پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : جلسه رسیدگی به اتهام مردی که متهم است بهدلیل اختلاف مالی دست به قتل زده 10سال بعد از تشکیل پرونده برگزار شد و متهم، قتل را انکار کرد.
به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان تهران اولین نفری بود که در جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه حاضر شد. او خطاب به قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران گفت: شهرام متهم است 10سال قبل شخصی به نام مهدی را به قتل رسانده است. بررسیهای انجامشده نشان میدهد متهم بعد از کشاندن مقتول به محل به او حمله کرده و با واردآوردن جسمی نوکتیز باعث قتل مهدی شده است. در این پرونده پنج متهم دیگر به نامهای سعید، سروش، مازیار، احمد و عباس متهم به معاونت در قتل و شرکت در نزاع دستهجمعی هستند و درخواست صدور حکم قانونی در این خصوص را دارم.
در ادامه چون اولیایدم مقتول در دادگاه حضور نداشتند وکیل آنها در جایگاه حاضر شد و از سوی موکلانش برای متهم اصلی درخواست قصاص کرد. او در تشریح ماجرا گفت: در سال 81 رابطه دوستانهای میان شهرام و مهدی ایجاد شد که نتیجه آن معاملهای است که در این سال اتفاق افتاد.
مدتی بعد به گفته اولیایدم مهدی تصمیم گرفت محموله چای به شهرام بفروشد اما شهرام شخص دیگری را معرفی کرد و مهدی به او گفت چون من اعتمادی به این شخص ندارم و او را نمیشناسم محموله را به او نمیدهم اما شهرام پاسخ داد حاضر است چک را تضمین کند و در نهایت معامله انجام گرفت و چک تحویل مهدی شد اما چک وصول نشد و شهرام هم حاضر نشد به ضمانتی که داده است عمل کند. مهدی برای پیداکردن شهرام که خود را مخفی کرده بود به سراغ خواهرزاده شهرام رفت و درگیری میان آنها اتفاق افتاد و خواهرزاده شهرام کتک خورد.
شهرام برای گرفتن انتقام از مهدی به بهانه اینکه میخواهد پول را پرداخت کند مهدی را به محل کشاند و با توجه به برنامهریزی قبلی که انجام داده بود دوستان خود را مسلح به چوب و چاقو کرد و در نهایت به مهدی و دو همراهش حملهور شد و شهرام توسط مهدی به قتل رسید و دو نفر دیگر نیز زخمی شدند. شهرام و خواهرزادهاش بعد از قتل متواری شدند و هشتماه بعد در جنگلهای شمال کشور بازداشت شدند. شهرام در تحقیقات مدعی شد یک ضربه با شیشه نوشابه به سر مقتول زده و ضربه چاقو که باعث مرگ بوده کار او نیست. او با این ادعا آزاد شد و چند سالی نیز آزاد بود که با تلاش مجدد ما بازداشت شد.
وکیل اولیایدم گفت: من از پنجمتهم دیگر که سه نفرشان شناسایی نشده و یکنفرشان هم در دادگاه حاضر نیست به اتهام معاونت در قتل شکایت دارم. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهامش را رد کرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم چون اصلا قرار نبود دعوایی اتفاق بیفتد. او توضیح داد: من و مهدی مشروبفروش بودیم و اصلا محموله چای در میان نبود. ما مشروب معامله میکردیم. او به من گفت محموله مشروب دارد چون ماه رمضان بود و من در این ماه مشروب نمیفروختم قبول نکردم اما کسی را به او معرفی کردم تا محموله را بخرد. خودم هم زیر چک را امضا کردم. آنطور که بعد متوجه شدم چک پاس نشده بود اما مهدی با من هم تماس نگرفت و خودش به سراغ صاحب چک رفت.
او به محله جدید ما در کرج آمده بود و مشروبفروشهای محل به دلیل رقابتی که داشتیم علیه من صحبت کرده بودند. آنها اعتماد مهدی را نسبت به من سلب کرده بودند. مهدی خواهرزاده من را پیدا کرده و به اتفاق همراهانش او را کتک زده بود. من هم خیلی ناراحت شدم با او تماس گرفتم و پرسیدم چرا این کار را کرده است، قرار نبود مهدی به خانه من بیاید اما آمد و درگیری ایجاد شد.
متهم ادامه داد: اول با مهدی درگیر شدم و بهخاطر اینکه خواهرزادهام را زده بود به او اعتراض کردم و مشتی هم به او زدم اما بعدش چون خودم ضربه خوردم سرم شکست و از حال رفتم و نفهمیدم که چه کسی ضربه را به مهدی زد. در پایان هیات قضات برای تصمیمگیری درخصوص این پرونده وارد شور شدند.
روزنامه شرق