پیشزمینه
انقلاب ایران (یا انقلاب ملی ایران، انقلاب ۱۹۷۹، انقلاب اسلامی ۲۲ بهمن) به حوادثی اطلاق میشود که به سرنگونی محمدرضا شاه و سلسلهٔ پهلوی منجر شدند. شاه توسط ایالات متحده آمریکا حمایت میشد و آیتالله خمینی که پس از انقلاب اسلامی جانشین او شد، رهبری این انقلاب را به عهده داشت و توسط گروههای مختلف چپگرا، سازمانهای اسلامی و جنبشهای مختلف دانشجویی پشتیبانی میشد. با وجود اینکه اتحاد جماهیر شوروی پس از پیروزی انقلاب، بلادرنگ جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت ولی به طور فعال از انقلاب حمایت نکرد و در ابتدا برای نجات حکومت شاه نیز تلاش کرد.
تظاهرات علیه شاه در اکتبر ۱۹۷۷ آغاز شد و به صورت مبارزات و مقاومتهای مدنی توسعه یافت که بنیانی مذهبی داشتند (با حضور عواملی سکولار) و این مبارزات در ژانویهٔ ۱۹۷۸ شدت یافتند. بین ماههای آگوست تا دسامبر ۱۹۷۸ اعتصابات کشور را فلج کرده بودند. شاه، ایران را در ۱۶ ژانویه ۱۹۷۹ ترک کرد و به عنوان آخرین شاه ایران، وظایفش را به یک شورای سلطنت و نخستوزیری از اپوزیسیون واگذار کرد.
آیتالله خمینی به ایران آمد، به تهران بازگشت و میلیونها نفر به استقبال او رفتند. سلطنت اندکی بعد در ۱۱ فوریه سرنگون شد و چریکها و انقلابیون با مبارزات مسلحانهٔ خیابانی، ارتش وفادار به شاه را شکست دادند و خمینی را به طور رسمی به قدرت رساندند. ایران در یک رفراندوم ملی در اول آوریل ۱۹۷۹ به جمهوری اسلامی تغییر یافت و خمینی در دسامبر ۱۹۷۹ بر طبق قانون اساسی، رهبر جمهوری اسلامی ایران شد.
آندره لو گالو دقیقا کیست؟ او در دنیای جاسوسی، یک افسانه به شمار میرود. او چندین کودتا، یک جنگ و یک انقلاب را تجربه کرده است. در دوران ۳۰ سالهٔ همکاریاش با سیآیای در خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی، شمال و غرب آفریقا و اروپای شرقی و غربی فعالیت داشته است. او ریاست پایگاههای چهار کشور را به عهده داشته و فعالیتهای ضد جاسوسی، عملیات پنهانی و تخصصی را فرماندهی کرده است.
او همچنین افسر اطلاعات ملی در زمینهٔ مبارزه با تروریسم بوده است. سپس به مقام معاونت کمپانی Fortune 10 رسید تا امنیت این کمپانی را حفظ کند. به منظور حفاظت از سرمایههای کمپانی یک برنامهٔ جهانی را آغاز و برنامههای مختلف جاسوسی و روشهای جدید مدیریت بحران را طراحی کرد.
پس از یازده سپتامبر از لو گالو دعوت شد تا به عضویت هیات مدیرهٔ اتاق فکر اطلاعات ملی آمریکا درآید. او دربارهٔ مسائل امنیت ملی در لوس آلاموس و لارنس لیورمور، مایکروسافت و اراکل و همچنین در دانشگاههای مختلفی همچون دانشکدهٔ حقوق هاروارد، رایس، یوسی برکلی و استانفورد سخنرانی کرده است.
مقالات زیادی از او در مجلههای مختلف جاسوسی و ضد جاسوسی به چاپ رسیده است. نخستین رمان او با عنوان «خلیفه» در سال ۲۰۱۰ و دومین کتاب او با نام «جاسوس شیطان» در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسیدند.
بنا بر منابع سیآیای، در سالهای ۱۹۶۱ تا ۱۹۹۴ او یکی از افسران عالیرتبهٔ عملیاتی بوده و تا امروز نیز مورد توجه بسیاری از افراد این آژانس است.
او اکنون در یک مصاحبه بیسابقه اطلاعاتی ناگفته از انقلاب ایران را بازگو کرده است:
سلام رابرت.
یکی از سؤالات تو درباره ایران این بود که آیا من از هیچ کدام از کارهایی که در آنجا انجام دادهام پشیمانم یا خیر. جواب منفی است. اما متاسفم که نتوانستم سفیر آمریکا در ایران را متقاعد کنم تا از شرایط موجود بهره ببرد. به گفتهٔ یکی از مامورانم، ژنرالها عقیده داشتند که استفاده از زور میتواند آیتاللهها را به مساجد بازگرداند.
یکی دیگر از مامورانم راهحلی مشابه ولی با خونریزی کمتری را پیشنهاد داد: تظاهرات آرام طرفداران شاه تا اپوزیسیون را کمرنگ کند. به گفتهٔ او هزاران نفر از مردم شهر طرفدار شاه بودند ولی به تشویق و حمایت نیاز داشتند تا دریابند که تنها نیستند. سفیر به این پیشنهاد تمایلی نشان نداد.
به این ترتیب سیآیای نیز حرف چندانی نزد و ترجیح داد تا مساله را به وزارت خارجه ارجاع دهد مبادا به آنها تهمت زده شود که بار دیگر در پی انجام کودتا هستند؛ کودتایی مشابه کودتای ۱۹۵۳ که شاه را به قدرت بازگرداند.
چه اتفاقی میافتاد اگر تظاهرات طرفداران شاه به صورت وسیعی در پاییز ۱۹۷۸ برگزار میشد؟ آیا میتوانستند مانع از حرکت اپوزیسیون شوند؟ آیا میتوانستند زمان بیشتری را برای حکومت شاه فراهم کنند تا شرایط را به حال عادی بازگردانند؟ آیا باز هم تماسی از طرف یک خلبان سراسیمهٔ نیروی هوایی که خودم او را استخدام کرده بودم دریافت میکردم که به نیروهای ارتش دستور داده شده تا به پایگاههای خود بازگردند و زمینه را برای چریکهای اپوزیسیون فراهم کنند؟ یا دیگر کار از کار گذشته بود؟
احتمالا این کار میتوانست خروج شاه و بازگشت آیتالله را به تعویق بیاندازد و به احتمال زیاد تسخیر سفارت آمریکا در ماه فوریه به تاخیر میافتاد یا هرگز صورت نمیگرفت؛ و اگر تسخیر سفارت نخستین بار صورت نگرفته بود، پیامدهای اشغال کامل سفارت نیز قابل اجتناب بودند.
در مارس ۱۹۷۹ به معاون امور خاورمیانهٔ وزیر خارجه توضیح دادم که تسخیر اولیهٔ سفارت گروههای انقلابی را تشویق کرده و اگر از سفارت محافظت بهتری نشود بار دیگر این اتفاق تکرار خواهد شد.
سفارت در نوامبر ۱۹۷۹ برای بار دوم به اشغال درآمد و کارکنان آن به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شدند.
هنگامی که آیتالله خمینی جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذاشت، کشور را از تمامی نظامهای جهانی که در قرن ۱۷ بر اساس پیمان وستفالیا شکل گرفته بودند، خارج کرد. پیمانی که در آن مفهوم معاهده میان کشورهای مستقل مطرح شد و مورد پذیرش قرار گرفت. از آن زمان به بعد ایران تحت فرمان ولایت فقیه است و قوانین قرآن بر تمام قوانین بشری، معاهدات و توافقنامهها، اولویت دارد.
آمریکا نمیبایست این توهم را داشته باشد که انتخاب روحانی دیانای (DNA) ایران را تغییر داده است.