«نشنال اینترست» نوشت: شیفتگی و اشتیاق زیاد نسبت به
تحریمهای اقتصادی علیه کشورهایی مانند ایران باعث میشود این دیدگاه و
مفهوم بنیادین که تحریمها تنها ابزاری هستند که به احقاق هدفی دیگر کمک
میکنند و به خودی خود هدف محسوب نمیشوند از بین برود. این عدم شناخت
عمدتاً باعث میشود افراد تمایل داشته باشند مشکلات اقتصادی ناشی از
تحریمها در کشور مربوطه را هدف اصلی به حساب آورند؛ گویی در جهانی زندگی
میکنیم که درد و رنج کشیدن کشوری که با آن دشمن هستیم، برای ما دستاورد و
پیروزی محسوب میشود. اما ما در چنین جهانی زندگی نمیکنیم، و درد و رنج
کسی مستقیماً به معنای برد و پیروزی ما نیست.
به گزارش سرویس بین
الملل تیک Tik.ir، از سوی دیگر، ما تمایل داریم هزینههای مستقیمی که
تحریمها بر خودمان وارد ساختهاند را نیز نادیده بگیریم. این موضوع را یک
تئوری اقتصادی در نظر بگیرید. تحریمها نمایانگر دخالت حکومت در فعالیت
بازارها هستند. آنها اجازه نمیدهند شرکتها از روشی که کارآمدترین راه
برای تأمین نیازهایشان است، استفاده کنند. این مداخله به ناچار هزینههایی
اضافی را به کشور تحمیل میکند، که ما مردم آمریکا باید آن را تحمل کنیم.
اعمال
قدرتمند و جدی تحریمهای امریکا علیه ایران، هزینههای قابل توجهی را به
شرکتهای امریکایی تحمیل میکند. این شرکتها نه تنها از برخی فرصتهای مهم
برای کسب و کار جدید محروم میشوند؛ بلکه ناچارند مسیری اضافی را بپیمایند
تا مطمئن شوند در حوزههایی که به فعالیت مشغولند، قوانین تحریم را نقض
نمیکنند. یکی از گزارشهای واشنگتن پست به این مسئله پرداخته بود که چگونه
این هراسها باعث میشوند شرکتهای امریکایی هر کاری که انجام میدهند را
با جزئیات دقیق و کامل به مسئولان دولتی گزارش دهند. به عنوان مثال
سیتیبانک خود را ملزم دید گزارش دهد که چهار دلار از نقل و انتقالات
خودپردازی در بحرین که درگیر یک سرمایهگذاری مشترک با بانکهای ایرانی
بوده، سود کرده است. نکته جالب اینجاست که بعضی از اعضای کنگره که به طور
معمول فوراً شروع به موعظه میکنند که قوانین دولتی سختگیرانه و
مسئولیتهای اداری که این مقررات تحمیل میکنند، برای اقتصاد امریکا مضر
هستند نیز اکنون به جرگه حامیان مشتاق تحریمها پیوستهاند.
در خصوص
ایران، مسلماً مسئله تأثیرات تحریمها بر بازار نفت نیز وجود دارد. وضعیت
این بازار، یک فاکتور کلیدی در تاریخ اقتصادی ایالات متحده در طول نیم قرن
گذشته بوده است. به طور کلی (البته به استثنای خود صنعت نفت) هنگامی که
تولیدکنندگان خارجی نفت و به ویژه اوپک به اندازه کافی با هم متحد شدهاند
که بتوانند قیمتها را بالا ببرند اوضاع به ضرر اقتصاد امریکا شده، و
هنگامی که رقابت آزادتری میان تولیدکنندگان ایجاد شده و قیمتهای نفت سقوط
کرده اوضاع به نفع اقتصاد امریکا تمام شده است. قیمتهای بالاتر نفت، به
معنای هزینههای بیشتر انجام کسب و کار برای بیشتر بخشهای اقتصاد
امریکاست.
با وجود تمامی امیدواریها در مورد تولیدات نفت خام
داخلی، تولیدات خاورمیانه هنوز از اهمیت زیادی برخوردار است. ما
میتوانستیم از برخی ترفندهای رقابتی قویتر و کاهنده قیمت، در میان
تولیدکنندگان خارجی استفاده کنیم. امروز قیمت نفت متوسط در غرب تگزاس 97
دلار برای هر بشکه است که نسبتاً به قیمت پنج سال پیش آن تقریباً دو برابر
شده است. وزیر نفت ایران میگوید ایران مایل است دقیقاً همان نوع رقابتی که
ما به دنبالش هستیم برقرار شود، اما تا وقتی تحریمها علیه ایران پا برجا
هستند چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
از سوی دیگر، هزینههای غیر
اقتصادی و غیر قابل اندازهگیری اما مهم دیگری هم هستند که به علت تحریمها
به ایالات متحده تحمیل میگردند. تلاشهای دیپلماتیک گستردهای که برای
ایجاد و حفظ نظام تحریمها صرف شد، انرژی و توجه زیادی از جانب مقامات
امریکا و دیگر کشورهای سرتاسر جهان به خود اختصاص داد. بهتر بود ببینیم
چنین سرمایه سیاسی عظیمی برای چیزی مصرف میشود که سود مستقیمتری برای
منافع ایالات متحده دارد.
و برای آگاهی یافتن از نوعی دیگر از این
هزینهها، پرونده آن دانشجوی دکتری در دانشگاه نیویورک را در نظر بگیرید که
زمینه پژوهشی وی در مورد ایران به علت مشکلات ناشی از تحریمها و هراس
کسانی که باید به او کمک هزینه تحقیقاتی ارائه میکردند از این که مبادا
قوانین دولتی را نقض کنند، به تعویق انداخته شد. پس از ۹ ماه دوندگی اداری و
هزاران دلار هزینههای قانونی که توسط دانشگاه تقبل شد، او سرانجام توانست
تأییدیه وزارت دارایی برای سفر خود را اخذ نماید. اما حتی آن هنگام نیز وی
را از بردن هرگونه لپتاپ، هارد دیسک، موبایل، دستگاه ضبط صدا، یا دوربین
به ایران منع کرده بودند.
این پرونده یادآور تمام ابراز تأسفهایی
است که پس از انقلاب 1979 ایران در مورد این که میزان درک و شناخت مردم
امریکا و مقامات امریکایی از وضعیت ایران تا چه حد پایین است، مطرح میشد.
بعضی از پر و پا قرصترین حامیان امروز تحریمها در امریکا، برای مخفی کردن
اشتیاق خود به برانگیخته شدن نوعی انقلاب جدید در ایران که منجر به
سرنگونی حکومت کنونی گردد، هیچ تلاشی نمیکنند. بعید است آنها به آرزویشان
برسند.
با این حال، تحریمهای محبوب این گروه از افراد مانع از شناخت و درک درست آنان از وقایع در حال جریان در ایران امروزی شده است.