دکتر محمود شوری، تحلیلگر مساله روسیه به بررسی روابط تهران - مسکو بعد از اتفاقات اخیر در مناسبات ایران و غرب پرداخت. وی معتقد است روابط ایران و روسیه طی سالهای گذشته رابطه عمیق و استراتژیکی نبوده و هیچیک از دو کشور، آنطور که در فضای تبلیغاتی میشنویم علاقهای به گسترش روابطشان نداشتهاند. از جانب روسیه، در دولتهای گذشته با توجه به شرایط بینالمللی ایران، این کشور نیز خیلی علاقهمند به برقراری پیوندهای نزدیک با کشور ما نبود. شوری با بیان اینکه سیاست خارجی دولت دکتر روحانی، قرار است یک سیاست خارجی متوازن و مبتنی بر تعامل سازنده با تمامی کشورها باشد میگوید قطعاً در سیاست خارجی دولت جدید توجه به یک سو یا عدم توجه به یک سو دیگر نخواهیم بود و انتظار میرود که روابط متوازن میان شرق و غرب در روابط خارجی دولت جدید برقرار شود.
به دنبال برگزاری نشست ژنو 2 و نتایج مثبت و متفاوت این نشست و
همچنین از سرگیری برخی مناسبات میان ایران و آمریکا، برخی مساله ناخشودی
روسیه را از رفع مشکلات و نزدیکی ایران و غرب بیان میکنند. به نظر شما آیا
روسیه از نزدیکی ایران و غرب به خصوص آمریکا ناخشنود خواهد شد؟
من
خیلی معتقد به موضع متفاوت روسیه نسبت به مذاکرات اخیر ایران و گروه 1+5
نیستم، ماجرا از این قرار است که سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه
روسیه پس از پایان نشست میان ایران 1+5 اعلام کرد که نمیتوان در خصوص
مذاکرات ژنو چندان هم خوشبین بود و گفت هنوز مسیر طولانی را پیشرو داریم.
اما موضع رسمی وزارت خارجه روسیه به این صورت بود که از توافقاتی که صورت
گرفته استقبال کردند و آن را تنها راهحل برای ادامه حل و ف صل مساله
هستهای ایران عنوان کردند. به اعتقاد من در شرایط فعلی دلیلی ندارد روسها
مخالف توافق هستهای ایران و گروه 1+5 باشند زیرا در این زمینه روسها هیچ
ضرری نمیکنند. همچنین به نظر میرسد اکنون روسها به خاطر تحریمهایی که
در نتیجه موضوع هستهای بر ایران وارد شده، بیشتر متضرر هستند چراکه این
تحریمها مانع توافقات جدید میان ایران و روسیه به ویژه در بحث همکاریهای
جدید هستهای شده است. حتی در روابط نظامی و تسلیحاتی ایران و روسیه نیز
این تحریمها مانع ایجاد کردهاند. البته روسها علاقهای ندارند که ایران
در موضوع هستهای به میزانی از توانمندی برسد که خودش به سمت ساخت تسلیحات
هستهای برود ولی تا این حد که ایران میزان محدودی از توانایی غنیسازی را
داشته باشد، روسها مشکلی نخواهند داشت. در حقیقت بحث آنها بیشتر احتمال
انحراف ایران در برنامه هستهای است و تصورشان بر این است که با
فشارهایی که از طرف گروه 1+5 دارد وارد میشود و نظارت بینالمللی که روی
برنامه هستهای ایران میشود و نظارت بینالمللی که روی برنامه هستهای
ایران دنبال میشود، این مساله را میتوان کنترل کرد. به گمان من در همین
حد برای روسها قانعکننده است و نگرانی آنها پیرامون برنامه هستهای ایران
را از بین میبرد. همچنین به نظر میرسد ایران در شرایطی است که میتوان
به عنوان یک بازیگر مهم منطقهای ایفای نقش کرده و همچنین میتواند نقش
ثباتسازی در منطقه را بعرهده داشته باشد. از این منظر بهبود روابط میان
ایران و مجموعه غرب چندان به ضرر روسیه نخواهد بود چراکه ایران از این طریق
میتواند به تثبیت شرایط در منطقه مهم خوارمیانه کمک کند که برای روسها
از اهمیت بالایی برخوردار است.
طی سالهای اخیر روسیه در قبال
ایران به گونهای وارد عمل شد که انگار از بحران به وجود آمده در سیاست
خارجی ایران بهره گرفته باشد. نظر شما راجع به این موضوع چیست؟
روابط
ایران و روسیه طی سالهای گذشته روابطه خیلی عمیق و استراتژیکی نبوده و
هیچ یک از از دو کشور، آنطور که در فضای تبلیغاتی میشنویم علاقهای به
گسترش روابطشان نداشتهاند. اینگونه فضاها نیز بیشتر مقطعی و موضوعی بوده
و حکایت از یک رابطه استراتژیک درازمدت و عمیق میان دو کشور ندارد. در
واقع ما باید بیشتر نگران این مساله باشیم تا اینکه همکاری بیشترمان با
روسیه بخواهد تأثیر منفی روی روال سیاسی ایران بگذارد یا خیر. روابط ایران و
روسیه متاثر از عوامل مختلفی است که یکی از مهمترین آنها نوع نیازها و
روابطی است که هم ایران و هم روسیه با سایر کشورها به ویژه غرب برقرار
کردهاند. ما در این سالها به دلیل قطع رابطه با آمریکا و رابطه نهچندان
خوب با اروپا، حق انتخابمان در حوزه روابط خارجی بسیار محدود شده بود.
روسها نیز نسبت به این مساله آگاه بودند به همین دلیل انگیزه زیادی داشتند
که ایران را به سمت خودشان جلب کنند چراکه فکر میکردند ایران به دلیل
نیازمندیهایش دست به این کار خواهد زد. البته آنها امکانات محدودی برای
برطرف کردن نیازهای ایران در حوزههای مختلف داشتند.
ایران و روسیه در منطقه، حوزهها و مشترکات بسیاری دارند. آیا دو طرف تاکنون توانستهاند در این حوزهها به خوبی همکاری داشته باشند؟
حوزهها
و موارد بسیاری وجود دارد که ایران و روسیه را هم نزدیک میکند و دو طرف
باید در همکاری و هماهنگی با هم حرکت کنند. بحث سوریه یکی از این موضوعات
مشترک است. موضوع سوریه یک فاز جدیدی در روابط ایران و روسیه و همکاریهای
دو طرف پدید آورد. در حقیقت همکاریهای ان دو کشور بود که فضای منطقه را
برای پیش بردن یک هدف مشخص فراهم کرد. در بحث سوریه، ایران و روسیه با
همکاری با هم به گونهای عمل کردند که کشورهای مخالف بشار اسد به اهداف
خود نرسند. اگر غرب از بحث حمله نظامی علیه سوریه عقبنشینی کرد، این امر
نتیجه همکاری ایران و روسیه است.
البته به جز سوریه، حوزههای بسیار
دیگری وجود دارد که دو کشور میتوانند با همکاریهای دوجانبه تأثیرگذاری
داشته باشند. موضوع افغانستان، یکی از این موضوعات است. اگر ایران و روسیه
در موضوع افغانستان هم مانند سوریه، همکاریهای جدیتری را دنبال میکردند
شاید امروز شاهد این وضعیت در افغانستان نبودیم. اگر نقش کشورهای منطقه در
حل بحران افغانستان جدیتر بود، امروز دیگر افغانها نگران خروج نیروهای
ناتو از کشورشان در سال 2014 نبودند. من فکر میکنم موضوعات زیادی در
مسائل مربوط به خاورمیانه و آسیای مرکزی وجود دارد که همکاریهای دوجانبه
تهران - مسکو را میطلبد.