مرد اول کابینه روحانی در عرصه فرهنگ، لحن و لهجهای از سلف خود دارد.
اکنون با عبور از 100 روز از صدارت این دیپلمات فرهنگی، سراغ علی جنتی
رفتیم تا پرونده فعالیت فرهنگ را بگشاید.
به احتمال قریب
یه یقین، طی تقریباً سه ماهی که بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نشستهاید، ملاقاتهای بسیاری با اهالی فرهنگ ترتیب دادهاید که طبعاً بخشی
از این جلسات به ابراز نارضایتی و گلایه از وضعیت سابق این وزاتخانه بوده
است وجه مشترک جهتگیری این گلایهها چه بود؟
من در این مدت با
گروههای مختلف فرهنگی و هنری ملاقات داشتم که بخشی از آنها سینماگران
بودند. این ملاقاتها با هر دو گروه غیرهمفکر سینماگران ترتیب داده شد و
علیغم اختلاف سلیقههایشان با من ملاقات داشتند.
یعنی بعد از اینکه با معاون سینمایی شما ملاقات میکردند سراغتان میآمدند؟
این
ملاقات مربوط به زمانی بود که معاونت سینمایی هنوز تعیین نشده بود و
هنرمندان حوزههای نمایشی، موسیقی، فعالان نشر و بعضی از نویسندگان از جمله
کسانی بودند که با آنها ملاقات داشتم. عمدتاً اینها از وضعیت گذشته
گلهمند بودند. برخی از سینماگران میگفتند ما در طول چهار سال گذشته
اصلاً به ارشاد نیامدیم و برخی حتی میگفتند ما هشت سال است که به سراغ
وزارت ارشاد نیامدهایم. در جلسهای که به عنوان افتتاح موزه موسیقی برگزار
شد و من حضور داشتم اکثر موسیقیدانها میگفتند که ما در این چند سال
اصلاً با ارشاد کاری نداشتهایم.
در گزارش رئیسجمهور بخشی عملکرد وزارت ارشاد بسار پررنگ و جدی
بود و ایشان جملهای گفتند که اکنون تبدیل به ضربالمثل شده است. یعنی همان
جمله که «ما توانستیم ممنوعالقلمها را به سریعالقلمها تبدیل کنیم»
مسالهای که در اینجا مطرح است این که به نظر میآید بالاترین حجم شکایات و
دغدغهها، مربوط به حوزه سینما و نشر بوده است. سیر توضیحات شما هم گویا
به این سمت است که بیشترین مشکلات مربوط به حوزه نشر و سینما است. به نظر
میآید نخبگان و طیف نیروهای عمدتاً فرهنگی بیش از سایر شاخهها و تنگنا
قرار داشتند. آیا این برداشت درست است.
بله درست است. در حوزه
موسیقی مشکل خیلی حادی وجود نداشته است، گرچه برخی از آلبومها ممنوع شده
بودند. در حوزه هنرهای تجسمی و نمایشی مشکل عمدهای وجود نداشت. بههر حال
مهم این است که بعد از یک دورانی که شاید بشود از آن به دوران افسردگی
هنرمندان یاد کرد، شاید یک روحیه نشاط و خرسندی در جامعه فرهنگی کشور پیدا
شده که این برای ما بسیار مهم است.
اگر یک هنرمند بخواهد اثری را
خلق کند طبیعتاً باید روحیه داشته باشد تا اثرش را خلق کند. شاعر در فضای
بانشاط میتواند شعر بگوید. فیلمساز هم همینطور است و در فضای محدود
نمیتواند فیلم بسازد. اصولاً فرهنگ کشور در فضای آزاد میتواند رشد کند نه
فضای بسته. این مساله در طول تاریخ بوده است. فرض کنید اگر در حوزههای
علمی هم جلوی تحقیق افراد را بگیریم و افراد جرأت تحقیق آزاد نداشته باشند و
نتوانند نظرشان را بیان کنند، هیچ نظریه جدیدی ابداع نمیشود. جایی هم که
ابداع نباشد هیچ چیزی رشد نمیکند. تمام تلاش ما در این مدت این بوده که
فضا را باز کنیم تا هنرمندان احساس کننند که میتواند به خلاقیتهای خود
تکیه کنند و در حوزههای مختلف محصولات جدیدی بیافرینند.
احساس میکنم میخواهید به یک عارضه بالقوه اشاره کنید و آن
هم،رسوخ یا حتی سیطره نگاه امنیتی به حوزه فرهنگ است. به نظر شما
نمودههای شاخص نگاه امنیتی به فرهنگ چه مواردی است و شما چه برنامهای
دارید تا هراس اهل فرهنگ از نگاه امنیتی حذف شود.
نوع نگاه
برخی از مدیران فرهنگی سابق به ناشران به نویسندگان و هنرمندان نگاهی در
ماهیت امنیتی بوده است، یا دستکم دستگاههای امنیتی به آنها دیکته
میکردند. خوشبختانه این دید فرهنگی حتی در حوزه امنیتی هم تغییر پیدا کرد.
مذاکرات و گفتوگوهایی با مسئولان امنیتی داشتیم، به خصوص با جناب آقای
علوی وزیر اطلاعات که دیدگاهشان کاملاً فرهنگی است.
استنباط من این
است که در این میان مدیران امنیتی کشور هم نگاه فرهنگی حاکم شده است و
دلیل اینکه بخشی از مسائل حل و فصل شده، نوع نگاهی است که اکنون در میان
مدیران وزارت اطلاعات غالب است وگرنه اگر همان نگاه سابق میخواست ادامه
پیدا کند، قطعاً در مسیر تحول فرهنگی با موانع جدی مواجه میشدیم.
خوشبختانه در حال حاضر مدیران فرهنگی و مدیران امنیتی در یک مدار مشترک
فعالیت میکنند.