پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سعید لیلاز بر این باور است که ادامه تأکید بر اثر
تحریمها در اقتصاد ایران، ادامه سیاستهای احمدینژاد است. وی میگوید که
تحول چشمگیری در راه نیست، زیرا مشکلات اقتصاد ایران مدتها قبل از
تحریمها آغاز شده است. لیلاز تأکید میکند که برای حل مشکلات اقتصاد نباید
منتظر تحریمها باشیم.
در حالی که در طول
مذاکرات ژنو، چه در دور اخیر که مستقیم منجر به توافق ابتدایی میان ایران
و ۵ + ۱ شد و چه در مذاکرات گذشته با حضور تیم جدید هستهای، فضای افکار
عمومی به شدت به سمت انتظارات مضاعف از مذاکرات رفته و تحولات بازار طلا و
ارز بارزترین نمونه آن است، نگاهی دقیق به وضعیت تحریمها و آناتومی
تحریم پس از مذاکرات را باید سکوی پرتابی برای تعیین انتظارات از مذاکرات
هستهای برای اقتصاد کشور دانست، به ویژه پس از منتشر شدن اخبار حصول
توافق در ژنو، طی دو روز گذشته، بهای ارز و طلا به یکباره در بازار شروع به
پایین آمدن کرده و این در حالی است که هنوز هیچ گشایش خاصی به لحاظ عملی
در اقتصاد کشور رخ نداده و تنها انتظارات از آینده مسبب این عامل بوده است.
البته صرف پایین یا بالا رفتن بهای طلا و ارز به خودی خود نه خوب
و نه بد است و باید در متن اقتصاد ایران و شرایط آن تجزیه و تحلیل شود؛
اما واکنش روانی آن چیزی است که اکنون برای چند سالی است آفت اقتصاد ایران
شده و منطق اقتصادی را به شدت زیر سؤال برده است.
حال پرسش اساسی
اینجاست که وضعیت تحریم پس از مذاکرات ژنو چگونه است و آیا توافق اخیر به
آن حد مثبت بوده که یک تحول اینچنینی را در بازار و اقتصاد ایران رقم
بزند و یا اینکه دوباره اقتصاد ایران دستخوش بازی تنش روانی، اینبار در
جهتی معکوس و مثبت شده است؟
سعید لیلاز در همین باره در گفتوگوی
خود با «تابناک» عنوان کرد: من به طور کلی یک استراتژی در بحث تحریم و نقش
آن در اقتصاد ملی دارم که هم در طول زمان تحریمها ثابت شده و هم در
مذاکرات اخیر ژنو خود را نشان داد. به نظرم نمیرسد که تحول چشمگیر، فوری و
یک شبهای با مذاکرات اخیر در کشور شکل بگیرد.
وی افزود: حتی اگر
تحریمها کامل برداشته شود، تردید دارم که اثر مستقیمی بر اقتصاد کشور
داشته باشد. مسائل اقتصادی ایران از درون اقتصاد شروع شده که به مدیریت و
عملکرد داخلی بازمیگردد و همگی از همانجا قابل حل و فصل است و باید راه
رفته را بازگردیم.
لیلاز تأکید میکند: من روی تحریم حساب ویژهای
باز نمیکنم. البته تحریم هم نقش تشدید کننده بحران برای اقتصاد را دارد و
هم نقش تخفیف دهنده؛ اما در پایههای اقتصاد ما نقشی ندارد. از نشانههای
روشن این استدلال این است که سال ۸۷ نقطه شروع بحران در اقتصاد ایران بود
که تورم به بالای ۲۵ درصد رسید و رشد اقتصادی نزدیک به صفر شد و ما عملا
وارد رکود تورمی شدیم. در سال ۹۰ به رغم اینکه بالاترین درآمد نفتی را پس
از انقلاب تجربه کردیم، فقط توانستیم به رشد ۳ درصدی در اقتصاد کشور
برسیم.
وی ادامه داد: این نشان میدهد که مشکلات اقتصاد ایران
بسیار پیشتر از تحریمها شروع شده است. منظور اینکه فکر نمیکنم باید منتظر
تحریمها باشیم. البته حذف بخشی از تحریمها در اثر مذاکرات ژنو رخداد
بسیار خوبی است که به ما امکان میدهد در کوتاه مدت به ویژه برای قشر ضعیف
جامعه، زمینه را تسهیل و مانند یک مسکن فوری فشار بر تودهها را کم کنیم
تا بتوانیم از این طریق فرصت را برای اصلاحات اساسی و بنیادین در اقتصاد
فراهم کنیم.
وی تأکید کرد: بنده بیش از این اثری برای تحریم در
اقتصاد کشور قائل نیستم. تأکید بر تأثیر تحریم در اقتصاد ادامه سیاستهای
احمدی نژادی در اقتصاد و مبتنی بر افزایش واردات برای سرکوب و سرپوش گذاشتن
بر مشکلات اقتصادی بنیادین کشور است.