پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
بعد از اینکه قسمت اول
«شاهگوش»، آنطور که باید انتظارها را از سریالی ساخته و پرداخته داوود
میرباقری برآورده نکرد و با انتقادهای ریز و درشت زیادی روبرو شد، عوامل
سریال، مدام تاکید می کردند که تازه از قسمت دوم به بعد رو می آید. از
بازیگران گرفته تا نویسنده و روابط عمومی و سایر عوامل، متفق القول بودند
که از زمان شروع فصل کلانتری، جذابترین بخش های آن آغاز می شود و روند
صعودی پیش می گیرد.
به گزارش پارسینه، چهارشنبه هفته گذشته، دومین قسمت سریال به بازار آمدت و
اتفاقا بخش اعظمی از آن هم در کلانتری گذشت اما از آن اتفاق مورد نظر که
همه حرفش را می زدند خبری نبود. در قسمت دوم هم انتظار مخاطبان از کمدی که
امضای میرباقری روی آن است برآورده نشد و انتقادها به اوج خود رسید.
نکته قابل توجه اینجا بود که این انتقادها از سوی منتقدان صاحب نظر و متخصص
سینما و تلویزیون نبود و عموما از سوی مخاطبان سریال مطرح می شد؛ آن هم
مخاطبانی که از روز اول، طرفداران پر و پا قرص آن بودند و حتی صفحه
«شاهگوش» در فیس بوک را هم به علایق شان اضافه کرده بودند.
در این گزارش، نظرات مثبت و منفی نسبت به چهار شخصیت اصلی، یعنی محسن
تنابنده، حامد میرباقری، مرجانه گلچین و احمد مهران فر، انتقاد به
کارگردانی میرباقری و موقعیت های کمدی بحث برانگیز آن را بر اساس نظرات
منتشر شده از سوی مخاطبان، بررسی می کنیم.
1. داود میرباقری – این سریال تو نیست
در کنار تمام انتقادهایی که به شخصیت های مختلف سریال وارد شد، خود داود
میرباقری، بیشتر از همه در تیررس انتقادها قرار دارد. از میان کامنت های
منتشر شده در سایت های مختلف از جمله صفحه اصلی خود سریال در فیس بوک، کمتر
نظری به چشم می خورد که «شاهگوش» را شاهکار یا حتی نزدیک به مطلوب قلمداد
کرده باشد.
خیلی معتقدند که خود میرباقری هم آنطور که باید «شاهگوش» را جدی نگرفته و
حتی یک اپسیلون هم از دقت و توانایی که سر «مختارنامه» صرف کرده برای آن
نگذاشته. در یک کلام می شود گفت که به نظر اکثر کاربران «شاهگوش»، سریال
میرباقری نیست: «ما از آقای میرباقری، انتظار بیشتری داشتیم؛ سریال قوی
نیست.» «سریال «شاهگوش» بد نیست اما واقعا در اندازه میرباقری نبود که چنین
چیزی بسازد.»، «انتقاد دارم به کارگردانی اثر که اصلا در شأن آقای
میرباقری نبود که چنین چیزی بسازد.»، «انتقاد دارم به کارگردانی اثر که
اصلا در شأ« آقای میرباقری نبود. فیلمنامه هم که شبیه اکثر فیلمفارسی هایی
هست که ساخته شده.»، «میرباقری به ساخت سریال های کیفی مشهور بود! منتظر
قسمت های بعدی هستم ولی فک نکنم چیز بهتری از آب دربیاید.»
البته برخی از مخاطبان، نظراتشان را یک مقدار جزئی تر مطرح کرده اند و مثلا
نسبت به ریتم کندو انتخاب بازیگران آن گلایه دارند: «من انتقاد دارم به
ریتم کند سریال، به قصه نداشتن، به بازی بد حامد میرباقری، به نقشی که به
اکبر عبدی دادین و اصلا مناسبش نبود و ...»، «سکانس های سریال واقعا طولانی
ان، آدم خسته می شه از دیدنشون.» البته در کنار این نظرات، تعدادی از
مخاطبان هم نوشته اند که کلا میرباقری کارش را بلد است و این کارش هم مثل
کارهای قبلش خوب از آب درآمده.
2. مرجانه گلچین – تکرار مکررات
با اینکه مرجانه گلچین در دو قسمت اول، بار زیادی از وزن کمدی سریال را به
دوش داشت و انتظار می رفت میرباقری، کاراکتر جدید و جذابی برایش خلق کند
اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد و گلچین در نقش «گلاب»، یک بار دیگر کاراکتر
کمدی همیشگی اش را تکرار کرد؛ کاراکتری که رضا عطاران سر «بزنگاه» آن را
خلق کرد و از آن به بعد، به تیپ رایج گلچین در کمدی های بعدی تبدیل شد. این
مسئله در همین دو قسمت اعتراض بسیاری از مخاطبان را هم برانگیخت.
برخی از مخاطبان در صفحه فیس بوک این سریال نوشته اند: «هنر کارگردان به
اینه که بتونه از باتزیگش ارائه متفاوتی از نقش بگیره اگه قرار باشه تکرار
نقش های قبلی باشه که چه فرقی بین کارگردانا هست؟» یا «مرجانه گلچین با
اینکه عالی بازی می کنه اما تکرار مکرراته یعنی باید نویسنده ها نقشو
متفاوت تر بنویسند یا مثلا کارگردان یه بازی متفاوت بگیرد.»
از این قبیل نظرات، در این صفحه زیاد به چشم می خورد. برخی مخاطبان هم نظر
داده اند: «خیلی کلیشه ای هست شبیه نقش هایی هست که بازی کرده قبلا.» یا
«متفاوت نبودند! مثل نقش های دیگشون بازی می کنن، تنوع در بازیشون ندیدم.» و
همچنین «خانم گلچین دارن تکراری میشن. من خیلی دوستشون دارم ولی دوست
ندارم ایوشن کلیشه ای بشن.» البته به نظر بعضی ها هم مرجانه گلچین به طور
کلی بازیگر خوبی نیست اما اینجا آنطور که انتظار می رفت بازی خوبی ارائه
نداده: «بازیش که کلا خوبه ولی اینجا اون طور نه.»
3. محسن تنابنده – یک آن و دیگر هیچ
گریم جالب «شب نما» و تقلیدش از خواننده لس آنجلسی با بازی محسن تنابنده،
یکی از اتفاق های مهم «شاهگوش» بود و نقش بسیار مهمی روی جذب مخاطبان داشت و
تا مدت ها سریال روی موج او سوار بود. اصلا خیلی هات فقط به خاطر همین یک
کاراکتر، سراغ خرید آن رفتند. برخلاف انتظار اما اوج جذابیت این نقش، همان
سکانس اول بود و با وجود بازی خوب تنابنده، نتوانست جذابیتش را ادامه دهد.
با اینحال اما نقش «شب نما»، تنها نقشی بود که با انتقاد زیادی از سوی
مخاطبان روبرو نشد. بیشتر مخاطبان در نظراتشان گفته بودند که گریم تنابنده،
عامل اصلی موفقیت اوست اما با اینحال، تقلید از کیک خواننده مشهور، چندان
هم کم حاشیه نبود.
برخی مخاطبان از این تقلید، شدیدا گلایه داشتند: «محسن تنابنده از جمله
بازیگرانی ست که در هر نقشی ظاهر شود به بهترین وجه ممکن آن را ایفا می کند
ولی در نقش شب نما متاسفانه اینگونه نبود. تقلید از یک خواننده واقعا کار
درستی نبود واقعا متاسفم.»
غیر از قضیه تقلید از خواننده معروف، سایر نظرات به نسبت مثبت بودند: «در
مورد جایگاه این نقش تو داستان الان نمی توان قضاوت کرد ولی اگر بنا رو روی
بازی آقای تنابنده بگذاریم ایشون خیلی خوب بازی کردند.»، «از اول هم می شد
حدس زد که تنابنده عالی بازی می کنه فقط زیاد خوب نتوانسته موقع خوندن
آهنگ ها صداشو شبیه آن خواننده بکنه. با اینحال به نظرم بهترینه»، «من که
فقط به خاطر تنابنده نگاه می کنم سریال رو...»
4. احمد مهران فر – کم حاشیه و کم انتقاد
احمد مهران فر، یکی از شخصیت های کم حاشیه سریال است. البته نه اینکه نقشش
خیلی مورد توجه قرار گرفته باشد نه! اما به نسبت سایرین، انتقاد کمتری به
بازی او وارد شده. البته خیلی ها هم نوشته بودند که مهران فر و تنابنده،
وزنه اصلی سریال میرباقری هستند و اصلا به خاطر حضور آنها بوده که تصمیم به
تماشای آن گرفته اند و اگر بازی آنها در سریال تمام شود، قید خریدش را می
زنند.
از طرف دیگر در نظرسنجی صفحه اختصاصی این سریال در فیس بوک هم بیشتر
مخاطبان، مهران فر را بهترین دانسته اند و به بازی با او اندکی اختلاف نسبت
به محسن تنابنده، رأی مثبت داده اند. با این حال همه روی این نکته اتفاق
نظر دارند که این کارکتر توسط میرباقری شکل نگرفته و مهران فر، کارکتر
«ارسطو» را در این سریال تکرار کرده.
بیشتر مخاطبان معتقدند که میرباقری شخصیت ارسطو را عینان از داخل «پایتخت»
دوربر کرده و گذاشته وسط «شاهگوش» حالا با یک مقدار بالا و پایین: «شخصیت
صولت بیش از حد اغراق شده. ارسطو بهتر بود.»، «مهران فر و تنابنده نبودن
عمرا سریال رو نمی خریدم». علاوه بر مهران فر، طناز طباطبایی هم از آن دست
بازیگرانی است که انتقاد چندانی به شخصیتش در «شاهگوش» نشده غیر از اینکه
بعضی ها نوشته اند آنطور که باید کار را جدی نگرفته و به نسبت سایر نقش ها،
برایش وقت نگذاشته. نکته قابل توجه اینجاست که درباره نقش فرهاد اصلانی هم
تا الان، انتقاد خاصی صورت نگرفته و بیشتر نظرها مثبت بود.
5. حامد میرباقری – نقطه ضعف سریال
بازی ضعیف حامد میرباقری در همین دو قسمت اول باعث شد تا بخش عمدهای از
انتقادها به سمت او برود و بعضا دیگر ضعف های سریال چندان به چشم نیاید.
اگر به بخش نظرسنجی سایت ها یا صفحه اختصاصی این سریال در فیس بودک سر
بزنید، با حجم وسیعی از انتقادات و نظرات روبرو می شویئد که بیشتر از دو
سومشان، بازیگر نقش امیرعلی را نشانه گرفته اند. این انتقادها تا جایی پیش
رفته که بخش قابل توجهی از مخاطبان، کارگردان سریال را به دلیل انتخاب پسرش
برای بازی در نقش اصلی به شدت سرزنش کرده اند: «یکی نیست به آقای میرباقری
بگه چرا با این کارا خودتو بدنام می کنید؟! آخه مگه می شه بازیگر و هنرو
به پسرتون تزریق کنید؟ واقعا متاسفم براتون آقای میرباقری».
یکی دیگر از معترضان نوشته: «حامد میرباقری چرا این نقش رو بازی کرد؟ چون
پسر داود میرباقری هست؟ توی بخش خصوصی هم آیا پارتی بازی رواج داترته؟ خب
بابا جان این بچه هنرپیشه نمی شه مگه زوره؟»
برخی مخاطبان هم پیشنهاد داده اند که حامد میرباقری برود و به طور آکادمیک
یاد بگیرد: «اصلا بلد نیست بازی بکنه، پیشنهاد می کنم بازیگری رو به طور
آکادمیک یاد بگیره» یا «خیلی مصنوعی و خشک بازی می کرد و اصلا نمی شد روش
اسم بازیگر گذاشت.» البته آنطور که پیداست از قسمت سوم به بعد و تمرکز قصه
روی اتفاق های درون کلانتری، نقش حامد میرباقری کمرنگ تر می شود. البته
قطعا این نظرات منفی فراوان هم در کمتر شدن نقش این بازیگر کم تاثیر نیست.
6. شاهگوش – مخلوطی از کمدی های دیگران
جدای از انتقادهای مختلفی که به «شاهگوش» وارد شده، سریال کمدی میرباقری را
می شود پازلی دانست متشکل از قطعات کارهای کمدی دیگران. بخش های کلانتری
که به تعبیر خیلی ها قدرتمندترین بخش هاست و خود عوامل هم وزن بیشتری برای
آنها قائلند را می توان نمونه ای کاملا اقتباسی از صحنه های «مومیایی 3»
محمدرضا هنرمند دانست. تمام موقعیت های کمدی که میرباقری در این بخش خلق
کرده، نمونه جذابترشان در کار هنرمند دیده می شد. همانطور که ماشین اختراعی
طناز طباطبایی در قسمت اول، به تعبی ریکی از مخاطبان سایت کافه سینما، آدم
را یاد فیلم «دیگه چه خبر» تهمینه میلانی می اندازد؛ موقعیت های کمدی که
شاید در آن ایام به دلیل مقتضیات زمان ساختشان، جذاب به نظر می رسید اما
الان در دهه 90، چندان جواب نمی دهد.
باز هم به نوشته یکی دیگر از کاربران، می شود گفت که «دوره اینجور فانتزی
بازیا خیلی وقته که تموم شده.» اگر فارغ از تمام انتقادهای چند وقت اخیر،
«شاهگوش» را فقط و فقط با خودش مقایسه کنیم و از تمام حواشی آن فاکتور
بگیریم، می توانیم بگوییم که اگر میرباقری آن را در زمان «آدم برفی» و دهه
هفتاد می ساخت، شاید نمونه قابل توجهی از آب درمی آمد.
با استناد به بسیاری از نظرات منتشر شده در سایت های مختلف می توان اینطور
ارزیابی کرد که «شاهگوش» برای بیشتر مخاطبان، حکم یک علامت سوال بزرگ را
دارد؛ علامت سوالی پشت این جمله معروف که: «آقای میرباقری چرا بعد از پروژه
قدرتمند «مختارنامه»، سراغ کمدی «شاهگوش» رفتی؟»