پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
... الآن تسابق مىكنند تمام كشورهاى بزرگ براى رابطه پيدا كردن با ايران، اين چى است؟ اين افراد ايران است؟ اين جمعيت كثير ايران است؟ ايران جمعيتى ندارد در مقابل عالَم. اين ايمان جوانهاى ماست، اين بركات رسول اكرم است، اين بركات امام صادق است. اين بركاتى است كه چشم دنيا را خيره كرده است و همه را مضطرب كرده. آنهايى كه گمان مىكردند كه با يك تشر ايران را مىتوانند چه بكنند، گمان كردند كه حالا هم زمان قاجار است....
امروز ايران بيدار شده است امروز اسلام در ايران رواج پيدا كرده است. امروز حقيقت ايمان در ايران شكوفايى پيدا كرده است، اينها بركات ايمان است. غافل نباشيد از اين، بركات وحدت شما در تمام امور است. غافل از اين وحدت نباشيد، غافل از اين حظّ الهى نباشيد....
من نمىخواهم در اين روز مبارك اسباب افسردگى اشخاص بشوم، لكن مىخواهم عرض كنم چرا اين قدر ما عقب افتاده هستيم؟ چرا ما بايد به واسطه اغراض نفسانيه اين قدر خودمان را ببازيم؟ چرا بايد وقتى كه دنيا به تزلزل درآمده است براى اين بىاعتنايى ايران به كاخ سفيد و سياه، چرا ما بايد توجيه كنيم مسائل آنها را؟ چرا ما بايد اين قدر غربزده باشيم يا شيطانزده؟ من هيچ توقع نداشتم از بعض اين اشخاص، و لو بعضيشان در نظر من پوچاند، لكن از بعضى از اين اشخاص كه سابقه دارند هيچ توقع نداشتم كه در اين زمان كه بايد فرياد بزنند سر امريكا، فرياد مىزنند سر مسئولين ما! چه شده است؟
شماها چهتان است؟ چه كرديد شماها؟ شماها چرا بايد تحت تأثير تبليغات خارجى واقع بشويد يا تحت تأثيرات نفسانيت خودتان؟ در يك همچون مسئله مهمى كه بايد همه شما دست به هم بدهيد و ثابت كنيد به دنيا كه ما وحدت داريم، وحدت ما اين طور شده است و در روزى كه هفته وحدت است چرا شماها مىخواهيد تفرقه ايجاد كنيد؟ چرا مىخواهيد بين سران كشور تفرقه ايجاد كنيد؟ چرا مىخواهيد دو دستگى ايجاد كنيد؟ چه شده است شما را؟ كجا داريد مىرويد؟ أينَ تَذْهَبُون؟ من نمىتوانم كه آن طورى كه مىخواهم، با شما صحبت كنم و نمىخواهم در روز عيد رنجش براى شما پيدا كنم، لكن شما انصاف بدهيد كه در يك همچو وقتى، وقت يك همچو امورى است؟!...
من اميدوارم كه شما باز توجه كنيد به مسائل، توجه كنيد به دنيا، توجه كنيد به خودتان، توجه كنيد به قدرت خودتان. نشكنيد اين قدرت را، گرچه شماها نمىتوانيد، لكن نبايد يك همچو كارى در ايران بشود. من نمىخواهم دل شما را بشكنم، لكن شما دل ملت ما را نشكنيد، شما دل مسئولين ما را نشكنيد، شما هى تندرو و كندرو درست نكنيد، دودستگى ايجاد نكنيد، اين خلاف اسلام است، خلاف ديانت است، خلاف انصاف است، نكنيد اين كارها را. (صحيفه امام، ج 20، ص 160 ـ 163)
آنچه در سطور بالا آمده است سخنان حضرت امام(س) در 29 آبان سال 1365 مطابق با 17 ربيع الاول 1407 ق است.
گرچه سخنان ايشان بدون هيچ مقدمه و مؤخرهاي گوياي همه مسائل امروز جامعة ما ميباشد ولكن يادآوري آنچه در اين روزها بر ما ميگذرد خالي از لطف نيست.
سخنان امام هشداري حيات بخش و بيداري آفرين به همه مسئولان و دست اندركاران جامعه، بويژه آنان است كه همّ و غمي جز براي خويشتن و فرمان دهندگان خود ندارند. آنان كه هيچگاه دغدغه كشور و اسلام و مملكت و مردم را نداشته و ندارند و جز به نفسانيات به چيز ديگري نميانديشند و اگر غير از اين بود كه اين همه كينه و عداوت و دشمني در بين خودمان بروز نميكرد و اين در حالي است كه در ساليان اخير بلاهايي بر سر اين ملك و مملكت و ملّت مظلوم آن رفته كه تا قرنها بايد پاسخگوي آن بود. همراهي با دشمنان و ابرقدرتها و بويژه اسرائيل چه توجيهي جز پيروي از نفس و نفسانيات دارد.
خط و خطبازيها، گروه بازيها، حزب گراييها، خودي و غير خودي و دهها عنوان ديگر و بهانههاي فراوان ديگري كه بسياري از افراد مخلص، كاردان، دلسوز، مدير، مدبّر و فهيم را خانه نشين كرده است، زيرا اينان جرمشان اينست كه مانند ما فكر نميكنند. آنگونه كه ميگوييم عمل نميكنند. بدان شيوه كه ما ميپسنديم قدم برنميدارند.
با مرور كوتاه و گذرا بر فرمايشات و پيامهاي حضرت امام(س)، بويژه در سالياني كه برخي اختلافات رخ مينمود، در مييابيم كه تمام دغدغه آن مرد بزرگ و خدايي نجات مملكت از چند دستگيها و اختلافات و پيروي از نفسانيات بود. بزرگ مردي كه هرگز در دل او هوا و هوسي نبود و فرياد هميشه او همدلي، دلسوزي، همراهي و به فكر مردم پابرهنه و بيچاره بودن، بود.
كلمات كليدي و بلندي كه در سخنان ایشان هر از چند گاهي نمايان ميگشت و به همگان نهيب ميزد كه منيتها را كنار بگذاريد و ميفرمود:
همة انسانها به اين بيماري مبتلا هستند و آن بيماري منيّت است، خودخواهي است. (صحيفه امام، ج 14، ص 172)
در جاي ديگري تمام پيروزيهاي ملّت ايران را جدا بودن از من ميدانست و اينكه جمهوري اسلامي استوار گرديد و در جايگاه خودش قرار گرفت به اين جهت بود كه همه براي اسلام كار كرديد و همه با هم بوديد:
... لكن قدرت شما نگذاشت اين كار بشود [رژيم شاه بماند] و اين قدرت براي اين است كه از اول شما دنبال اين نبوديد كه «من»، دنبال اين بوديد كه «اسلام»، دنبال اين بوديد كه «كشور اسلامي». اگر بنا باشد كه يك وقت خداي نخواسته، ارتش بگويد «من»، سپاه هم بگويد «من»، بسيج هم بگويد «من»، آن روز است كه فاتحة همهتان خوانده شده است. (صحيفه امام، ج 19، ص 237)
موضوعي كه حضرت امام(س) قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بر آن پافشاري داشتند، عدم اختلاف بين مردم، روحانيون، انقلابيون و گروههاي مختلف بود و آن را آفتي بزرگ براي پيروزي ميدانستند. از اين رو خود ايشان نيز در اختلافات وارد نميشد و ديگران را نيز به پرهيز از آن توصيه ميكرد. حتي دربارة اختلاف بين شيعه و سني نيز ميفرمود:
دستهاي ناپاكي كه بين شيعه و سني در اين ممالك اختلاف مياندازد، اينها نه شيعه هستند و نه سني هستند؛ اينها دستهاي ايادي استعمار هستند كه ميخواهند ممالك را از دست آنها بگيرند. (صحيفه امام، ج 1، ص 376)
در جاي ديگري دربارة انبياء ميفرمايد:
اگر همه انبياء جمع بشوند در تهران و بخواهند كار بكنند. بخواهند دخالت در امور بكنند، هيچ با هم اختلاف پيدا نميكنند، امكان ندارد. براي چه؟ براي اينكه آنها نفس خودشان را كشته بودند و مبدأ خلاف، نفس انسان است. (صحيفه امام، ج 13، ص 198)
بنابر فرمايش حضرت امام(س) كه قطعاً برگرفته از آيات قرآن و روايات معصومين(ع) است، همه اختلافات، به نفسانيات و خودخواهيها برميگردد.
اكنون در اين روزگاري كه مردم از اين همه اختلافات و منيتها خسته شدهاند، بياييم براي حرمت نهادن به روح بزرگ آن پيرفرزانه و خونهاي پاك شهيدان مظلوم و خانوادههاي آنان و نيز هزاران معلول و مجروح كه بخشي از آنان در بسترهاي درد و رنج، غم و اندوه افتادهاند به فكر اين مملكت بزرگ و مردم پابرهنه و بيچاره باشيم و از قيامت بترسيم و از اين همه بالاها كه بر سر پيشينيان آمد عبرت بگيريم و به سخنان وسواسان خنّاس گوش ندهيم. دين به دنياي ديگران و خود نفروشيم. قدري درنگ لازم است. اي برادر مسلمان، مسلماني به نام نيست حتي به نماز و روزه نيست. بنا به فرمايش امام معصوم(ع) به كثرت نماز و روزه نيست، بلكه به انصاف، عدل و به فكر ديگران بودن است.
راهي سخت و جانكاه در مقابل همه ماست، فريادهاي مظلومان بسياري پشت سر ماست، فلاكت كشيدگان را پاسخگو باشيم، زجر مندان و دردمندان و بيچارگان را دريابيم. همه مسئولان را از خود بدانيم و براي آنان پشتيبان باشيم و دعاگو؛ و بجاي تخريب به تهذيب خود و ديگران بپردازيم.
در خاتمه؛ تولد بزرگمردان جهان بشريت حضرت ختمي مرتبت، پيامبر رحمت و مهرباني و دلسوزي را به همة انسانهاي شرافتمند شاد باش ميگوييم.