پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شرق: «بایرام سینکایا»، استادیار گروه روابط بینالملل دانشگاه «ییلدیریم
بیازیت» است. سالها در مورد ایران تحقیق کرده و یکی از کارشناسان پرکار
ترک در حوزه سیاست ایران است. روابط تهران- آنکارا در دهه1990، روابط
تهران- واشنگتن، رقابت ژئوپولیتیکی میان آنکارا و تهران در آسیای مرکزی و
قفقاز و بیش از 20مقاله در مورد تحولات سیاسی در ایران نمونه کارهای او
هستند. با نگاهی به رقابت ترکیه و ایران در مورد مناقشات منطقهای و رسوایی
مالی اخیر، وجوه دوگانهای از سیاست خارجی ترکیه است که با «سینکایا» در
مورد آن به گفتوگو نشستیم.
رسوایی مالی اخیر جایگاه سیاسی اردوغان را بهشدت متاثر کرده
است و او را مجبور به تغییر نیمی از اعضای کابینهاش کرده است. آیا احتمال
سقوط کابینه اردوغان میرود؟
مطمئنا جایگاه اردوغان را بهشدت متزلزل کرده است، اما نمیتوان ادعا کرد
یا انتظار داشت که به سقوط کابینه اردوغان منجر میشود. حتی بیش از
17دسامبر و افشای جنبههایی از این پولشوییها، بازنگری در کابینه اردوغان
در جریان بود، چراکه سهوزیر جابهجاشده برای انتخابات پیشرو شهرداریها
ثبتنام کرده بودند و قاعدتا باید از سمت رسمی خود استعفا میدادند. از
میان 10وزیر جابهجاشده، تنها سهوزیر در این رسوایی درگیر هستند. اردوغان
به سرعت و با شدت در مقابل این رسوایی موضع گرفت و قول داده با شدت با آن
برخورد کند. به علاوه با تکیه بر پایگاه اجتماعیاش به خوبی طرفدارانش را
بسیج میکند و اتفاقا برهمین اساس وقایع 17دسامبر را توطئهای علیه دولت
توصیف کرد که توسط ساختارهای دولتی موازی هماهنگ شده است و با حمایت جنبش
«فتحالله گولن» روبهرو است که قصد دارد کل ساختار دولت را تصاحب کند.
بهعلاوه اردوغان دست به اقداماتی زد؛ پلیسهای رده بالا را تغییر داد
گروهی را که متهم به همکاری با «دولت موازی» بودند و با قدرتدادن به دولت
سعی کرد جلو اقدامات مشابه علیه دولت را بگیرد. با این حال و در مجموع باید
گفت که رسوایی فساد مالی به سقوط اردوغان منجر نمیشود.
به نظر شما رسوایی مالی چگونه و تا چه حدود میتواند به روابط آنکارا با تهران آسیب بزند؟
میتوان از جنبههای مختلف به نقش ایران در این مساله نگاه کرد. نخست
اینکه بازرگان متهم اول پرونده (رضا ضراب)، شهروند ایرانی است که البته به
تابعیت ترکیه هم درآمده است؛ بازرگانی که تجارت طلا در برابر گاز را مدیریت
کرده است. انتقادها بیشتر به جنبش طرفدار «فتحالله گولن» مرتبط است که
این شکل از تجارت را غیرقانونی معرفی میکند و مدعی است ایران از سود این
تجارت علیه منافع ترکیه در سوریه استفاده میکند. مفسران نزدیک به منابع
دولتی معتقدند که بررسیها بهدنبال بیاعتبارکردن «هالکبانک» و مدیرکل آن
سلیمان اصلان است که اکنون در بازداشت به سر میبرد. چراکه این مدیر رده
بالای دولتی در مقابل فشارهای آمریکا برای تجارت با ایران مقاومت کرده است.
با وجود فشارهای آمریکا، تجارت با ایران برای اکثر مردم ترکیه مهم و
غیرقابل چشمپوشی است؛ حتی با وجود تحریمهای آمریکا و سازمان ملل.
اعتراضات هم بیشتر فشاری است برای مبارزه با فساد دولتی.
چه گروههای سیاسی و اجتماعی علیه رسوایی مالی بسیج شدند؟ بازیگران این روزهای اعتراض بیشتر چه کسانی هستند؟
اعتراضها بیشتر توسط گروههای نزدیک به چپها و سوسیالیستها سازماندهی
میشود و به لحاظ سیاسی هم بیشتر چپها معترضند. البته سطح و انسجام
اعتراضات اصلا در حد و اندازه اعتراضات «پارک گزی» نیست. به هر حال،
اعتراضات «گزی» از طریق گروههای مختلفی انجام شد اعتراضات اخیر علیه
رسوایی مالی چندان نمیتواند یادآور «ائتلاف» ژوئن گذشته باشد.
بهطور سنتی ارتش و دستگاه قضایی در ترکیه در دست نیروهای مخالف
اسلامگرایان است یا به عبارت دیگر اپوزیسیون دولت عدالت و توسعه است، این
تا چه میزان به حفظ شفافیت و افشای چنین رسواییهایی کمک میکند؟
بله در ترکیه عرف سیاسی این است که این دو نهاد بازوهای قدرتمند نیروهای
«کمالیست» هستند، نیروهایی که چندان به لحاظ مفاهیم دموکراتیک قابل دفاع
نیستند اما در عین حال مخالف حزب حاکم هستند. در کشمکش با نیروهای
«کمالیست»، حزب حاکم از لیبرالیسم و دموکراتیزاسیون بیشتر دفاع کرده است.
البته حزب حاکم بر حمایتهای جنبش گولن و لیبرالها بسیار حساب میکند. این
کشمکش بهکلی به روند لیبرالیزاسیون در ترکیه کمک کرده است.
ترکیه تمایل داشت که در بحران سوریه به عربستان نزدیک شود. از
سوی دیگر ترکیه در دورزدن تحریمها به بازرگانان ایرانی کمک میکند، آیا
ترکیه فقط با معیار «سود تجاری» رویکردهای سیاست خارجی خود را انتخاب
میکند؟
قبل از هرچیز بگویم که نسبت به همکاری میان ترکیه و عربستان روی موضوع
سوریه بسیار مردد هستم. همکاری میان دوکشور بهوجود آمد ولی بیش از یکی،
دوسال طول نکشید و در ژوئن 2013 و بعد از حمایت عربستان از کودتا علیه
«محمد مرسی» تمام شد. با نظر برخی روزنامهها هم موافق نیستم که مقامات ترک
بعضی اقدامات غیرقانونی را تسهیل کنند. مشخص بود که ترکیه از همان ابتدا
هم با اعمال تحریمهای اعمالشده علیه ایران موافق نبود. ترکیه اعلام کرده
که خود را در مقابل تحریمهای سازمان ملل، متعهد میداند و تعهدی به
تحریمهای آمریکا ندارد و از اینرو تجار ترک میتوانند تجارت خود را با
ایران ادامه دهند. برخلاف موضعگیریهای مختلفی که تهران و آنکارا نسبت به
سوریه داشتند، هردو کشور میخواهند درمورد منافع اقتصادی با هم به همکاری
برسند. ایران مشتاق دورزدن تحریمهاست و ترکیه بهدنبال سود اقتصادی.
استراتژی اقتصادی ترکیه توسعه صادرات است و برای این منظور نیازهای انرژیک
جدی دارد و از این بعد هم این دو بازیگر میتوانند روی هم حساب کنند.
شما در مورد روابط دوجانبه ترکیه- ایران با محور «درگیری-
همکاری» ارزیابیهای متفاوتی داشتهاید. در کتابتان دهه80 را دوران «روابط
آرام»، دهه90 را دوره «ثباتبخشی» و دهه اخیر را دوره «عقلانیت» روابط
تهران- آنکارا ارزیابی کردهاید، ارزیابی الان شما بعد از یکدهه در
قدرتبودن «عدالت و توسعه» چیست؟
همانطور که اشاره کردید این دوره اخیر را دوره «عقلانیت» اسمگذاری
کردهام، چراکه هر دو کشور با کنار گذاشتن پیشفرضها و نگرانیهای
ایدئولوژیک و امنیتی، در روابط با یکدیگر بر منافع اقتصادی دوجانبه تاکید
داشتند. عقلاییشدن روابط دوجانبه، رویه مسلط بر این روابط شده است اما بعد
از بهار عربی چشماندازهای ژئوپولیتیکی هر دو کشور تغییراتی کرد، بهویژه
به واسطه بحران سوریه حتی نزدیکیهای سابق، تهدید شده است. با وجود سایه
تفاوتهایی که دوکشور در مورد سوریه دارند روابط اقتصادی- سیاسی دوکشور
نشان میدهد که دوکشور به خوبی توانستهاند روابط خود را در بخشهای مختلف
به خوبی مدیریت کنند.
اما ایران و ترکیه گاهی بهعنوان «رقبای منطقهای» و گاهی «شرکای استراتژیک» تفسیر میشوند با کدام تعبیر بیشتر موافقید؟
به نظر من، ترتیبات ژئوپولیتیکی ترکیه و ایران، این دو کشور را به همکاری
در سایر حوزهها تشویق میکند. در حوزه انرژی، روابط خاصی وجود دارد. ایران
منابع کانی زیادی دارد که ترکیه به آن نیازمند است. از سوی دیگر هر دوکشور
رقابت شدیدی برای تحتتاثیر قراردادن همسایگان خود دارند. این رقابت البته
وجه ایدئولوژیک هم دارد که ناشی از رویکردهای متفاوت آنها نسبت به نظام
بینالملل بهطور کلی و دیدگاههای مختلف سیاسی و اقتصادی است. من بهعنوان
محققی که روی روابط تهران- آنکارا تحقیق میکند این امکان را میبینم که
در دوره روحانی روابط گسترش بیشتری پیدا کند، البته اگر بتواند با موفقیت
تحریمها را خنثی کند و با بازیگران منطقهای و بینالمللی همکاری بیشتری
داشته باشد.
ترکیه یکی از معدود همسایگان ایران است که از توافق تهران با
قدرتهای جهانی استقبال کرده است. با این وجود استراتژی «به صفررساندن
مشکلات با همسایگان» که از سوی آقای «داوود اوغلو»، وزیرخارجه ترکیه اعلام
شده، گاهی دچار نوسان میشود، این نوسان از کجا ریشه میگیرد؟
با وجودی که تفاوتهای سیاسی و ایدئولوژیکی با ایران وجود دارد، ترکیه
مصمم است که روابط را با تهران گسترش بدهد. هر ابتکار یا سیاستی که به
گسترش روابط با مردم ایران منجر شود مورد استقبال ترکیه است چراکه رفاه در
ایران به معنای رفاه، امنیت، ثبات و تعاملات اقتصادی با مردم ترکیه است. به
علاوه ترکیه یکی از کشورهایی است که از کشمکش میان ایران و غرب ضرر کرده
است. هر بهبودی میان ایران و غرب میتواند به توازن منافع ترکیه در ایران و
غرب کمک کند. رویکرد «بهصفررساندن مشکلات» در واقع بیان اراده و حسننیت
آنکاراست.
بعضی آگاهان در ارزیابی موضعگیریهای منطقهای ترکیه- در
مقایسه ترکیه با کشورهای عرب- آنکارا را تنها بازیگر منطقهای میدانند که
از بهبود رابطه تهران و واشنگتن استقبال میکند چه عواملی بیش از دیگر
عوامل بر این رابطه موثر است؟
دولت عدالت و توسعه توجه خاصی به جهان اسلام دارد. ریشههای اسلامی عدالت و
توسعه در جهتگیریهای اینچنینی بسیار موثر بوده است. به علاوه افکار
عمومی در ترکیه با اسراییل مخالف هستند. در این میان نباید منافع مشترک جدی
دوطرف را نادیده گرفت. ما درمورد ژئوپولیتیک و منافع دو کشور بحث کردیم
اما در این برهه روابط تهران- واشنگتن میتواند روابط تهران- آنکارا را هم
تسریع کند و در صورت افزایش تنش میان تهران- واشنگتن، ممکن است سدی در
برابر آن باشد.