arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۴۷۳۲۱
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۱۰ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۲

آتش القاعده دامن اسرائیل را نیز خواهد گرفت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
کارشناس مسائل خاورمیانه در اندیشکده واشنگتن، نفوذ القاعده به مرزهای جنوبی سوریه را یکی از نگرانی‌های بزرگ اسرائیل و اردن بر شمرده و معتقد است که در صورت ادامه جنگ، درگیری‌ها به اردن و اسرائیل سرایت خواهد کرد.


به گزارش  تسنیم به نقل از اندیشکده واشنگتن، کارشناس این اندیشکده در مسائل خاورمیانه بیان می‌کند که اسرائیل تاکنون دخالت بسیار کمی در درگیری سوریه داشته است، اما در صورت ادامه جنگ و افزایش نفوذ داعش و جبهه النصره در جنوب سوریه، حل مشکل سوریه به اولویت استراتژیک اسرائیل تبدیل خواهد شد. وی در واقع معتقد است که تهدید القاعده در آینده متوجه اسرائیل می‌شود و شبه نظامیان مستقر در جنوب سوریه و تحت حمایت اردن و اسرائیل گرفتار چالشی بزرگ می‌گردند.

همچنانکه درگیری در سوریه به شدت ادامه دارد، اسرائیل محتاطانه و اغلب از روی بی میلی به سمت بر عهده گرفتن نقشی ملایم در این جنگ داخلی پیش می‌رود، که محصور در مناطقی در امتداد خطوط مرزی بلندی‌های جولان است. آنچه به عنوان گامی کاملاً بشر دوستانه آغاز شد، که کمک‌های ضروری دارو را به مردم مجروح و بیمار سوریه از روستاهای هم جوار می‌رساند، تاکنون بنابر گزارشات به مکانیسمی به خوبی توسعه یافته گسترش یافته است تا دامنه وسیعی از اقلام را از دارو تا غذا، سوخت، لباس، بخاری و غیره... برای آنها تأمین کند. یک فرض این است که درک یکسان، که اجازه داد بیش از 600 مجروح سوری برای معالجه به بیمارستان‌های اسرائیل منتقل شوند، از جمله بیمارستان نظامی ویژه در جولان، سایر اشکال کمک رسانی را نیز تسهیل می‌کند. یک عملیات مهم از این دست، نشان می‌دهد که سیستم ارتباطات و تماس‌های مکرر که با شبه نظامیان شورشی محلی ایجاد شده است، ظاهراً از زمان تخلیه مجروحین و بازگشت آنها به سوریه بی عیب عمل کرده است.

این پیشرفت‌ها ایجاد «حصار خوب» را در امتداد مرز اسرائیل و لبنان به یاد می‌آورد؛ وقتی که جنگ داخلی در اواسط دهه 1970 در گرفت. حالا بر خلاف لبنان، نیروهای اسرائیلی درگیر در اقدامات جاری کمک رسانی مستقر در جولان، بسیار مراقب بوده‌اند که در داخل خاک سوریه عملیات نکنند یا مسئولیت روستاهای مورد بحث را بر عهده نگیرند، که جمعیت بیشتر آنها را ترکیبی از سنی‌ها، دروزی‌ها و چرکسی‌ها به همراه احزاب مسلح مختلف تشکیل می‌دهد.

اسرائیل در ابتدا خود را از مرداب خونین در سوریه کنار کشید. اسرائیل حتی علیرغم منافع فراوان خود در اینکه این درگیری چگونه حل و فصل خواهد شد و بدون توجه به پیمان دوجانبه دیرینه آن با سوریه، یعنی توافق جدایی نیروها در سال 1974 که هنوز هم مؤثر است، بدون هیچ اعتراضی عدم شرکت در کنفرانس صلح اخیر ژنو2 را پذیرفت. با این حال، نگرانی‌های اسرائیل در مورد عواقب جنگ، با ظهور وابستگان القاعده و سایر شبه نظامیان اسلام‌گرای افراطی، که در میان بخش‌های شورشی مستقر در بسیاری از بخش‌های مرکزی و شمالی سوریه برتری نسبی کسب کرده‌اند، تشدید شده است. ظاهراً، اسرائیل نسبت به انجام اقدامات غیر علنی به منظور جلوگیری، یا حداقل، آهسته کردن حرکت چنین جنگجویانی به سمت مناطق جنوبی دمشق، احساس تعهد می‌کند؛ به ویژه آنهایی که نماینده وابستگان القاعده، یعنی جبهه النصره و گروه تروریستی داعش، هستند.

منطقه مورد بحث، از مرز جولان تا کوه دروز در شرق و میان حومه جنوبی دمشق و شهر درعا ادامه دارد؛ جایی که جرقه ناآرامی در سوریه برای اولین بار در سال 2011 زده شد. شبه نظامیان محلی در روستاهای این منطقه، به عنوان مانع احتمالی مؤثری برای غلبه توسط هواخواهان القاعده شناخته می‌شوند. هرچند جبهه النصره حضور خود را در مجاورت درعا و در نزدیکی نقطه تلاقی رودخانه‌های روخاد و یرموک تثبیت کرده است، اما موقعیت کلی در جنوب از الگویی که در سایر نقاط سوریه مشاهده می‌شود، پیروی نمی‌کند؛ یعنی جایی که افراط گرایان خود را در خط مقدم شورش ثابت کرده‌اند.

برای مثال، فرماندهان نظامی در سایر بخش‌های کشور حرف آخر را می‌زنند، اما شبه نظامیان منطقه جنوب اغلب توسط شیوخ غیر نظامی هدایت می‌شوند. بسیاری از آنها اسرائیل را در شرایط فعلی به مثابه متحدی موقت قلمداد کرده‌اند. این شبه نظامیان، با این باور که نیروهای دفاعی اسرائیل آنها را به طور غیر مستقیم پشتیبانی خواهند کرد، با تیپ‌های 91 و 61 حکومت اسد، که در منطقه مستقر بوده‌اند، وارد نبرد شده‌اند. وقتی واحدهای توپخانه حکومت اسد به تشکیلات شورشی‌ها در امتداد مرز جولان شلیک می‌کنند و گاهی اوقات خمپاره‌های سرگردان در آن طرف حصار مرزی در قلمرو اسرائیل فرود می‌آیند، نیروهای دفاعی اسرائیل به سرعت مقابله به مثل کرده و با شلیک موشک انفرادی تموز به سمت همان موقعیتی که خمپاره‌ها شلیک شده است، جواب آنها را می‌دهند. به هر حال، در غیر این صورت نیروهای دفاعی اسرائیل از هر گونه دخالت خودداری می‌کنند، حتی وقتی درگیری‌ها بسیار نزدیک به مواضع اسرائیل روی می‌دهد و تانک‌های حکومت چندین متر از خط مرزی عبور می‌کنند.

هدف اصلی رئیس جمهور بشار اسد در جنوب، اطمینان حاصل نمودن از امنیت بزرگراه اصلی میان دمشق و درعا و حفظ تسلط بر بخش‌هایی از شهر درعا است. او همچنین به ژنرال‌هایش دستور داده است تا قنیطره، پایتخت بخش مرزی با اسرائیل، و نیز امتداد روستاهای دروز تا شمال و در امتداد دامنه شرقی کوه هرمون را حفظ کنند. تاکنون، حکومت سوریه موفق شده است به این اهداف دست پیدا کند و به نظر نمی‌رسد در مورد از دست دادن کنترل باقی منطقه احساس نگرانی کند، که اهمیت استراتژیک کمی برای نتیجه نبرد کنونی دارد.

حکومت اسد همچنین مشتاق است که جامعه دروزی جنوبی را از جنگ دور نگه دارد. این جامعه، که عمدتاً در شرق درعا در کوه دروز مستقر هستند، نقش مهمی را می‌توانند در شکل دهی واقعیت‌ها در جنوب بازی کنند. فعلاً آنها ترجیح می‌دهند کنار بنشینند تا زمانی که چشم انداز باقی ماندن اسد مشخص شود. البته، دروزی‌های سوریه از دیرباز پیوندهای خاصی با خاندان بنی هاشم در اردن دارند و گن. ییگال آلون، یکی از استراتژیست‌های اسرائیلی، آنها را به مثابه متحدان طبیعی دولت یهودی در آینده قلمداد کرده است.

اسرائیل و اردن نیز به نوبه خود منافع مشابهی در جنوب سوریه دارند. ملک عبدالله دوم نیز نگرانی کمی در مورد حضور احتمالی تعداد زیادی از جنگ طلبان القاعده در امتداد مرزهای اردن ندارد. بنابراین، عَمان در حال به صف کردن شبه نظامیان محلی در نزدیکی مرز طولانی با سوریه است تا از این واقعیت امتیاز بگیرد که بسیاری از ساکنان جنوب سوریه و شمال اردن به قبایل مشابه تعلق دارند. گزارش‌های فراوانی هم در مورد «اتاق عملیات‌های مخفی» در عَمان وجود دارد، که ارتش اردن و افسران اطلاعاتی از طریق آنها همراه با مشاوران غربی و سعودی کمک‌های نظامی به گروه‌های شورشی محلی را هماهنگ می‌کنند؛ ظاهراً این گزارشات از طرف مقامات اردن رد شده است. اگر چنین گزارش‌هایی صحیح باشد، تلاش از طرف اسرائیل را باید به عنوان مکمل تلاش‌های اردن، و نه لزوماً هماهنگ شده با آنها، در نظر گرفت.

به احتمال زیاد، ناتوانی وابستگان القاعده نبست به بر عهده گرفتن نقش برتر در جنوب سوریه، نه تنها به دلیل دخالت اسرائیل یا اردن است، بلکه به درگیری قبلی جهادی‌ها در جنگی در شمال نیز مربوط می‌شود؛ جنگی که طی آن، گروه تروریستی داعش طی هفته‌های اخیر و علاوه بر مبارزه با حکومت سوریه، مشغول مبارزه با جبهه اسلامی و جبهه النصره بود. با این حال، داعش و جبهه النصره به طور چشمگیری قدرت خود را افزایش داده‌اند؛ بنابر برآوردهای اطلاعاتی اسرائیل، تعداد آنها در حال حاضر 40 هزار نفر است. اگر آنها تلاش منسجمی را برای گسترش نفوذ خود در جنوب آغاز کنند، آزمایش بزرگی را برای شبه نظامیان محلی، که به طور جدی به چالش کشیده می‌شوند، به وجود می‌آورند. در این سناریو، اسرائیل و اردن مجبور هستند بیکار بنشینند، در حالیکه القاعده در امتداد مرزهای آنها سنگر می‌گیرد.

با توجه به این نگرانی‌ها، ممانعت از گسترش گروه‌های اسلام گرای افراطی در منطقه جنوبی، به اولویت بزرگ‌تری در حل مشکل کلی سوریه تبدیل می‌شود. اگر وابستگان القاعده کنترل مناطق مرزی با اردن و اسرائیل را به دست بگیرند، تهدیدات تروریستی جدیدی آغاز می‌شود و احتمالاً خونریزی در سوریه را به همسایگان آن سرایت می‌دهند. چنین تحولی به القاعده در سرتاسر منطقه‌ای که از غرب بغداد تا جنوب سوریه امتداد دارد، آزادی عمل می‌دهد. به عبارت دیگر، این سازمان به هدفی که از دیرباز به دنبال آن بوده، رسیده است؛ یعنی برخورداری از جبهه‌ای با اسرائیل.
نظرات بینندگان