پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به گفته مطهری، عدهای به خاطر منافعشان نمیخواهند شرایط تحریم اقتصادی تغییر کند، بر طبل فتنه میکوبند یا مایل به پیشرفت مذاکرات هستهای نیستند.
این نماینده اصولگرای مجلس شکست اصولگرایان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری را منشاء برخی رفتارها در مجلس نسبت به دولت دانست.
به گزارش ایسنا، این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس البته در کنار دیدگاههای باز خود در حوزه سیاسی، حساسیتهای همیشگی خود را در مورد مسائل فرهنگی حفظ کرده و گاهی هشدارهایی هم درخصوص وضعیت عفاف و حجاب در جامعه میدهد.
اهم سخنان مطهری در ادامه می آید:
*به نظر من عملکرد دولت در زمینه سیاست داخلی در مجموع متوسط بوده یعنی طبعا دولت اولویتبندیهایی دارد و دیپلماسی خارجی و حل مشکلات اقتصادی را در اولویت قرار داده است.
*دولت و شخص رییسجمهور از مسائل سیاست داخلی غافل نیستند. به نظر میرسد دولت میخواهد با تدبیر و در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام دهد. البته در جاهایی لازم بود که قدری صریحتر و قاطعتر ورود میکردند و موضع میگرفتند اما مثلا در بحث آزادی بیان و آزادی مطبوعات عملکرد دولت در مجموع خوب بوده و دولت از آزادی بیان دفاع کرده است، اما به نظر من این، نیاز به استقامت و ثبات قدم دارد تا امید هواداران دولت را ناامید نکنند.
*حل مسائل مربوط به فتنه، رفع حصر خانگی و آزادی زندانیان سیاسی بر اساس عدالت، مطالبه مشروع و طبیعی هواداران دولت یازدهم است. آنچه مد نظر اکثریت قاطع مردم و هواداران آقای روحانی است این است که به اتهامات دو طرف فتنه رسیدگی شود و اگر آقایان موسوی و کروبی هم تخلفی انجام دادهاند بر اساس حکم یک دادگاه صالح تکلیف آنها معلوم شود و به وضع موجود یعنی حصر خانگی طولانی مدت و بدون محاکمه که نه قانونی به نظر میرسد، نه اخلاقی و نه شرعی، پایان داده شود.
* فکر میکنم خواست مردم رسیدگی عادلانه به همه جوانب فتنه سال 88 است تا نقش همه عوامل دخیل در آن روشن شود؛ اعم از آقای احمدینژاد، نهادهایی که از او حمایت غیرطبیعی کردند، وزارت کشور دولت دهم در مورد نحوه اعلام نتیجه انتخابات، برخی نظامیها، وزارت اطلاعات و... نقش و حکم تمام عوامل در این زمینه باید روشن شود تا وجدان جامعه آرام گیرد.
*تا زمانی که عدالت برقرار نشود جامعه هم به طور واقعی آرام نخواهد شد. اینکه یک طرف دائم اظهارنظر و صحبت کند و طرف دیگر را متهم کند و طرف مقابل حق هیچگونه دفاعی از خود نداشته باشد نوعی تجدید حیات برای فتنه است.
*برخی رفتارهایی که در روزهای منتهی به نهم دی ماه امسال صورت گرفت رفتارهای افراطی بود. صداوسیما واقعا افراطی برخورد کرد و رفتار منصفانهای نداشت و برخی رسانههای دیگر هم در این ایام افراط کردند.
*(درباره انتشار دایرةالمعارف 9 جلدی حوادث 88 ) من این مجموعه را ندیدهام ولی به طور کلی این طور کتابها اعتباری ندارند زیرا در یک نزاع سیاسی تا زمانی که حرف طرف مقابل و دفاعیاتش را نشنویم نمیتوانیم قضاوت منصفانهای داشته باشیم. هر وقت حرف دو طرف وجود داشت آن زمان میتوان گفت که مسائل مطابق واقعیت است. انتشار این کتاب صرفا بر اساس ادعاهای ثابت نشده است. ظاهراً عکس موسوی، کروبی و خاتمی هم روی جلد این کتابها چاپ شده. حتی اگر خود اینها شکایتی نکنند قوه قضاییه و مدعیالعموم میتواند وارد شود. البته آنها شکایت نخواهند کرد زیرا میدانند شکایتشان بررسی نمیشود اما قاعدتا مدعیالعموم وظیفه دارد بررسی کند که این کتاب با وجود تهمتهای زیاد در آن، با چه مجوزی منتشر شده است؟
* من دستهبندی اصولگرا و اصلاحطلب را خیلی قبول ندارم اما طبعا معتقدم اصولگرایی واقعی راهی است که من طی میکنم. البته هر کسی همین ادعا را دارد و هر کس خودش را اصولگرای واقعی میداند.
*هر کس اصول و مبانی فکری خود را دارد و باید بر آن اصول و مبانی پایدار باشد. اصول و مبانی که من بر اساس آن فعالیت میکنم از تفکر امام (ره) و شهید مطهری درباره اسلام گرفته شده است و من روی همین اصول خودم پایدار هستم. طبعا عدهای من را اصولگرا نمیدانند همانطور که من هم آنها را اصولگرا نمیدانم.
*تجربه هشت ساله ریاستجمهوری احمدینژاد تجربه بدی برای اصولگرایان بود. اصولگرایان در آن دوران به جای اینکه واقعیت را ببینند و انصاف به خرج دهند بیشتر تعصب گروهی داشتند و حمایتهای بیجا و بیش از اندازه از احمدینژاد کردند. آنها تخلفات احمدینژاد را نادیده گرفتند و کشور را به اینجا رساندند. ما باید منتقد چنین افرادی باشیم که چرا آن موقع با انحرافات مبارزه نکردند و اگر امثال ما حرفی میزدیم علیهمان فعالیت میکردند.
*اینکه آقای احمدینژاد در آینده چه خواهد کرد، باید از خودش بپرسید اما من فکر میکنم تقریبا همه مردم قبول کردهاند که دوره احمدینژاد دورهای بود که در آن قانونشکنی و بیانضباطی مالی به حد وفور انجام شد. البته ما منکر خدمات ایشان نیستیم. ایشان خدماتی داشته از جمله در حوزه مسکن، و پیشبرد انرژی هستهیی در کشور در هشت سال اخیر تا حد قابل توجهی مدیون زحمات، اعتماد به نفس و اراده ایشان است و باید اینها را قبول کنیم.
*قانونگریزی آقای احمدینژاد و اینکه به صراحت اعلام میکرد فلان قانون را اجرا نمیکنم یا اینکه فقط قوانینی را که خودم شخصا منطبق با قانون اساسی بدانم اجرا میکنم، اینها انحرافات بزرگی بود و من شخصا معتقدم مجلس باید همان زمان ایشان را برکنار میکرد زیرا وقتی رییسجمهور علنا بگوید قانون را اجرا نمیکنم معنایی غیر از استبداد ندارد. متاسفانه مجلس به وظیفه خودش عمل نکرد. ما با ابزارهایی مانند سؤال از رئیسجمهور خیلی تلاش کردیم آقای احمدینژاد را به راه بیاوریم اما این اتفاق نیفتاد. کشور در این هشت سال در حوزه فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی آسیبهای جدی دید.
* اگر احمدینژاد پایگاه اجتماعی قوی داشت نتیجه انتخابات به این شکل در نمیآمد. قاعدتا او پایگاه اجتماعی قوی ندارد، ولی نمیتوانیم بگوییم هیچ پایگاهی ندارد. قشری از توده مردم و روستاییان هستند که ممکن است به خاطر کمکهای مالی که در دوره آقای احمدینژاد به آنها شده طرفدار ایشان باشند.
*ترکیب مجلس آینده بیشتر به رفتار و عملکرد دولت در این دو سالی که تا انتخابات باقی مانده بستگی دارد. اگر عملکرد دولت خوب باشد و مردم از آن راضی باشند طبیعتا مردم به گفتمان دولت تمایل نشان خواهند داد و افراد نزدیک به این گفتمان را انتخاب خواهند کرد. در این صورت ترکیب مجلس، ترکیب معتدلتری خواهد بود. اما اگر عملکرد دولت خوب نباشد، ممکن است مردم گرایشی به طرف مقابل پیدا کنند. البته ترکیب مجلس آینده بستگی زیادی به رفتار شورای نگهبان در انتخابات دارد. اگر شورای نگهبان بخواهد سختگیری و افراد معتدل را رد صلاحیت کند طبعا مجلس ایدهآلی نخواهیم داشت.
* در هر صورت مجلس آینده مجلس معتدلتری خواهد بود. انتخابات مجلس نهم در شرایطی انجام شد که عدهای انتخابات را تحریم کرده بودند. خیلی از افراد به خاطر شرایط خاص بعد از حوادث سال 88 اساسا ثبتنام نکردند لذا ترکیب مجلس نهم ترکیب خاصی است و یک تفکر خاص غلبه پیدا کرده است اما قطعا مجلس بعدی معتدلتر و لااقل چیزی شبیه مجلس پنجم خواهد بود که اکثریتی اصولگرا داشت اما اقلیت قوی اصلاحطلب هم در آن حضور داشت.
* فتنهگر از نظر من کسی است که بعد از اعلام نظر شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی و داور رسمی، به اعتراض، آشوب خیابانی و تخریب ادامه داده باشد ولی اگر کسی قبل از اعلام نظر داور معتقد به تقلب بوده، نمیتوانیم بگوییم او فتنهگر است. حتی ممکن است کسی امروز معتقد باشد تقلب شده است، این به معنی فتنهگر بودن آن فرد نیست بلکه نظرش این است. ممکن است بگوید قرائنی دارد که به نظر او تقلب شده است اما بعد از اعلام نظر شورای نگهبان اقدامی انجام نداده است. اگر بخواهیم این افراد را فتنهگر بنامیم، نمیتوان کشور را اداره کرد.
* شرایط تحریم باعث شد عدهای از رانتهای مخصوصی استفاده کنند و اموالی به طور غیرطبیعی در برخی جاها انباشته شود. این به خاطر نیاز دولت به این افراد بوده است و اینها افرادی بودهاند که تجارت خارجی داشتهاند، در کشورهای خارجی حسابهای بانکی داشتهاند و دولت گذشته هم میخواسته از امکانات اینها استفاده کند. بنابراین گاهی فروش بخشی از نفت یا واردات و صادرات را به عهده اینها گذاشته و راه را برایشان باز کرده برای اینکه به کشور خدمت کنند و ما بتوانیم تحریم بانک مرکزی را دور بزنیم. حالا در این بین عدهای هم سوء استفاده کردند و به مالهای فراوانی رسیدند.
*اینکه رییسجمهور دستور دادند کسانی که در شرایط تحریم سوء استفادههایی کردهاند، شناسایی و مجازات شوند دستور خوبی بوده و مجلس هم پیگیری و نظارت خود را در این خصوص خواهد داشت. این مشکلات به خاطر شرایط تحریم پیش آمد و دولت قبل هم چارهای غیر از این نداشت زیرا میخواست پول خود را دریافت کند تا بتواند کالاهای اساسی را وارد کشور کند. بنابراین مجبور بوده این کارها را انجام دهد اما در این میان عدهای سوء استفادههایی به نفع خود انجام دادهاند. البته برخی از این افراد مانند بابک زنجانی به برخی نهادها متصل هستند و آنها چندان مایل نیستند که این موضوع پیگیری شود.
*علت اینکه عدهای نمیخواهند شرایط تحریم اقتصادی تغییر کند و از طرفی خیلی بر طبل فتنه میکوبند این است که فضا همچنان حفظ شود. حتی اینکه عدهای مایل نیستند مذاکرات هستهیی پیشرفت خوبی داشته باشد به خاطر منافعی است که دارند و فکر میکنند در این شرایط منافعشان حفظ میشود اما باید بررسی شود که این افراد دقیقا چه کسانی و چه نهادهایی هستند که به نفعشان است شرایط به همین شکل باقی بماند.
*در جلسهای که با مسئولان وزارت اطلاعات داشتم، آقایان گفتند که این اقدام کار یکی از معاونان مدیریت قبلی وزارت اطلاعات، مدیرکل او و افراد زیرمجموعه این دو بوده است. این مساله را قبول کردند و گفتند آن معاون و مدیرکل را برکنار کردیم و پروندهشان هم در کمیته انضباطی وزارت اطلاعات مفتوح و در حال بررسی است و قطعا مجازات خواهند شد. من اینطور فهمیدم که لااقل یکی از دلایل برکناری آن دو نفر همین موضوع بوده است. البته هیچ وقت ادعا نکردم که آنها صرفا به این دلیل برکنار شدهاند.
*همین که وزارت اطلاعات مسئولیت این کار را پذیرفته است موضوع مهمی است زیرا در کشور ما هیچ گاه مسئولیتی در ارتباط با این موارد پذیرفته نمیشود و قداستی برای برخی نهادها قائل هستند که نباید بگوییم اینها خطا کردهاند. ولی وقتی بپذیرند باعث میشود اصلاح شوند و در آینده این تخلفات تکرار نشود. پس این، کار بزرگی بوده که وزارت اطلاعات مسئولیت این اقدام اشتباه را پذیرفته است.
* موضوع افزایش جمعیت عمدتا جنبه فرهنگی دارد. البته کاهش جمعیت ریشه اقتصادی هم دارد اما ریشه فرهنگی آن قویتر است. شاید گاهی سبک زندگی ما به سبک زندگی غربی میل پیدا کرده است، در نتیجه جوانان قطع نظر از موانع اقتصادی دیر ازدواج میکنند و شاید این تفکر ازدواج دیر هنگام برای برخی جوانان نوعی تجدد و روشنفکری به حساب بیاید. یا اینکه اختلاط و روابط بین دختر و پسر بیشتر شده و ممکن است برخی جوانان برای ارضای غریزه جنسی خود احساس نیاز به ازدواج نکنند زیرا دسترسی به جنس مخالف دارند و اینها سن ازدواج را بالا برده است.
*اولا از نظر من وضعیت پوشش اسلامی در کل کشور در مجموع قابل قبول است و مشکل، موارد اندک ناهنجار است. ما معتقدیم آن چیزی که اسلام گفته باید پیاده شود. روشن است که در مورد حجاب باید کار فرهنگی در خانواده، آموزش و پرورش، دانشگاه، در مساجد و منابر توسط روحانیت و در صدا و سیما انجام شود. اما طبیعی است هر قدر هم کار فرهنگی انجام شود باز کسانی هستند که ممکن است حجاب را رعایت نکنند. نباید فکر کنیم اگر کار فرهنگی در بهترین سطح انجام شود همه حجاب را رعایت میکنند.
*عدهای هستند که گرایش به فرهنگ غربی دارند و عدهای هم روی هوا و هوس به سمت بدحجابی سوق پیدا میکنند. میل به خودنمایی و تبرج در زنان یک امر ذاتی است و آنها از این کار لذت میبرند. همانطور که میل به چشمچرانی، ذاتی مرد است و خداوند این دو جنس را اینطور آفریده برای اینکه نسل بشر ادامه داشته باشد اما خداوند به عنوان خالق ما ضوابط و مقرراتی را هم درباره پوشش، اختلاط زن و مرد و آداب نگاه کردن و مانند اینها اعلام کرده تا حد اعتدال در این موضوع رعایت شود.
* ما هیچ وقت نگفتیم اگر کسی نقص کوچکی در پوشش خود داشت بازداشت شود، طبیعی است که اینطور نیست و از این موارد هم در سطح جامعه زیاد است و کسی با آنها کاری ندارد اما بحث این است که با موارد خیلی ناهنجار برخورد شود. به عنوان مثال من در نطق اخیر خود نسبت به پدیده بانوان ساپورتپوش تذکر دادم. ما نمیتوانیم این نوع پوشش را که بدن زن را نمایان میکند آزاد بگذاریم. دولت باید بر این موارد نظارت کند. نقطه شروع این کار هم اماکن دولتی است. باید ضوابطی در وزارتخانهها و ادارات دولتی، هم برای کارکنان و هم مراجعین وجود داشته باشد و اینطور نباشد که هر کسی با هرنوع پوششی بتواند وارد این ادارات شود و مردم احساس کنند بیحجابی و بدحجابی رسمیت پیدا کرده است.
*اینطور نیست که هیات نظارت بر مطبوعات روند خود را تغییر دهد چون ملاک، قانون مطبوعات است. البته با تغییر دولتها چون برخی اعضا تغییر میکنند ممکن است خود به خود تغییر بینش ایجاد شود. اولا خود وزیر که رییس هیات است عوض میشود و بعد ممکن است نماینده وزیر علوم که گفتمان دیگری دارد عوض شود و فرد دیگری بیاید، یا ممکن است در پی تغییر برخی اعضای شورای انقلاب فرهنگی نماینده این شورا در هیات نظارت هم تغییر کند. فقط نماینده قوه قضاییه، نماینده مدیران مسئول، نماینده حوزه علمیه قم و نماینده قوه مقننه با تغییر دولت تغییر نمیکند. با توجه به اینکه ریاست هیات نظارت بر مطبوعات با وزیر ارشاد است و گزارش هفتگی از مطبوعات را معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به جلسه هیئت میآورد طبعا وزیر میتواند نقش بیشتری در این زمینه داشته باشد.
* ترکیب هیات نظارت بر مطبوعات از دو سال پیش خوب شده بود و در دوره معاونت مطبوعاتی گذشته رو به اعتدال بود. اکنون هم وضعیت کمی بهتر شده است اما اینطور نیست که دست دولت در این هیات کاملا باز باشد بلکه این هیأت هفت نفره بر اساس رای اکثریت تصمیمگیری میکند.
* طبیعتا اعضای هیات نظارت بر مطبوعات میتوانند در باز شدن فضای مطبوعات موثر باشند. این هیات میتواند جلوی توقیفها و لغو امتیازها را بگیرد. خیلی موارد پیش میآید که نشریهای تخلفی کرده و افراد تندرو میخواهند سریعا آن را توقیف یا لغو امتیاز کنند اما این هیات و اعضا مخالفت میکنند و معتقدند توقیف یا لغو امتیاز باید در حداقل خودش باشد. بنابراین هیات نظارت بر مطبوعات در این جهات قطعا موثر است.
*مشکلی که هیات نظارت بر مطبوعات دارد این است که قوه قضاییه در جاهایی میتواند راسا وارد شود. لذا قبل از اینکه هیات نظارت بر مطبوعات بررسی کند و تصمیم بگیرد میبینیم که دادسرای فرهنگ و رسانه یک نشریه را توقیف میکند و مدیر مسئولش را احضار میکند که به نظرم این کار درستی نیست و باید یگانه مرجع رسیدگی به تخلفات مطبوعاتی، هیات نظارت بر مطبوعات باشد و قوه قضاییه صرفا مواردی را که هیات به دادگاهها ارجاع میدهد بررسی کند. در حال حاضر باید این هماهنگی انجام شود و وزیر ارشاد میتواند از طریق گفتوگو با قوه قضاییه نقش مؤثری در حل این مشکل داشته باشد. البته طرح یا لایحه نظام جامع رسانه که در واقع اصلاح قانون مطبوعات است نیز در دست بررسی است و این تداخل باید در قانون آینده رفع شود.