سیدنی
مورنینگ هرالد نوشت: چه کسی هنوز خواستار بمباران ایران است؟ درگیری های
سوریه تازه ترین نمونه ای است که نشان می دهد متوقف کردن جنگی که به راه
افتاده تا چه حد دشوار است.اما همیشه عده ای هستند که چیز دیگری می خواهند.
به
گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، در کریسمس ، بیشتر ساکنان واشنگتن در
حالت نیمه خواب بودند. برخی از افراد در رسانه ها و طبقه سیاسی، در حالی که
تا خرخره بوقلمون خورده بودند، می دانستند بازی اصلی در کجا جریان دارد-
آیا اوباما روز کریسمس به کلیسا می رود؟
دل مشغولی های بی اهمیت
بسیاری وجود داشته است تا کسی به بدبختی 1 میلیون و 300 هزار آمریکایی
توجهی نکند که مدت ها بیکار بوده اند و از دریافت هدیه کریسمس محروم شدند و
به علت وضعیت آشفته بودجه در کنگره، میلیون ها نفر دیگر نیز به زودی به
آنها می پیوندند. اما هیچ چیز، حتی کریسمس هم، نمی تواند ویرانگرهای شهر
واشنگتن را در خانه نگه دارد.
آنها تندروهای کنگره اند که کمی شبیه
تندروهای ایران هستند و بسیار علاقمندند که توافقی را بر هم بزنند که بین
ایران و کشورهای موسوم به گروه 1+5 صورت گرفته است و بر اساس آن، تهران
پذیرفته است در ازای کاهش تحریم های فلج کننده، برنامه هسته ای خود را به
مدت 6 ماه متوقف کند.
آنها برای سرپوش گذاشتن بر رفتار مداخله
جویانه خود چنین وانمود می کنند که قصد دارند به افرادی که بر سر میز
مذاکره می نشینند کمک کنند. ارزیابی ویرانگرها این است که تهدید به تحریم
های بیشتر تنها روشی است که می تواند ایران را به تسلیم وادارد.
1+5
را نباید بدون دلیل کنار زد. منظور از 5 (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و
بریتانیا) اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل و 1 آلمان است.
انسان
تصور می کند توافق این شش کشور بر سر گام هایی برای حل یک مسأله دشوار به
طور موقت ، می باید برای فرونشاندن غر و لندهای اعضای کنگره و آماده شدن
آنها برای چرت پس از ضیافت کریسمس سودمند بوده باشد. در عوض، هفته پیش از
کریسمس، چندین سناتور، از هر دو حزب، طرحی را برای تشدید تحریم ها بر ضد
ایران تصویب کردند.
آنها این درخواست کاخ سفید و برآوردهای اداره
اطلاعات را که طرح آنها فرصت ها برای توافق نهایی با ایران را از بین می
برد، نادیده گرفته اند؛ این طرح احتمالاً در هفته یا هفته های آینده بررسی
می شود.
طرح سناتورها، جدا از مخالف بودن با روح توافق موقت، که بر
اساس آن نباید تحریم تازه ای اعمال شود، خواستار آن است که در هر گونه
توافق نهایی، ایران برنامه غنی سازی اورانیوم خود را رها کند.
اما
ایرانی ها تاریخ خود را می شناسند و واشنگتن هرگز در مورد آنها حسن نیت
نداشته است: نقش سیا در براندازی دولت مصدق که به صورت دموکراتیک روی کار
آمد، در سال 1953میلادی و روی کار آوردن دوباره شاه و پلیس مخفی او، ساواک؛
حمایت آمریکا از عراق در جنگی که در دهه 1980 میلادی، علیه ایران به راه
انداخت و قرار دادن ایران در "محور شرارت" از سوی جرج دبلیو بوش.
تقصیر ایرانی ها نیست که فکر می کنند این طرح تحریم ها ی اخیر در واشنگتن ادامه همان بدخواهی ها و کینه توزی های گذشته است.
اما
حتی با وجود آن پیشینه، اوضاع کاملاً تغییر یافته در تهران پس از انتخاب
حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور مستلزم آن است که جامعه بین المللی همه گام
ها را غیر از جنگ، برای حل این بحران بررسی و امتحان کند.
بنابراین،
در برخی از منابع نتیجه گیری می شود که هدف از فشار سنا غیر ناممکن ساختن
توافق است. به این علت که سناتورها با ایرانی هسته ای مخالف اند، تنها
نتیجه ای که می توان گرفت این است که آنها در پی واداشتن رئیس جمهور باراک
اوباما به گزینه نظامی هستند.
پس جای تعجب نیست که این "ضربه"
سناتورهای آمریکایی با "ضربه " متقابل همتاهای ایرانی شان روبرو شد؛
تندروهایی ایران که با توافق موقت و هر چیزی که شبیه امتیاز ایران به جامعه
بین المللی باشد مخالفند.
بنابراین، آنها پیش نویس طرحی را برای
بررسی در پارلمان ایران آماده کرده اند که بر اساس آن ایران با افزایش غنی
سازی اورانیوم تا نزدیک به سطح بمب، یعنی 60 درصد، به هر گونه تحریم تازه
پاسخ دهد. در هر دو کشور مخالفان بانفوذی وجود دارند که برای باورپذیر جلوه
دادن پیش بینی هایشان به یکدیگر متکی هستند. هیچ یک از دو طرف علاقه ای به
راه حل دیپلماتیک ندارند.
بیل کلر با بازگو کردن دیدگاه ها درباره
اسرائیل، در مطلبی برای روزنامه نیویورک تایمز که در جهت دیدگاه های شخص
خود قرار دارد موضوع را این گونه بیان کرده است : «"شکست مذاکرات تندروهای
ایران و آمریکا را خوشحال می کند،چراکه جنگ آرزوی این دو گروه است.