پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : وزیر خارجه ایران در مقالهای در روزنامه «شرقالاوسط» تصریح کرد علیرغم
آنکه تمرکز ایران بر تعامل با غرب است، اولویت برتر سیاست خارجی تهران،
همسایگان ایران در منطقه است.
«محمد جواد ظریف» وزیر خارجه ایران در
مقالهای در روزنامه «شرق الاوسط» نوشت: در چند هفته گذشته، جمهوری اسلامی
ایران و 1+5 (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین بعلاوه آلمان) تلاش
کردهاند تا از فرصت منحصر به فردی که از طریق انتخابات ریاستجمهور ایران
در تابستان گذشته به وجود آمده است برای رفع موضوع هستهای استفاده کند. در
حالیکه اکثر جامعه بینالملل این تحول مثبت را مورد استقبال قرار دادند،
برخی از دوستان ما در کشورهای همسایه ابراز نگرانی کردهاند که این فرصت
شاید به قیمت حیثیت آنها تمام شود.
متأسفانه روحیه حاصل جمع صفر، هم
در منطقه و هم در سراسر جهان شایع شده است و حتی شاید این روحیه طبق عادت
بهره بردن از دشمنی با ایران برای دنبال کردن منافعشان رشد پیدا کرده است.
با اینحال من میخواهم تأکید کنم که جمهوری اسلامی ایران چنین توهمی ندارد.
ما این مسئله را به رسمیت میشناسیم که نمیتوانیم منافع خود را به قیمت
آبروی بقیه تقویت کنیم. این مسئله به ویژه در رابطه ما با همتایانی که
بسیار به ما نزدیک هستند و امنیت و ثبات آنها با ما گره خورده، صدق میکند.
بنابراین، با وجود آنکه تمرکز بر تعامل با غرب است، واقعیت است که اولویت برتر سیاست خارجی ما منطقه خود ماست.
مسائل
اندکی در سیاست بینالمللی ثابت و همیشگی است اما جغرافی در بین این مسائل
است. یک کشور نمیتواند همسایگان خود را تغییر دهد. در جهان بهم پیوسته،
سرنوشت یک کشور به سرنوشت همسایگانش گره خورده است. مجموعه آبها که ما را
از همسایگان جنوبیامان جدا میکند، تنها یک مسیر آبی نیست، بلکه یک شاهراه
مشترک ماست. همه ما به آن وابسته هستیم، نه فقط برای حیات بلکه برای رشد،
از آنجایی که سرنوشت ما بسیار به یکدیگر وابسته است، این اعتقاد که منافع
یک کشور بدون در نظر گرفتن منافع کشورهای دیگر قابل پیگیری است، یک توهم
است.
همانطور که ناآرامیهای منطقه ما نشان میدهد، هیچ کشوری یک
سکو نیست. رفاه نمیتواند به قیمت فقر دیگری دنبال شود و امنیت نمیتواند
به قیمت از بین رفتن امنیت دیگری به دست آید. ما یا با هم پیروز میشویم یا
با هم شکست میخوریم. ما قابلیت همکاری با یکدیگر، اعتماد کردن به یکدیگر،
ترکیب پتانسیل و ایجاد یک منطقه امنتر و موفقتر را داریم.
متأسفانه،
مدل امنیت و ثبات که تا امروز به منطقه ما تحمیل شده است، بر اساس رقابت،
همچشمی و تشکیل قالب رقابت بوده است. تنها برآمد آن، ایجاد عدم توازنهای
جدید و ایجاد جاه طلبیهای تحقق نیافته یا گفته نشده بوده است که به طور
دائم در سه دهه گذشته منطقه را تهدید کرده است.
بنابراین چطور پیش برویم؟
ما باید به دقت به حوزههای منافع و اهداف مشترک اشاره کنیم. سپس باید متدهای مشارکتی برای رسیدن و حفظ آن اهداف را پیدا کنیم.
این
مسئله بیش از آنکه ما را جدا کند، ما را به هم پیوند میدهد. ما باید فهم
عاقلانهای از این واقعیت داشته باشیم که ما منافع مشترک داریم و با
تهدیدات مشترکی روبرو هستیم و باید با چالشهای مشترک روبرو شویم و از
فرصتهای مشترک بهره ببریم. خلاصه آنکه ما سرنوشت مشترکی داریم.
منفعت
همگی ما در جلوگیری از تنشها در منطقهامان، سرکوب افراطگرایی و
تروریسم، تقویت هماهنگی بین فرقههای اسلامی، حفظ حاکمیت ارضی، تأمین
استقلال سیاسی، تضمین جریان آزاد نفت، و محافظت از محیط زیست مشترک
میباشد. اینها ضرورتهای امنیت و توسعه مشترک ما است.
برای شکست
چرخه شوم بدگمانی و بیاعتمادی و پیش رفتن، برای اعتماد سازی و پیوستن به
نیروهایی برای تلاش به منظور ایجاد یک آینده بهتر، امنتر و در رفاهتر
برای فرزندانمان، لازم است که سه نکته را به ذهن بسپاریم.
اول آنکه،
لازم است که یک چارچوب جامع برای اعتماد و همکاری در این منطقه استراتژیک
ایجاد کنیم. خروج از این چارچوب، بذر بیاعتمادی، تنش و بحران در آینده
است. هسته هرگونه مقدمات منطقهای باید محدود به هشت کشور کرانهای باشد.
شامل شدن کشورهای دیگر، موضوعات پیچیده دیگری را وارد میکند و مشکلات
قریبالوقوع این منطقه را تحت الشعاع قرار میدهد و ماهیت پیچیده امنیت و
همچنین همکاری بین ما را بیشتر بغرنج میکند.
به طور طبیعی،
نگرانیهای برحق درباره عدم توازن و عدم تقارن بالقوهای وجود دارد که
احتمالاً در یک سیستم جدید به وجود میآیند. نگرانی درباره سلطه یا تحمیل
عقاید یک کشور واحد یا یک گروه از کشورها باید مورد توجه قرار گیرد. برای
ایجاد یک نظام جامعه بر اساس احترام دو جانبه و قوانین عدم مداخله، ما باید
مقدماتی را در چارچوب سازمان ملل در نظر بگیریم. چارچوب سازمانی لازم که
پیشتر توسط قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل ارائه شده است که به جنگ
تحمیلی صدام حسین به ایران، عراق و تمام منطقه پایان داد.
دوم آنکه
ما باید تصریح کنیم که همکاری ما نباید به قیمت حیثیت و آبروی طرف دیگر
باشد، و در واقع امنیت بیشتر را برای همه تقویت کند و ما از تنوع منافع که
در منطقه ما است، بسیار آگاه هستیم. گذرگاه آبی که ما را از یکدیگر جدا
کرده است برای جهان حیاتی است اما منبع اهمیت آن برای تمامی بازیگران یکسان
نیست.
برای ما کشورهای کرانهای یک شاهراه و خط زندگی است. برای
آنهایی که به ما بعنوان تأمینکنندگان اصلی نیازهای انرژیاشان وابسته
هستند، این گذرگاه آبی یک عنصر اصلی در رفاه اقتصادی و صنعتیاشان است، اما
برای آنهایی که به منابع انرژی ما وابسته نیستند، منطقه ما فقط یک تئاتر
مهم برای تمدید کنترلشان در عرصه سیاسی بینالمللی و رقابت اقتصادی
بینالمللی است، از این رو ما باید به ذهن بسپاریم که یک تفاوت کیفی بین
منافع بازیگران گوناگون درگیر وجود دارد و بر طبق آن عمل کنیم.
سوم
آنکه، عنصر بینالمللی بیثباتی در منطقه ما از اختلاف در ماهیت منافع
قدرتهای گوناگون خارجی و رقابتهای آنها ریشه میگیرد. تزریق مسائل فرعی
تنها اوضاع امنیتی پیچیده را بیشتر بغرنج میکند. ما نباید فراموش کنیم که
منافع برتر چنین بازیگران خارجی شاید همیشه ثبات نباشد بلکه در واقع به آن
چیزی بستگی داشته باشد که بتواند حضور آنها را توجیه کند. حضور نیروهای
خارجی در تاریخ به بیثباتی داخلی در کشورهایی که آنها در آن حضور داشتند
موجب شده است و تنشهای کنونی بین این کشورها و دیگر کشورهای منطقهای را
تشدید کرده است.
من متقاعد شدم که تمایل واقعی برای بحث درباره این
چالشهای مشترک وجود دارد. چالشها و فرصتهایی که ما با آن روبرو هستیم،
زیاد است. این چالشها و فرصتها بین تنزل محیطی تا تنشهای فرقهای،
افراطگرایی و تروریسم و کنترل تسلیحات و خلع سلاح و گردشگری و همکاری
اقتصادی و فرهنگی و اقدامات اعتماد سازی و تقویت امنیت متغیر است. ما باید
گفتوگوهایی را آغاز کنیم که به گامهای عملی منجر شود و به صورت تدریجی
گسترش پیدا کند.
ایران با اندازه، جغرافیا و منافع انسانی و طبیعی و
بهرهبری از رشتههای مشترک از مذهب، تاریخ و فرهنگ با همسایگانش، نزدیک
به سه قرن است که به هیچ کشوری حمله نکرده است. ما دست دوستی و اتحاد
اسلامی به سوی همسایگان خود دراز میکنیم و به آنها تضمین میدهیم که
میتوانند به ما بعنوان یک شریک قابل اعتماد تکیه کنند.
در انتخابات
اخیر ریاستجمهوری ما، که نمایش غرورآمیز توانایی یک مدل اسلامی دموکراسی
برای ایجاد تغییر از طریق صندوقهای رأی بود، دولت من یک حکم معروف برای
تعامل سازنده با جهان و به ویژه همسایگانمان دریافت کرد. ما علاقمندیم تا
از این حکم برای شروع تغییرات بهتر بهره ببریم اما ما به تنهایی نمیتوانیم
چنین کاری را بکنیم. هماکنون، بیش از هر زمان، وقت آن است برای همکاری به
سوی ایجاد یک سرنوشت بهتر برای همگی ما، سرنوشتی که بر اساس اصول اصیل
احترام دو جانبه و عدم مداخله است، دستانمان را به یکدیگر بدهیم. ما
گامهای اول را به سوی این هدف برمیداریم. امیدواریم که شما نیز در این
مسیر دشوار اما ارزشمند به ما بپیوندید.