارد مباحث حاشيهيي، سليقهيي، غير
شفاف و همانطور كه از قبل قابل پيشبيني بود در ارتباط با راي اعتماد به
دولت شاهد سه نوع برخورد بوديم. يكي برخوردي از سر تفريط و تاييد مطلق و با
ادبياتي ناسازگار با مجلس بود. يعني يك نوع دفاعي كه بوي نوعي تملق ميداد
همراه با هيجان و احساس كه زيبنده جايگاه عقلاني و نقاد و ناظر نيست.
از
سوي ديگر يك موضع از سر افراط داشتيم كه متاسفانه همانطور كه اين را هم
قابل پيش بيني ميدانستم به جاي اينكه وارد نقد محتوايي برنامه نقد آرايش
كانديداها - نقد برنامه به صورت كلي و جزيي - شوند وارد مباحث حاشيهيي،
سليقهيي، غير شفاف و بعضا حريم خصوصي و شخصي همراه باهتك حرمت ميشدند كه
اين را هم افراط ميناميم.
اما اگر واقعا نمايندهيي ادعاي پذيرفتن
شعار اعتدال را دارد بايد جانب اعتدال را رعايت ميكرد. يعني در نقد خود
نه جانب تفريط را ميگرفت نه جانب افراط را. يعني نقد عالمانه، نقد مستند و
نقد مستدل. ما بايد راجع به برنامه موضع ميگرفتيم در كليات برنامه، در
جزييات آن، در عملياتي بودن، در اجرايي شدن آن و در راهبردي بودن آن. كه
آيا اينها يك كليات هستند يا برنامه اجرايي و عملياتي.
آيا تناسبي و
سنخيتي بين كليت و هويت جمعي برنامه و جزييات برنامه وجود دارد يا خير؟
آيا آرايش كلي كانديداهاي وزارتخانهها بيانگر تعريفي ولو اجمالي از اعتدال
هست يا خير؟ انتظار ميرفت كه اين را هم در موافقتها و هم در مخالفتها
شاهد باشيم. يعني كسي كه در مقام موافقت بر ميآيد يك موافقت متعادل داشته
باشد. عملا نميتوان گفت كه دسته سوم فائق بودند. يعني گروهي كه در موافقت و
مخالفت خود به دور از افراط و تفريط بود. اين را هم صحيح نميدانم كه
بگويم حتي آنهايي كه متعادل نبودند هيچ جنبهيي از موافقت و مخالفت معتدل
را نداشتند.
نه آنها نيز بعضا وجهي از اعتدال در مواضعشان بود
اينكه در كل آن را موضعي متعادل ارزيابي كنم، خير. به طور كلي نميتوان گفت
افراط محض يا تفريط محض بود. اما در همانها نيز اشارات نيكويي وجود داشت،
سرنخهايي وجود داشت كه ميتوان آن سرنخها را مورد داوري عالمانه قرار
داد. توقع ما اين است كه در ادامه كار بدون هيچ تملق و مصلحت انديشي و بدون
هيچ ورودي به حريم شخصي و خداي ناكرده هتك حرمت، نقد به برنامه و بررسي
صلاحيت وزيران پيشنهادي و يك بحث كاملا كارشناسي و دقيق صورت بگيرد و دچار
هيجان زدگي نشويم.
چه هيجان دفاع از دولت و چه هيجان مخالفت با
دولت. و با وجود اينكه معتقدم سطح تجربه اين دولت از دولت قبلي بالاتر است
اما اين تجربه بيش از آنكه ميل به آينده داشته باشد ميل به گذشته دارد؛
تجربهيي كه در اين كشور بهكار گرفته شده و اتفاقا مخالفت چپ و راست را هم
برانگيخته است. از من روشنفكر كه بيشتر مايلم گرايش به حقيقت داشته باشم
نخواهيد كه به مصلحت گرايش بيايم.
از من نخواهيد كه مثل يك مقام
سياسي موضع عوض كنم. اين يك درد است كه امروز آن را ديديم. خيليها مخالف
بودند ولي امروز موافقاند. به لحاظ آرمانهاي خودم و آرمانهايي كه از
نظام اسلامي سراغ دارم نميشود آن كسي كه در يك مقطعي كاملا مخالفت كرده
امروز موافقت خود را نشان دهد. اين باعث ميشود كه فردا هم نتوان روي او
حساب باز كرد. اسم اين فضيلت نيست رذيلت است. كسي كه دايم طبق مقتضيات
زماني و مكاني و مصالح فردي و شخصي موضع عوض ميكند از روي فضيلت نيست، در
دنيا رذيلت است.
آنچه در دنيا رذيلت است تحت نظارت نيز است. در دنيا
آن را به عنوان كار غير اخلاقي ميدانند و بر اين كار اخلاقي نيز نظارتي
هست. متاسفانه در كشور ما اين اقدامات صورت ميگيرد و هيچ اهرم نظارتي هم
وجود ندارد اما برخلاف غرب، اسمش فضيلت است.
چرا تجربه متراكم سياسي
براي كشور رقم نميزنيم چرا كاري نميكنيم كه مردم بدانند با چه كساني با
چه مسلكي و با چه ايدئولوژي ثابتي سر و كار دارند؟ چطور با اين وضعيت توقع
داريم توسعه سياسي در اين كشور پاي بگيرد؟ چگونه توقع داريم كه عقلانيت
سياسي شكل بگيرد؟ آنچه امروز شاهد بوديم مواضع متغير و آزاردهندهيي بود.
بايد نكتهيي را توجه داشته باشيم كه هم در ايران و هم در جاهاي ديگر ممكن
است مشاهده شود بايد ببينيم چه كساني به سمت دولت غالب تغيير موضع ميدهند.
خيلي كماند كساني كه قبلا موافق بودند الان مخالف شدند. بيشتر شاهد
مخالفاني هستيم كه موافق ميشوند. اگر كسي باشد كه راي موافقي داده باشد به
دولت و در مقام نقد صحبت كند را نديدم. توقع داشتم كه يكي از اين كساني كه
به دولت راي داده است نقد مستند و مستدل كند اما بر عكس آن را شاهد بوديم.
كساني كه رفتارهاي ناموجهي در اردوگاه مقابل از آنها سر زده بود به عنوان
موافقت صحبت ميكنند.
اين آزاردهنده است. اين همان چيزي است كه حدس
ميزدم. اينها همان موج سوارانند. عدهيي كه علاقه دارند در قدرت بمانند و
به همين جهت مدام تغيير موضع ميدهند. اين حركت اخلاقي نيست. به لحاظ عقل
سياسي و توسعه سياسي ناموجه است كه متاسفانه شاهد اين قضيه بوديم، امر
مذمومي است كه مدام در رفتار سياسي برخي از صاحبان قدرت شاهد آن بوديم و در
نخستين روز از جلسه راي اعتماد مجلس به كابينه نيز شاهدش بوديم.