پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه آرمان نوشت: «زنده باد مخالف من، شعاری است که امیدواریم به صورت واقعی تحقق پیدا کند.» هر کس که این جمله را بخواند و نداند که راوی کیست شاید گمان برد که یک اصلاح طلب دو آتشه و یا یک تئوریسین توسعه سیاسی آن را بر زبان رانده اما گوینده این جمله شخصی نیست جز حمید رسایی؛ عضو جبهه پایداری و یکی از تندترین مخالفین نام و نشان دار اصلاحطلبان و آیتا... هاشمی رفسنجانی، همو که در اولین جلسه بررسی وزرای کابینه تندترین اظهارات را بیان داشته و اکثریت قریب به اتفاق وزرای کابینه اعتدال را با توجه مشی متفاوت سیاسیاش آماج شدیدترین انتقادات قرار داد. حال او که شهره به برخورد شدیداللحن با مخالفان و منتقدان مشی سیاسیاش است، مطلع سخنان خود در مخالفت با وزیر اطلاعات را اینگونه آغاز میکند و از زنده باد مخالف من میگوید، البته که خرق عادت را از چون اویی نمیتوان انتظار داشت چرا که بلافاصله پس از این سخنان حملات سلسلهوارش را به سمت و سوی اصلاحطلبان و کابینه اعتدال معطوف کرده و در همان وهله اول در اظهار نظری عجیب و تعجب برانگیز میگوید: در دورهای شعار زنده باد مخالف من را دیگران دادند ولی ما به آن عمل کردیم. طرفه آنکه وی نمیگوید که این عمل کردن یعنی بیان تندترین الفاظ و نامنعطف ترین جملات خطاب به منتقدین سیاسی یا بیان اتهامات بیپایه و اساسی که از تریبون مجلس خطاب به افراد غایب و مسئولان عالیرتبه نظام عنوان شد و به دامنگستری بداخلاقیهای سیاسی در سطوح مختلف کمک شایان توجهی کرد. کارنامه شش سال نمایندگی رسایی هر چه هست مملو از واکنشهای تند و ناهمپوشان نسبت به مخالفان مشی سیاسیاش بوده و جالب آنکه وی این روزها علیرغم پیام ها و انذارهای آشکار انتخابات اخیر و نه به هر گونه افراطیگری باز بر همان سبک و سیاق خود میرود و تغییر روشی ولو اندک هم در عملکردهای وی مشاهده نشده است.
یکی به نعل و یکی به میخ
نطقهای حمید رسایی در دو روز گذشته جنجالهای مختلفی را برانگیخت و بازتابهای گسترده ای داشت. البته بی گمان گفتارهای مطروحه از سوی وی بیانگر نظرگاه شخصی وی به تنهایی نیست و بازتابی از طرز فکر سیاسیونی است که همانند وی میاندیشند و از زبان رسایی این نگرش بازتاب عیان مییابد. آنانی که در طول هشت سال گذشته سپهر سیاسی را عرصه ترکتازی خود کرده و از تریبونهای مختلف رقبای سیاسی را بیمحابا آماج تندترین انتقادات میکردند و حال نیز که این نگرش اقبال و استقبالی از سوی مردم نیافته باز بر همان سبیل میروند و معلوم نیست نقطه غایی را تا کجا و چگونه ترسیم کردهاند. بدیهی است که ابراز مخالفت و استقرار بر نگرش نه تنها مذموم نیست که شایسته تقدیر است اما نکته آنجاست که حاملان این نگرش جز خود را بر نتافته و نقد آنان نیز سویههای تخریبی و تخطئه آمیز دارد و از هیچ منظری نمیتوان آن را در راستای هم افزایی و همپوشانی فرض کرد. حال فارغ از این نکات رسایی در دو روز گذشته تاکتیک جالبی را در بیان اظهارتش اتخاذ کرده است. او در ابتدا از در خیر و صلاح وارد شده و با تبریک پیروزی روحانی و تیم همراهش به بحث ورود میکند و اعلام میدارد که به برخی از وزرای پیشنهادی که از نظر سلیقه سیاسی همسو با وی نیستند، اما انصافا افرادی متخصص و متعهد هستند رای میدهد اما لحظهای از این گفتار نگذشته وی به ناگهان آن روی سکه را نشان داده و رای روحانی را لب مرزی عنوان میدارد و سپس با شدت و حدت اکثریت قریب به اتفاق وزرا را یا در زمره فتنهگران میخواند یا آنکه آنان را متهم به بیان سخنان و عملکردهایی میکند که بنابر اظهارات دیگر نمایندگان حاضر در جلسه این گفتار مقرون به صحت نیست. این البته تنها بخشی از سخنان دو روز گذشته رسایی است.
حاشیه پررنگتر از متن
سخنان روز اول رسایی البته محدود و محصور به این نکات نبود و وی علاوه بر آنکه کابینه را مورد لطف و التفات خود قرار داد در سخنانی تند به جملات رئیس فراکسیون اکثریت مجلس یعنی کاظم جلالی پیرامون کاسبین فتنه واکنش نشان داد؛ گفتاری که برای لحظاتی طولانی مجلس را به حاشیه برد و جلالی را واداشت که پیرامون مدیریت وی در نشریه 9 دی و منابع مالی آن و نیز فشار بر آزادی یکی از اقوامش که اتفاقا در حوادث سال88 دست داشته بگوید. جلالی خطاب به رسایی گفت که آنان نیز میتوانند پاسخ گفتارهای وی و همفکرانشان را بدهند اما بخاطر منافع ملی سکوت میکنند و بهتر است این رویه ها کنار گذاشته شود. البته رسایی نیز این اتهامات را رد کرد و فردای آن روز جوابیهای را بصورت کتبی به هیات رئیسه داد که در صحن علنی قرائت شود. جوابیهای که طی آن با ادبیات ویژهای از صحت و سلامت کار رسانهای رسایی در هفتهنامه 9 دی دفاع شده بود.
باز هم اصلاح طلبان، بازهم هاشمی
پس از این فعل و انفعالات دومین سخنوری رسایی در صحن علنی که به مخالفت با وزیر اطلاعات اختصاص داشت صحنه مجددی شد که درآن یکبار دیگر وی به اصلاح طلبان بتازد و حتی در این راه از هاشمی مایه بگذارد و به اتفاقات 12 سال پیش ارجاع بدهد. نکتهای که بخوبی بیانگر یک نکته است و آن این که این طیف سیاسی تنها به دنبال مجادله و منازعه در صحنه سیاسی است و اگر فضای موجود هم اقتضای پیگیری این خط مشی را فراهم نکند آنان با ارجاع به گذشته و حوادث پیشین به هر نحوی از انحاء شده خوراکی برای دمیدن بر تنور مجادلات مهیا میکنند چرا که حیات سیاسی آنان در حاشیه پردازی و دامن زدن به جدل هایی است که هیچ منفعتی برای عامه نداشته و تنها در راستای سیاسی کاری صرف قرار میگیرد و تنها کارکرد آن فراهمآوری خوراک خبری برای جامعه هدفی است که تغذیه فکری آن ازسوی این جریان اقلیت جامه عمل میپوشد. نکته ای که باید دید چه تناسبی با منافع ملی و خیر عمومی برقرار کرده و چه تبعات و اثراتی به همراه داشته و دارد.