arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۳۸۱۲۵
تاریخ انتشار: ۵۵ : ۱۷ - ۰۲ آذر ۱۳۹۲

ماجرای دستور تشریح جسد در پیتزافروشی!

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک شب به همراه همسر و فرزندانم مشغول غذا خوردن در یک پیتزافروشی بودیم که یک‌باره موبایلم زنگ زد. پزشک کشیک یکسری دستورات برای تشریح جسد و اجازه نبش قبر از من پرسید و من به ناچار در حالی که همه داشتند نگاهم می‌کردند، توضیحات لازم را برای تشریح ارائه کردم.

به گزارش فارس، جابر قره‌داغی متخصص پزشکی قانونی و مدیر امور پژوهشی و نشر منابع سازمان پزشکی قانونی 8 سالی به طور مستقیم در سالن تشریح سازمان پزشکی قانونی فعالیت کرده و اکنون نیز به عنوان هیئت علمی این سازمان هفته‌ای یکی، دو بار برای آموزش دانشجویان و پزشکان در سالن تشریح حضور می‌یابد.

قره‌داغی می‌گوید: هنگام فوت فرد، بسیاری از بستگان مرگ او را باور نمی‌کنند و در موارد متعددی اولیای دم ما را سؤال پیچ می‌کنند.

وی به تاریخچه باورناپذیری مرگ در کشورهای مختلف می‌پردازد و اضافه می‌کند: حتی در کشورهای اروپایی نیز باورناپذیری برای مرگ وجود داشته به طوری که آلمانی‌ها شریان بازوی فرد فوت شده را قطع می‌کردند تا مطمئن شوند خون در جریان نیست و سپس فرد را دفن می‌کردند. حتی در کشوری دیگر یک نوع ماده رنگی به نام فلورسئین تزریق می‌کردند تا اگر فرد فوت نکرده باشد چشمان او رنگی ‌شود.

حتی پزشک تزار وسیله‌ای ساخته بود تا هنگامی که تزار را دفن می‌کردند در صورت حرکت سینه این وسیله تکان بخورد و از زنده بودن تزار مطلع شده و او را از قبر بیرون بکشند.

این متخصص پزشکی قانونی از نگرانی خانواده‌هایی می‌گوید که همواره امیدوارند قلب اعضای فوت شده‌شان ممکن است پس از یکی، دو روز دوباره بتپد.

وی اظهار می کند: اگر چه در ساعت‌های اولیه مرگ‌های به ویژه افرادی که در بیهوشی‌های عمیق و مسمومیت‌های سنگین فوت کرده‌اند رخ می‌دهد ولی ممکن است قلب آنها پس از چند ساعت دوباره بتپد.

قره داغی می‌گوید: اغلب افرادی که به سالن تشریح آورده می‌شوند 12 تا 24 ساعت از مرگ آنها گذشته و علائمی مانند کبود شدن در برخی از نواحی بدن، ایجاد سفتی در اعضا و سرد بودن بدن را دارند.

وی به یکی از خاطرات خود اشاره می‌کند و می‌گوید: در یک مورد به یاد دارم که یک جسد را در پزشکی قانونی یک استان معاینه و کالبدگشایی کردیم و در استان دیگر جسد فرد به خاک سپرده شد. ساعت 12 شب همان روز قاضی آن استان با من تماس گرفت تا صحنه بررسی شود و متوجه شدیم که خانواده فرد می‌خواهند نبش قبر انجام دهند.

وی ادامه می‌دهد: با پرسش و پاسخ بیشتر متوجه شدیم که اولیای دم و بستگان جمع شده‌اند و می‌گویند از داخل قبر صدا می‌آید ناچار سر صحنه حاضر شدیم و جسد کالبدشکافی شده را نبش قبر کردیم و بعد مشخص شد صدای قلب و تپش قلب خود را هنگامی که سر را روی سنگ گذاشته می‌شنیدند و فکر کردند صدای مرده است.

وی ادامه می‌دهد: حتی در موردی داشتیم که 10 روز از دفن فرد می‌گذشت و حتی جسد این مرده در پزشکی قانونی معاینه و تشریح شده بود. استدلال خانواده فرد این بود که مرده مدام به خواب بستگان می‌آید و می‌گوید کمکم کنید. آخر سر پس از اینکه ما را نتوانستند راضی کنند سراغ یکی از مراجع رفتند و اجازه نبش قبر گرفتند و در نهایت با جسد فاسد شده مواجه شدند.

مدیرکل امور پژوهشی و نشر منابع سازمان پزشکی قانونی از خاطره دیگر خود هنگام شام خوردن در یک رستوران به همراه خانواده می‌گوید: یک شب به همراه همسر و فرزندانم مشغول غذا خوردن در یک پیتزافروشی بودیم یک باره موبایلم زنگ زد و آن سوی خط پزشک کشیک یکسری دستورات برای تشریح جسد و اجازه نبش قبر از من پرسید و من به ناچار نکات لازم را اعلام کردم در حالی که همه داشتند مرا نگاه می‌کردند.

قره‌داغی در پاسخ به اینکه آیا تا به حال موردی داشته‌اید که فرد دوباره زنده شده باشد؟ می‌گوید: در پزشکی قانونی چنین چیزی رخ نمی‌دهد چون زمانی فرد را تشریح می‌کنیم که جمود نعشی (سفت و سرد شدن جسد) رخ داده باشد.

رئیس سابق تالار تشریح پزشکی قانونی تصریح می‌کند: در بیشتر افرادی که دچار سکته  قلبی و فوت می‌شوند امکان بازگشت وجود ندارد و در موارد نادر نیز به دلیل به هم خوردگی ریتم قلب و کاهش شدید فشار خون فرد بیهوش می‌شود که اطرافیان فکر می‌کنند فوت کرده و از ترس مرده بلافاصله روی او را می‌پوشانند. این کارها باعث می‌شود که در منزل مرگ درست تشخیص نشود ولی مرگ‌هایی که پزشکی قانونی آن را تأیید می‌کند از این امر مستثنی و دقیق است.

وی تشریح جسد لاله و لادن دوقلوی به هم چسبیده را یکی از تأثرآورترین خاطرات خود عنوان می کند و می‌افزاید: با آنکه ما بسیار با تشریح اجساد سر و کار داریم ولی هنگام تشریح جسد این دو خواهر بسیار متأثر شدم. من شخصاً خودم جسد این دو خواهر را تشریح کردم و مشخص شد که از ابتدا این دو نباید تحت عمل جراحی جدا شدن قرار می‌گرفتند . چرا که در ناحیه عروق مغز چند رگ مشترک حیاتی داشتند که در صورت جراحی مرگ آنها محرز بود و امکان زنده نگهداشتن این دو اصلا وجود نداشته است.
نظرات بینندگان