پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : لوموند نوشت: متن زیر بیانیه مشترکی است که هفت سفیر سابق کشورهای اروپایی در تهران، امضا و منتشر کردهاند.
به
گزارش سرویس بین المل سایت خبری تیک Tik.ir، ریچارد دالتون (سفیر سابق
بریتانیا)، کریستوفر گیلنستیرنا (سفیر سابق سوئد)، پل ون ملتزن (سفیر سابق
آلمان)، گیوم متن (سفیر سابق بلژیک)، فرانسوا نیکولو (سفیر سابق فرانسه)،
لئوپولدو ستامپا (سفیر سابق اسپانیا)، روبرتو توسکانو (سفیر سابق ایتالیا)
سفرایی هستند که این بیانیه را نوشته اند.
در این بیانیه آمده است:
ما سُفرای سابق، در طول چندین سال نمایندگان کشورهایمان در تهران بودیم و
از نزدیک مدیریت پرونده هستهای و تاثیرات آن بر سیاست ایران و همچنین بر
زندگی روزمره مردم را دنبال کردیم. انتخاب حسن روحانی بعنوان ریاست جمهوری،
دریچه جدیدی را گشود. مذاکره بین تهران و پنج عضو دائمی شورای امنیت
[سازمان ملل] بعلاوه آلمان، که در مدت چند سال به بن بست رسیده بود، در
اواسط اکتبر در ژنو دوباره از سر گرفته شد. با برقراری ارتباطی که در آن
ایرانیها مواضع خود را به شیوه جدیدی مطرح کردند. جلسات بعدی در چهارشنبه
ششم و پنج شنبه هفتم نوامبر برگزار خواهد شد: و اینجاست که مذاکره واقعی
صورت خواهد گرفت.
با توجه به گستردگی ابعاد آن، برای ما روشن است که
این مذاکره یا ایران را به سمت تنزل شرایط و سختتر کردن موضعاش سوق
خواهد داد و یا به سمت بهبود شرایط زندگی ایرانیها از نظر اقتصادی و
همچنین از نظر آزادیهای سیاسی و حقوق بشر خواهد رفت. و فراتر از ایران،
نتیجه این مذاکره برای منع گسترش سلاحهای هستهای و ثبات خاورنزدیک و
خاورمیانه و در نهایت برای بهبود زندگی مردم منطقه تعیین کننده خواهد بود.
اما
باید اعتراف کرد که تا امروز، پیچیدگیای که در طول سالیان به پرونده
هستهای گره خورده، به مانعی بزرگ در راه هرگونه پیشرفت مثبتی تبدیل شده
است. گویی که گره کوری در میان است.
در اولین ملاقاتها در ژنو، هر
دو طرف حسن نیت خود را برای خروج از این مخمصه نشان داده و ابراز امیدواری
کردهاند. اما هنوز مرحله سخت در راه است. در واقع، گذشته باعث شده که
شکاف بزرگی از بیاعتمادی متقابل بین طرفین شکل گیرد. ما معتقدیم زمان آن
رسیده است که هر دو طرف بپذیرند که به ندرت میتوان مذاکره را با اعتماد
آغاز کرد.
اعتماد بیشتر محصول توافقهای شفاف و قابل ارزیابی است
که مورد احترام صادقانه قرار گرفته باشد. اگر هر دو طرف به توافقهای مثبتی
برسند و با دقت اجرای آنها را دنبال کنند، و همچنین با یک روحیه مشترک
برای حل و فصل اختلافاتشان تلاش کنند، اعتماد دوباره ساخته خواهد شد.
یک
توافق پایدار باید کاملا مورد پذیرش امضاکنندگان آن باشد. به این ترتیب
توافق با اینکه صورت مصالحه دارد، اما باید در عمق آن مساله اساسی را در
نظر گرفت. برای جامعه جهانی به نمایندگی شش ملت مذاکره کننده با ایران،
مساله اساسی بناکردن یک مانع صعب العبور برای گسترش سلاحهای هستهای است.
بدون آسایش خاطر کامل در این مورد، نمیتوان به توافق مثبتی دست یافت. برای
ایران، مساله اساسی این است که حق او در استفاده از فن آوریهای اصلی برای
یک برنامه هستهای با اهداف صلح آمیز به رسمیت شناخته شود.
برای
این کشور که مدت های مدید اشتهای استعمارگران را تحریک کرده و از محدود
کردن خود به دسته دون تولید کنندگان نفت سر باز زده، این حق به مثابه
جایگاه کلی این ملت محسوب میشود، ملتی که دسترسی بی کم و کاستی به همه
جوانب مدرنیته دارد.
از اینرو، دو طرف به سختی از اهداف خود کوتاه
میآیند. وظیفه مذاکره کنندگان این است که توافق را بر پایه این ملاحظات
پیدا کنند. برای این کار آنها مکانیسم حقوقی و فنی لازم را که معاهده منع
گسترش سلاحهای اتمی و آژانس بین المللی انرژی اتمی در اختیارشان قرار
داده، در اختیار دارند. این دو مکانیسم با حمایت یکدیگر به طور دائمی تقویت
و تکمیل شده و در طول حدودا نیم قرنی که از عمرشان میگذرد، نقش مهمی در
صلح جهانی بازی کردهاند. و همچنین کلیدهای لازم برای راه حل بحران اتمی
ایران را فراهم میکنند. برای وفاداری به کسانی که این مکانیسمها را راه
اندازی کرده و بسط دادهاند، برای تقویت مشروعیت آنها و برای اینکه از طریق
آنها آینده جدیدی رقم بخورد، مذاکره کنندگان وظیفه دارند که در این راه
موفق شوند.
و آنها، حداقل به سه دلیل، باید به سرعت عمل کنند. اول
اینکه سیاست صحیح، سیاستی است که بیهوده مصیبتی که به ملت ایران به دلیل
تحریمهای یک طرفه بعلاوه تحریمهای شورای امنیت تحمیل شده، طولانیتر
نکنند. تحریمهایی که روی نفت و جریانهای مالی گذاشته شده، زیان آورند.
تاریخ به ما درس داده که وضع تحریمها بسیار راحتتر از برداشتن آنهاست.
شنیده میشود که این تحریمهای آمریکا و اروپاست که ایران را به پای میز
مذاکره کشانده است. دوست داریم این را هم بشنویم که ما برای خروج از آن
مانع تراشی نمیکنیم، آنها را کمتر کرده و سپس حذف میکنیم.
همچنین
شایسته این است که هر چه سریعتر و از طریق توافقی درست کلیه نگرانی های
واقعی از میان برود. نگرانی هایی که در مسیر برنامه اتمی ایران گاهی برای
کشورهای همسایه بسیار جدی هستند. میشود به اسرائیل فکر کرد. به مردم شبه
جزیره عربستان. توافقی سریع و همه جانبه بر سر پرونده هستهای ایران، در
کنار توافق بر سر برچیدن سلاحهای شیمیایی سوریه، میتواند ضمن تسکین دادن
منطقه، سر آغاز عصری تازه باشد.
تاکتیک درست سبقت گرفتن از کسانی
است که برای اهدافی مختلف اما همگرا، تحرکاتی را برای شکست هرگونه توافق با
ایران شروع کردهاند. هر بحرانی در صورت طولانی شدن اهرمهای تازهای به
دست میآورد و یا جا خوش میکند. اینها دلایل کافی برای ائتلاف در برابر
هر تغییری را به دست میدهد. ما امروز در چنین موقعیتی هستیم و باید جرات
برون رفت از آن را پیدا کنیم، مانند وقتی که مرهمی را از روی زخم برمی
داریم که خود به مانعی برای بهبود آن تبدیل شده باشد.
ما از
اروپاییها که این پرونده را بیش از ده سال است که در دست دارند، از
آمریکاییها که بالاخره به در دست گرفتن این پرونده علاقه نشان میدهند و
از ایرانیان که بار دیگر به پایبندی جدی به مذاکرات متعهد شدهاند،
میخواهیم تا یک بار برای همیشه، از تمام ساز و کارهای بیهوده و اقداماتی
که حل شدن این بحران را اینچنین به تعویق انداخته دست بردارند. زمان خروج
از این بحران فرا رسیده است. از طریق مذاکراتی صادقانه، عینی و با اراده
قوی برای به فرجام رساندن آن. مردم خاور نزدیک و خاور میانه و حتی فراتر،
این انتظار را از شما دارند. نمیتوانید نا امیدشان کنید.