پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سال گذشته میلادی، زمان تغییر برای ایران بود. ایرانیان به پای صندوق های رای رفتند و حسن روحانی که پس از محمود احمدی نژاد، پست ریاست جمهوری را به اصلاح طلبان بازگرداند را انتخاب کردند. دیپلماسی لبخند روحانی، تماس تلفنی وی با باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا و توافق هسته ای موقت با گروه1+5 بیانگر وضع بین المللی جدید این کشور است. اما فعالیت های داخلی روحانی نیز به همین اندازه مهم بوده است.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از سی ان ان، سال آینده برای این رئیس جمهور جدید که دوران ماه عسلش تقریبا تمام شده، سال شکست یا پیروزی خواهد بود. صبر مردم ایران بی انتها نیست. روحانی باید تجربه محمد خاتمی، رئیس جمهوری سابق ایران را که در سال 1997مسئله گفتگوی تمدن ها و اصلاحات را مطرح کرد، به یاد داشته باشد.
در حال حاضر، زمان روحانی هم محدود است. ممکن است ایرانیان از روحانی استقبال کرده باشند اما صبرشان محدود است، با توجه به شکافی که میان انتظارات عمومی و واقعیات سیاسی ایجاد شده است.
مردم ایران همچنین منتظرند که ببینند آیا روحانی به وعده های خود برای ترمیم اقتصاد رو به مرگ ایران عمل خواهد کرد یا خیر. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، اقتصاد این کشور طی سال گذشته حدود پنج درصد افت کرده است. درحالیکه نرخ تورم به حدود 30 درصد رسیده، شاخص قیمت موادغذایی بانک مرکزی ایران نشان می دهد که قیمت مواد غذایی مانند سبزیجات، برنج، میوه، گوشت و چای افزایشی 50 تا 70 درصدی داشته اند. کاهش تحریم ها ممکن است رهایی که بسیاری از ایرانیان انتظارش را دارند، به دنبال نداشته باشد. در شرایطی که تحریم ها تاثیرگذار بوده اند، راز سرگشاده در میان مردم ایران این است که دلیل واقعی عملکرد ضعیف اقتصاد کشورشان سیاست های آماری، مدیریت ضعیف و یک سیاست یارانه ای پوپولیستی و نامنظم است.
سال آینده قطعا نشان خواهد داد که روحانی در اولویت های سرمایه گذاری در چه جایگاهی قرار دارد. بیانیه چهاردهم دسامبر وزیر نفت ایران در مورد اینکه میانگین درآمد نفتی 11 دلار بالاتر از 92 دلار فرضی که مقامات ایران بودجه را بر اساس آن تعیین کرده اند، بوده باعث می شود تصمیم گیری هایی در مورد مازاد درآمد صورت گیرد. اگر چنین پولی صرف مسائل امنیتی-نظامی شود نشان می دهد که روحانی قادر یا مایل به ایجاد تغییر نیست.
نمونه ای از این ناامیدی وجود دارد. در دور دوم ریاست جمهوری خاتمی، تجارت ایران با اتحادیه اروپا تقریبا دو برابر شد، در حالیکه قیمت هر بشکه نفت نیز به طور همزمان سر به فلک کشید. به جای سرمایه گذاری این ثروت ارزی در اقتصاد ایران، این پول صرف امور امنیتی-نظامی شد.
شاید روحانی به دنبال حل مشکلات بی شمار داخلی و بحران های خارجی باشد. اما روسای جمهوری ایران بیشترین قدرت را در روز تحلیف دارند و با گذشت زمان قدرت خود را به سرعت از دست می دهند. شاید مردم ایران و جامعه بین المللی امید به تغییر داشته باشند و سال 2014 سالی تعیین کننده خواهد بود.