arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۴۲۶۴۳
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۱۶ - ۰۵ دی ۱۳۹۲

واکنش موسوی تبریزی به سخنان حسینیان

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
از قول من بنویسید: کسانی که اعتراضات سال 88 را با اتفاقات سال 60، مقایسه می کنند؛ می خواهند منافقین را تطهیر کنند و امام را برابر مردم قرار بدهند.

این نخستین واکنشی است که سید حسین موسوی تبریزی دادستان کل دادگاه های انقلاب در اوایل دهه 60 در گفت و گو با خبرنگار جماران درباره ی آنچه که اخیرا روح الله حسینیان از قول شهید آیت الله قدوسی به امام خمینی منتسب کرده است؛ نشان می دهد.

حسینیان اخیرا در گفت و گویی اظهار داشته است:

 « در سال 1360 که منافقین فاز سیاسی را به فاز نظامی تبدیل کردند، آیت الله قدوسی در سمیناری که برای قضات اسلامی در تهران برگزار کردند، رسماً از قول امام (ره) گفتند اگر کسی سنگ هم انداخت حکمش محارب است و سزایش قتل، چون فرقی نمی‌کند»

موسوی تبریزی درباره ی سخنان پیش گفته حسینیان، به خبرنگار جماران گفت: همان طور که آقای حسینیان خود اذعان دارد هر آن چه که دراین باره آیت الله قدوسی از امام خمینی نقل کرده باشند؛ پس از اعلام جنگ مسلحانه توسط منافقین و تنها ویژه گروهک های محارب بوده است. روشن است؛ احکامی که ویژه گروه های محارب است را نمی توان به دیگر گروه های جامعه سرایت داد.

وی توضیح داد:  ما با دو گزاره متفاوت مواجه هستیم ؛ آنچه که پیش از این به آقای قدوسی منتسب شده بود این است: « افرادی (از گروهک های محارب)که به صورت حمله ولو با سنگ دستگیر شوند؛ حکمشان اعدام است.»

این در حالی است که آقای حسینیان گزاره ای متفاوت با گزاره ی نخست را مطرح می کند و می گوید:« اگر کسی سنگ هم انداخت حکمش محارب است.»

در اینجا حتی درباره گزاره ی اول هم ما نمی توانیم به طور قطعی بگوییم دیدگاه امام خمینی چه بوده است؛ هر چند شهید آیت الله قدوسی انسانی بسیار سلیم النفس بوده اند؛ اما از آنجایی که ما هیچ دستخطی از امام خمینی در اختیار نداریم؛ برداشت ها ممکن است؛ متفاوت باشد.

موسوی تبریزی ادامه داد: روشن است که صرف حمله با سنگ و چوب مصداق محارب تلقی نمی شود؛ بلکه ممکن است گفته شود چون فرد عضو گروه محارب است؛ حمله با سنگ و چوب او معنا و کارکردی متفاوت با رفتار یک فرد عادی خواهد داشت و در نتیجه مشمول مجازات اعدام خواهد بود.

موسوی تبریزی در ادامه با بیان این که کسانی از امام سوء استفاده می کنند که این موارد را به مسائل دیگر از جمله اعتراضات خیابانی سال 88 بسط می دهند؛ افزود: مسائل گروه های محارب اصلا و به هیچ وجه به اعتراضات سال 88، ملی مذهبی ها و مخالفین دیگر ارتباطی ندارد. حتی در رابطه با منافقین هم جمهوری اسلامی  دو سال و نیم با اینها هیچ کاری نداشت اما زمانی که اعلام جنگ مسلحانه کردند و آن ترورها و جنایات را مرتکب شدند، به نصایح امام و اطلاعیه دادستان کل کشور، بی توجهی نشان دادند اینطور شد.

وی گفت: منافقین (مجاهدین خلق) از سال 57 تا حدود 30 خرداد 60 ، یعنی تا زمانی که اعلام جنگ مسلحانه نکرده بودند، در جمهوری اسلامی از آزادی کامل برخوردار بودند و روزنامه داشتند، مرتبا تظاهرات و راهپیمایی ترتیب می دادند، حتی سران آنها مثل مسعود رجوی و موسی خیابانی با مرحوم حاج احمد آقا و خود امام ملاقات داشتند. در سال 58، مسعود رجوی از تهران و موسی خیابانی از تبریز و عده ای در سایر شهرها برای انتخابات کاندیدا شدند و صلاحیت شان هم تایید شد اما رأی نیاوردند. بارها از ایشان خواسته شده بود که ساختمان های دولتی و اسلحه هایشان را تحویل بدهند اما آنها نمی پذیرفتند. در آن زمان خاطرم هست که تنها برای یکی دو نفر از سران این گروه مثل آقای سعادتی که جرمش جاسوسی بود بنده حکم 10 سال زندان را صادر کردم و ما آن زمان برای هیچ یک از اعضای این گروهک حکم اعدام صادر نکردیم.

ما با دو گزاره متفاوت مواجه هستیم؛ آنچه که پیش از این به آقای قدوسی منتسب شده بود این است: « افرادی (از گروهک های محارب)که به صورت حمله ولو با سنگ دستگیر شوند؛ حکمشان اعدام است.» این در حالی است که آقای حسینیان گزاره ای متفاوت با گزاره ی نخست را مطرح می کند و می گوید:« اگر کسی سنگ هم انداخت حکمش محارب است.» وی ادامه داد: به مرور و بعد از ریاست جمهوری آقای بنی صدر به دلیل حمایت بنی صدر از اینها از موقعیت بوجود آمده سوء استفاده کردند و در نهایت در 30خرداد 60 اعلام جنگ مسلحانه با نظام کردند. در آن زمان آیت الله قدوسی در اطلاعیه ای به مجاهدین خلق اعلام کرد که در صورت تحویل ساختمان های دولتی و اسلحه ها، می توانند به فعالیت حزبی ادامه دهند، روزنامه و راهپیمایی داشته باشند اما باز نپذیرفتند. حتی برخی سفارش کردند که این گروه بار دیگر با امام ملاقات داشته باشند که امام این بار نپذیرفتند و فرموده بودند اگر آنها اسلحه هایشان را تحویل بدهند، من خود به ملاقاتشان می روم. یعنی امام تا این حد با این گروه مدارا کردند.

موسوی تبریزی با تأکید بر این که حوادث آن زمان با شرایط فعلی قابل قیاس نیست یادآور شد: آقای حسینیان می بایست توضیح بدهد که امام با مجاهدین تا چه اندازه مماشات کرد و حتی در سال 58  به مسعود رجوی وقت ملاقات داد و پیش امام آمدند. آن موقع خیلی ها اعتراض کردند که امام گفت نمی خواستم بعدها بگویند رهبر به ما اجازه صحبت نداده است.

وی افزود: حتی پس از ورود به فاز مبارزه مسلحانه نیز گفته شد کسانی که در محلی تجمع نموده اند و در فکر راه حلی هستند که به هر شکل ممکنی زمینه ای برای اقدام علیه جمهوری اسلامی فراهم نمایند و تا به حال کار مسلحانه ای انجام نداده اند، باید زندانی شوند. توجه کنید که گفته شد: باید زندانی شود؛ اعدام در کار نیست و امام هم تأکید داشتند که حتی الامکان دخترها اعدام نشوند. علاوه بر این که در اینجا نیز بحث درباره اعضای گروهک سازمان یافته و در شرایطی است که برای مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی تجمع کرده باشند؛ نه برای احقاق حق خودشان یا در اعتراض به اینکه رای من کو، پول من کو، حق من کو؟

وی گفت: در همان زمان گروههای دیگر نظیر چریک های فدایی هم بودند که اکثریتشان با اینکه کمونیست بودند، اما از آنجا که دست به اسلحه نبردند، محارب حساب نشدند و تنها اقلیت محدودی از ایشان که دست به سلاح بردند، حکم محارب در موردشان اجرا شد. کسانی که این موارد را نمی گویند، یا نمی دانند این مسایل را یا خود را به جاهلیت زده اند تا آبروی نظام را ببرند.

دادستان کل دادگاه های انقلاب در اویل دهه 60 افزود: در هر جایی از دنیا ممکن است کارگران یا کارمندان گلایه داشته باشند که چرا حق و حقوقشان پرداخت نشده و مثلا برای اعتراض با چوب راه را ببندند، نه اینکه بخواهند به مردم حمله کنند و یا مردم را بترسانند، فقط برای اینکه جلویشان را نگیرند؛ حتی اگر در این میان خسارتی به اموال عمومی نیز وارد شود، چون با اعلام جنگ مسلحانه همراه نبوده، مثلا برای احقاق حق خودشان بوده؛ محارب محسوب نمی شوند. البته باید برای احقاق حق از راهش وارد شد. وارد کردن خسارت مجاز نیست مجازات دارد؛ اما نه مجازات محارب.

موسوی تبریزی ادامه داد: اعتراض طبق قانون اساسی یکی از حقوق مهم مردم است. مثلا مردم  وقتی جلوی ورزشگاه شیرودی به سخنرانی بنی صدر اعتراض می کردند عده ای می گفتند که دستگیرشان کنید اما حاج احمد آقا با دستگیر نمودن معترضین مخالفت کرد.  یا در مورد حکم جاسوسی آقای سعادتی که از سران مجاهدین بود، سعادتی یک پرونده از دادستانی درباره سرلشگر مقربی برداشته بود و به نفر دوم سفارت روسیه داده بود؛ خودش هم اعتراف کرد، اما با اینکه جاسوس بود و حکم جاسوس در اسلام اعدام است، ما او را اعدام نکردیم و فقط 10 سال به اوین فرستادیم و حتی تبعید نکردیم.
نظرات بینندگان