پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اینکه آیا تمام افرادی که با اتهامات سنگینی همچون معاونت در قتل مواجهند،
میتوانند بیتوجه به احضارها و اخطارها و بی نگرانی از اینکه ممکن است
دستور جلبشان صادر شده و یا تبعات سنگینتری دامنگیرشان شود، به راحتی و
بی دغدغه به زندگی مشغولند یا نه، پرسشی است که مسئولان قضایی میبایست
پاسخ دهند ولی قطعا نحوه رسیدگی به پرونده دادستان سابق مورد تایید ایشان
هم نیست!
به گزارش «تابناک»، پس از آنکه با پایان یافتن عمر دولت
دهم، یافتن آدرس سعید مرتضوی به دلیل برکناری از سازمان تامین اجتماعی و
مرخصی او از دانشگاهی که در آن تدریس میکرد، ناممکن شده و راهکار ابلاغ
احضاریه به وی تا گزینههایی مانند نشر آگهی پیش رفت، به ناگاه دادستان
معزول و مدیر جنجالساز دولت سابق
حضور خود را در کشور علنی کرد و راهی دادسرا شد و ادعا کرد که مرجع قضایی از نشانی وی آگاه بوده و وی نیز هربار احضار شده، حضور یافته است.
این
در حالی است که وکیل مدافع خانواده یکی از جان باختگان کهریزک نظر متفاوتی
دارد؛ هم اویی که پیشتر از درخواست موکل خود برای نشر آگهی جهت احضار متهم
خبر داده بود چراکه بر اساس نظر مسئولان دادسرا، فقدان آدرس منزل یا محل کار مرتضوی در پرونده، احضار وی را از راههای دیگر غیرممکن کرده بود.
میرمجید
طاهری، وکیل خانواده مرحوم روحالامینی در این باره میگوید: با وجود آنکه
دوبار در چهاردهم و سیام مهرماه برای متهم احضاریه فرستاده شده و به رغم
آنکه وی میبایست ظرف مدت سه روز در دادسرا حضور مییافته، ولی تا به امروز
که بیش از یک هفته از آبان ماه هم میگذرد، هیچ خبری از وی نشده است.
او
در پاسخ به سوالی در این باره که مرتضوی مدعی بود مرجع قضایی از نشانی وی
آگاه است، میگوید: بعد از پیگیریهای مکرر اینجانب و موکلان بنده و پس از
اینکه بازپرس محترم اعلام کرد نشانی ایشان مشخص نیست، ما نیز اعلام کردیم
که نشانی جدیدی از وی نداریم و لذا تقاضای دعوت از طریق نشر آگهی را نمودیم
که پس از آن، متهم حضور یافته و از ایشان مختصرا تحقیق شد ولی قراری برای
ایشان صادر نگردید.
این وکیل دادگستری در ادامه با تاکید بر اطلاع
مرتضوی از احضارهای صورت گرفته، میگوید: در مورد احضاریههای ارسالی برای
متهم، هرچند تاکنون نسخه دوم برگه احضاریه که میبایست تا الان ابلاغ شده
باشد، برنگشته، ولی آقای مرتضوی در جریان احضارها بوده و میداند در صورت
عدم حضور، نتیجه چه خواهد بود. موکلان بنده تاکنون صبر و حوصله زیادی به
خرج دادهاند چراکه احضار این متهم و پاسخگویی ایشان به شکایت اولیای دم
مرحوم روح الامینی مدت زمان بسیار زیادی به طول انجامیده است.
طاهری
در ادامه با تاکید بر نگرانی شدید موکلان خود از این وضعیت میگوید:
خانواده روحالامینی به شدت از این وضعیت ناراضی و نگران هستند و معتقدند
که میبایست پرونده ایشان خیلی پیشتر راهی دادگاه میشده در حالی که تاکنون
حتی تفهمیم اتهام متهم نیز صورت نگرفته و اطلاعی از زمان حضور وی در
دادسرا در دست نیست. اگر روال معمولی بود، تا الان پرونده باید در دادگاه
مورد رسیدگی قرار میگرفت و اساسا مشخص نیست چرا پروندهها تفکیک شده است.
بدین
ترتیب درخواهیم یافت برخلاف آنچه قاضی معزول و مدیر جنجالی دولت دهم مطرح
کرده، وی پایبندی چندانی به قانون نداشته و نه بر اساس احضار، که بر اساس
سلیقه و تشخیص خود راهی دادسرا میشود و عجیب اینکه مقامات قضایی نیز عدم
حضور او را در موعد مقرر، تعبیر به قانون شکنی نکرده و نسبت به صدور حکم
جلب وی اقدامی صورت نمیدهند!
این رویکرد زمانی عجیبتر خواهد بود
که بدانیم برای دادستان سابق از باب اتهامات وارده در این پرونده -همچون
معاونت در قتل- قرار جلب به محاکمه صادر شده است و لذا میبایست حضور وی به
تفهیم اتهام و محاکمه گره بخورد حال آنکه نه تنها چنین اتفاقی رقم نخورده،
بلکه این شائبه مطرح است که آیا دیگر متهمانی که با اتهاماتی از این دست
مواجه هستند هم میتوانند به همین راحتی به احضارها و اخطارها بی توجهی
نشان دهند یا امتیاز ویژهای برای مرتضوی در نظر گرفته شده است؟!
اکنون
کافی است این موارد را کنار هم گذاشته و به یاد بیاوریم که حکم صادر شده
برای مرتضوی در رابطه با پرونده شکایت خانوادههای جان باختگان کهریزک، با
اعتراض طرفین دعوا به دیوان عالی کشور رفته و در دست بررسی قرار دارد تا هم
بی توجهی مرتضوی به اخطارها توجیه پیدا کند و هم پیدا شدن ناگهانی وی دلیل
داشته باشد؛ گویی دادستان سابق حدس میزند دیوان حکم دادگاه کیفری استان
را تایید خواهد کرد و تلاش دارد تا روز تایید حکم، نه به اخطارها توجه کرده
و اجازه تشکیل دادگاه جدیدی برای محاکمه خود را بدهد و نه کامل از دیده ها
غیب شود تا مبادا دستور جلب وی صادر شود.
همین رویکرد موجب شده که
از میان خیل احضاریههایی که در ماههای اخیر برای فراخوانی مرتضوی بابت
اتهامات متعدد وارد شده در پروندههای مختلف صادر شده، قاضی معزول تنها
یکبار راهی دادسرا شود؛ آن هم به کمک مسئولانی که خواسته یا ناخواسته با
یاری وی آمده و به رغم بی توجهی وی به احضارها، صدور دستور جلب وی را به
تاخیر میاندازند!