پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سيدخليل سجادپور- نوجوان ۱۶ ساله اي که متهم است يکي از دوستانش را هنگام بازي واليبال با ضربه چاقو به قتل رسانده است، صبح روز گذشته در محل وقوع جنايت، جزئيات چاقوکشي منجر به قتل را درحضور قاضي ويژه قتل عمد تشريح کرد.
ساعت يک بامداد بيست و هفتم تيرماه گذشته، ماموران کلانتري خواجه ربيع مشهد در تماس با قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) اطلاع دادند يکي از ۲ نوجواني که بر اثر اصابت ضربه چاقو مجروح شده بودند در بيمارستان شهيد هاشمي نژاد مشهد جان خود را از دست داد. در پي دريافت اين خبر بلافاصله مقام قضايي به همراه کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي شبانه عازم بيمارستان شد.
جسد مربوط به نوجواني بود که بر اثر اصابت چاقو جان خود را از دست داده بود در همين حال نوجوان ديگري که او نيز با ضربه چاقو مصدوم و در بيمارستان بستري شده بود به قاضي ويژه قتل عمد گفت: ما در حال بازي واليبال در محل ايستگاه اتوبوس هاي شرکت اتوبوسراني در منطقه الماس شرق بوديم که موتورسوار ناشناسي آمد و ما را با چاقو مجروح کرد اما اظهارات ضد و نقيض نوجوان مصدوم و سکوت اطرافيان او در بيمارستان ظن مقام قضايي را برانگيخت و به همين خاطر، قاضي موحدي راد دستور دستگيري افرادي را که در زمين بازي حضور داشتند صادر کرد. در پي صدور دستورات قضايي، گروهي از کارآگاهان پليس جنايي به سرپرستي سروان حميدفر و گروهي ديگر از ماموران کلانتري به فرماندهي سرهنگ بانژاد، عمليات گسترده اي را در کنار مقام قضايي براي دستگيري متهمان آغاز کردند.
اين عمليات در حالي آغاز شد که بررسي هاي قاضي ويژه قتل عمد حکايت از آن داشت که احتمالا طرف هاي درگير در ماجراي قتل قصد دارند تا در يک انتقام گيري خونين شرکت کنند اما وقتي خودروهاي پليس آژيرکشان منطقه معروف به اسماعيل آباد را محاصره کردند و شبانه با ورود به منازل افراد مظنون به شرکت در نزاع، آنان را دستگير کردند، خشم طرف مقابل نزاع فروکش کرد و آنان هرگونه اجراي عدالت را به دستگاه قضايي سپردند.
اين گزارش حاکي است: ماموران انتظامي و کارآگاهان پليس جنايي در اين عمليات که تا سپيده دم همان روز به طول انجاميد موفق شدند ۶ متهم را در اين رابطه دستگير کنند.
در بازجويي از دستگيرشدگان مشخص شد که مصدوم بستري در بيمارستان، شب قبل از وقوع قتل و در زمين بازي با مهرداد درگير شده که در اين ميان نوجوان ۱۶ ساله با ۲ ضربه چاقو مجروح شده است اما اختلاف آنان پايان نيافته و شب بعد از آن که دوباره براي بازي واليبال در ايستگاه اتوبوس تجمع کرده اند درگيري ديگري با سلاح سرد بين آن ها رخ داده که در اين ميان مهرداد زلفي بر اثر اصابت چاقو، توسط مصدوم بستري شده به قتل رسيده است.
در پي اظهارات افراد دستگير شده، نوجوان ۱۶ ساله دوباره مورد بازجويي قرار گرفت و اين بار که ديگر چاره اي جز بيان حقيقت نداشت به ارتکاب قتل اعتراف کرد. اين نوجوان ۱۶ ساله روز گذشته در حالي که قطرات اشک گونه هايش را خيس کرده بود، به محل وقوع نزاع هدايت شد و در مقابل دوربين قوه قضاييه گفت: اولين درگيري ما ۲ شب قبل از مرگ دوستم بود آن شب به خاطر توپ در زمين بازي درگير شديم که او با ۲ ضربه چاقو مرا مجروح کرد اما من به بيمارستان نرفتم و حتي ماجراي چاقوخوردگي را به خانواده ام نگفتم شب بعد از آن دوباره براي بازي رفته بوديم من با چوب به شانه او زدم و دوستانمان ما را از هم جدا کردند و من به طرف منزلمان راه افتادم اما او ناگهان از پشت سر با چاقو به من حمله کرد و من هم که چاقويي در جيب داشتم آن را بيرون کشيدم و ضربه اي به پهلوي او زدم.
پس از آن هم اطرافيان و اعضاي خانواده ما را به بيمارستان بردند که دوستم در آن جا فوت کرد. وي در پاسخ به سوال مقام قضايي که آيا آن شب مشروب خورده بودي؟ گفت: نه من نه مشروب خورده بودم و نه مواد مخدر مصرف کرده بودم. دعواي ما سر يک توپ شروع شد و گرنه ما با هم دوست بوديم. يکي از شاهدان عيني اين حادثه نيز گفت: شب اول درگيري که جاويد مصدوم شد ما آن ها را جدا کرديم اما شب بعد که در حال بازي بوديم ناگهان جاويد با چوب به مهرداد حمله کرد و ضربه اي به شانه او زد دوباره ما دخالت کرديم و آن ها را از هم جدا کرديم که جاويد، به طرف منزلشان رفت ولي در همين حال ناگهان مهرداد به طرف جاويد رفت که او هم چاقويش را بيرون کشيد و ضربه اي به پهلوي مهرداد زد. بنابراين گزارش پس از اعتراف صريح متهم، قاضي موحدي راد دستور پايان بازسازي صحنه قتل را صادر کرد و بدين ترتيب، نوجواني که به خاطر داشتن سلاح سرد دستش به خون آلوده شده است براي سير مراحل قانوني روانه زندان شد.
گفت وگو با متهم به قتل
نوجوان ۱۶ ساله اي که دوستش را با ضربه چاقو کشته بود در حاشيه بازسازي صحنه قتل به خبرنگار خراسان گفت: من فرزند سوم خانواده هستم و سال قبل به خاطر اين که نمي توانستم درس بخوانم در کلاس سوم راهنمايي ترک تحصيل کردم و بعد از آن نزد برادر بزرگ ترم که در ميدان بار ميوه فروشي مي کند کار مي کردم.
او در حالي که اشک مي ريخت گفت: اگر آن روز مهرداد يا من چاقو دستمان نبود اين حادثه هم اتفاق نمي افتاد، الان هم آن قدر ناراحتم که مي خواهم خودم را از بين ببرم، او ۲ ضربه چاقو به من زد در حالي که همان يک ضربه اي که من زدم موجب مرگ دوستم شد مي خواهم به دوستانم بگويم هيچ وقت چاقو در جيب تان نگذاريد!