arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۴۵۳۳۱
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۱۲ - ۲۷ دی ۱۳۹۲

تهران به سوژه رقابت ها تبدیل شد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 دیپلماسی ایرانی: سایت خبری ـ تحلیلی «EU Observer» در مطلبی به بررسی واکنش های مثبت کشورهای اروپایی به مواضع روحانی در قبال تعامل با دیگر کشور ها پرداخته و می نویسد، اتحادیه اروپا با مجموعه ای از دیدارهای غیررسمی و بیانیه های مثبت به این موضوع واکنش نشان داده است. به دنبال آن کاترین اشتون رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا از علاقه خود برای حضور در ایران سخن می گوید. اقبال دوباره اروپا به ایران پس از گذشت 8 سال در حالی که طی این مدت تحت سیاست های آمریکا با توجه به اعمال تحریم ها قرار داشت، حایز اهمیت است. آب شدن یخ این روابط را نیز می توان با سفر ظریف به ایتالیا و به دنبال آن آمدن نخست وزیر این  کشور به ایران و در ادامه حضور جک استراو وزیر سابق خارجه انگلستان تحت عنوان هیات پارلمانی دوستی و انگلستان مشاهده کرد.

روابط ایران و اتحادیه اروپا در طول یک دهه گذشته با موانع و چالش­های مهمی روبرو بود. مطرح شدن برنامه هسته ای ایران و نگرانی دولت های اروپایی در این زمینه، تفاوت دیدگاههای دو طرف درباره راه حل مساله، کاهش سطح مذاکرات از مذاکرات سازنده به مشروط، هماهنگی بیشتر اروپا با آمریکا در زمینه مقابله با برنامه هسته ای ایران و ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل، تلاش اروپا برای صدور قطعنامه های تحریمی علیه ایران، از مهمترین دلایل و مصادیق کاهش روابط ایران با اتحادیه اروپا هستند. با این وجود برخی کارشناسان بر این باورند که در این مدت اروپا تحت تاثیر سیاست های آمریکا و تهدیدهای آن کشور به عنوان قطبی در مقابل ایران مطرح شد اما اینک پس از روی کار آمدن دولت جدید و تغییر در سیاست های خارجی و همچنین توافق بر سر مساله هسته ای و امضای آن، رویکرد اروپا به ایران  دگرگون شده است.

با دکتر احمد نقیب زاده استاد دانشگاه و کارشناس مسایل بین الملل در خصوص دریچه های باز شده در رابطه میان ایران و اروپا گفتگویی داشتیم که در زیر می خوانید:

پس روی کار آمدن دولت جدید، شاهد اقبالی از سوی کشورهای اروپایی مبنی بر از سرگیری روابط با ایران بودیم. چرا اروپایی ها بعد از اعمال تحریم ها در سال های گذشته اینک به تعامل روی آورده اند؟

اروپایی هیچ مشکلی با ایران ندارند.در این سالها تنها فشارهای آمریکا بود که آنها را از ایران دور می کرد و بسیار هم از این قضیه ناخرسند بودند چرا که این اعمال فشارها مانع از تجارت آزاد اروپا با ایران شده  و برای آنها مسئولیت هایی را به وجود می آورد.بنابراین اروپایی ها ار برداشته شدن این سد و فراهم شدن مقدماتی برای انجام آن استقبال می کنند. با این حال یک نکته حایز اهمیت است و اینکه این تفسیر در میان نخبگان اروپایی به خصوص فرانسوی وجود دارد که فکر می کنند ایران طعمه آمریکا بوده و چیزی عاید آنها نخواهد شد. به عبارتی آنها آمریکایی ها را نسبت به ایران حریص می دانند و فکر می کنند آمریکا  می خواهد بر روی تمام منابع ایران چنگ بیاندازد و اجازه ورود به اروپایی را هم ندهد. برای این ادعا هم مساله کانالز سوئز را مطرح می کنند. در آن زمان که فرانسه، انگلیس و اسرائیل به این کانال حمله کردند، آمریکا به شدت با این امر مخالفت و آنها را سرزنش کرد.  اروپایی ها  برای وورد به خاورمیانه هر راهی را امتحان کرده که با ممانعت امریکا روبه رو شدند  و به همین دلیل این ذهنیت به وجود آمد که آمریکا هیچ جای پایی برای اروپا در خاورمیانه باقی نمی گذارد. اما اروپایی ها باید بدانند که ایران مستقل بوده و به هیچ وجه طعمه کسی نیست. بنابراین اروپایی ها می توانند در کنار بقیه کشورها به تعامل با ایران بپردازند. باید این ذهنیت را در آنها جا انداخت. البته از سوی دیگر فکر می کنند تا دیر نشده و آمریکایی ها نیز وارد ایران نشده اند باید با ایران قراردادهایی ببندند تا آمریکا را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. ایران نیز می تواند از این فرصت کمال استفاده را ببرد.

مناسبات اتحادیه اروپا با ایران به چه میزانی تحت تاثیر اهداف و خواسته های آمریکا قرار داد و اینکه اتحادیه اروپا تا چه میزان در قبال ایران سیاست مستقلانه ای داشته است؟

اتحادیه اروپا در مقابل همه جا کاملا مستقل است. متنها یک رقابت پنهان و بسیار جدی میان اروپا و آمریکا وجود دارد. آمریکایی ها از تمام اهرام ها برای جلوگیری از اروپا استفاده می کنند. به همین دلیل تعاملی میان این دو وجود ندارد. همسویی میان اروپا و آمریکا نیست برعکس میان آنها رقابت وجود دارد. این رقابت هم می تواند بن مایه برخی سیاست هایی باشد که ایران از آنها بهره ببرد. تنها چیزی که اروپا را باز می دارد، تهدیدهای آمریکا و تحریم هایی بوده که اعمال کرده است. اگر کسی به این تحریم ها پشت کند با واکنش شدید آمریکا رو به رو می شود.

پروند هسته ای ایران همواره یک چالش میان اروپا و آمریکا محسوب می شده است. به عبارتی اروپا همواره به عنوان یک حاشیه حضور داشته و اروپا در اثر فشارهای آمریکا به عنوان یک قطب در مقابل ایران می گرفتند. این موضوع به این معنا نیست اکه اروپایی ها از هسته ای شدن ایران استقبال کنند. از طرفی رضایت اروپا هم مربوط به از سرگیری روابط تجاری و اقتصادی با ایران نیست، بلکه بیشتر به این دلیل بوده که اروپایی ها دیگر توان یک جنگ تازه در خاورمیانه را ندارند و می دانند یک جنگ تازه در خاورمیانه دامن آن ها را نیز می گیرد، تا چه حد این گمانه همخوان با سیاست های تازه اروپا برای تعامل با ایران است؟

این کاملا درست است. اروپایی ها از اینکه قدرت در هر کجای دنیا به رقیب آنها تبدیل شود، هراس دارند و جلوی آن را می گیرند. ولی از اینکه که بگذریم  آنها هیچ همسویی با آمریکا ندارند و مستقل عمل می کنند. البته این نکته نیز وجود دارد که اروپا فکر می کند اگر قرار باشد ایران هسته ای شود و از نظر صنایع نیز پیشرفت کند و تبدیل به قدرتی در مقابل قدرتهای غربی شود و بازار برای خودش به وجود آورد، مساله ای است که جهان سرمایه داری آن را نمی پذیرد.

اروپایی ها در وضعیت نابسامان اقتصادی قرار دارند که بازار ایران می تواند کمک بسیاری به آن ها برای خروج از این وضعیت کند. به همین دلیل هم به ایران روی آورده اند. یادمان باشد وقتی کشوری در تحریم قرار دارد و آنگاه تحریم ها برداشته می شود، مسابقه ای میان کشورهای اروپایی برای حضور در آن کشور به وجود می آید. برای مثال در سال 1924 به یکباره جامعه غرب تصمیم گرفت با اتحاد جماهیر شوروی سابق  وارد مذاکره و تعامل شود. ایتالیای فاشیست آن موقع اولین کشوری بود که با شوروی وارد مذاکره و تعامل شد و بعد از آن یکی یکی کشورهای اروپایی وارد مذاکره و مراودات با شوروی شدند و این کشور را به رسمیت شناختند. اکنون هم اگر دقت کنید ایتالیا اولین کشوری بود که با ایران وارد تعامل و مذاکره شد. این نشان از یک هماهنگی و ارکستر غربی است که وقتی در مورد مسایل مهم و استراتژیک با کشوری به توافق برسند، رقابت میان کشورهای اروپایی شکل می گیرد.

سفرهای افرادی مانند آقای جک استراو و نخست وزیر سابق ایتالیا  و دیگر مقامات این کشور چه معنای تلویحی می تواند داشته باشد؟

این قبیل حرکت ها را می توانیم هموار کننده مسیرهای آتی بدانیم. آقای استراو نماینده است و سفرش چندان از نظر رسمی معنایی ندارد ولی در عین حال به عنوان یک چهره سیاسی که سابقه وزارت را در پرونده خود دارد  در مجامع اروپایی حرف خواهد زد و آنها را تشویق به مراوده با ایران خواهد کرد. این اقدام نیز بخشی از رقابتی است که از آن سخن گفتم.  

آیا بهبود وجهه سیاسی ایران در میان اروپاییان می تواند به کاهش همراهی آنها با آمریکا در بحث تحریم های منتهی شود؟

در بحث تحریم ها فقط و فقط موانعی است که آمریکا به وجود می آورد. اگر این موانع نباشد، مطمئن باشید که اروپایی ها از هیچ اقدامی در مراودات تجاری با ایران فروگذار نخواهند بود و تحریم ها را بر می دارند. ولی در عین حال اینگونه نیست که صنایع خود را به روی ایران بگشایند و اجازه دهند که ایران بر روی پای خودش بایستد. این یک نکته استراتژیکی است که از قرن نوزدهم  اروپایی ها مدنظر داشتند و رموز صنعتی خود را به هیچ کشور دیگری منتقل نمی کنند.
نظرات بینندگان