arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۵۶۹۷۲
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۱۳ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۳

سعدی و «دن کیشوت» هردو در پی نام نیکو بودند

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

در دومین روز از همایش سعدی و سروانتس گفته شد که سعدی و «دن کیشوت» هردو در پی نام پرآوازه و نیکو بودند و استعداد غریبی در جایگزینی خیال با واقعیت داشته‌اند. همچنین مطرح شد که بر عکس آنچه گفته می‌شود سعدی اهل مدارا است، این چنین نیست و او منظورش از مدارا، مدارا با مسلمانان است اما در مقابل، تعصبات و جزم و جمودهای خودش را هم دارد.

در دومین روز از همایش سعدی و سروانتس که 27 فروردین‌ماه در شهر کتاب مرکزی برگزار شد، ابتدا فرخ نیازکار با موضوع "گفتمان انتقادی در «گلستان» سعدی و «دن کیشوت» سروانتس" به سخنرانی پرداخت.

او سخنان خود را با این سوال که اصولا ادبیات پاسخگوی چه نیازی در زندگی انسان است آغاز کرد و گفت: ارسطو معتقد بود کار ادبیات، تذهیب روح است. نیچه نیز می‌گوید که اگر هنر که یکی از زیرشاخه‌های آن شعر و ادبیات است، نبود، حقیقت ما را نابود می‌کرد. به باور نیچه هنر قرار است که ما را از عقل و معاش نجات دهد. اگر این رسالت را برای هنر و هنرمندان قائل باشیم بنابراین هنرمندان و شاعران کسانی هستند که بازتاب دهنده آمال‌ها، دغدغه‌ها و آرزو‌های بشری‌اند.

نیازکار در ادامه با ذکر برخی از خصوصیات شاعران درباره اشتراکات سعدی و سروانتس اظهار کرد: «گلستان» سعدی و «دن کیشوت» سروانتس از این جهت که هر دو دغدغه‌های بشری را مطرح کردند، با همدیگر اشتراکاتی دارند و هر دو یک اندیشه و هدف خاص برای شکل دادن به آثار خود داشته‌اند.

او سپس به موارد انتقادی هر دو اثر اشاره کرد و درباره «گلستان» سعدی گفت: «گلستان» سعدی تصویری از یک جامعه رئال و واقعیت‌های معمولی است که در قالب حکایت به تصویر کشیده شده و سعدی در آن با یک زبان نقادانه با مسائل مختلف اجتماعی برخورد کرده است که در آن این نقادی دامن پادشاه تا رعیت را دربرمی‌گیرد.

او گفت: «گلستان» مضامین اخلاقی و ادبی مختلفی را مطرح می‌کند، ولی نوع نگاه انتقادی سعدی نظر او را درباره اجتماع نیز مشخص می‌کند.

نیازکار در ادامه به برخی حکایت‌های «گلستان» اشاره کرد که در آن سعدی پادشاهان را نقد کرده و گفت: او در «گلستان» خواهان عدالت و مشخص کردن راه سعادت و توصیه آن به دیگران است، بنابراین اگر ما از این دیدگاه نگاه کنیم، می‌بینیم که رمان «دن کیشوت» سروانتس نیز به شکل دیگری همین موضوع را مطرح می‌کند. در رمان «دن کیشوت» می‌بینیم که دوران پهلوان‌ها به سر آمده و دوران نوزایی جامعه است. به همین جهت است که وقتی جامعه را خالی از پهلوان می‌بیند، تصمیم می‌گیرد که سفر کند و در مسیر سفر با پدیده‌هایی مثل آسیاب‌های بادی و کاخ‌ها به نبرد بپردازد. در واقع سروانتس در این رمان به نوعی می‌خواهد نشان دهد که قهرمانش قصد دارد با سنت‌های خرافی و نادرست مبارزه کند، اما در پایان شکست می‌خورد ولی به آزادی می‌رسد.

نشست سعدی و سروانتس

او ادامه داد: شاید نویسنده در «دن کیشوت» می‌خواهد بگوید جامعه‌ای که تباهی و سیاهی در آن زیاد است بیشتر از آنکه به قهرمان نیاز داشته باشد به اصلاح درونی نیاز دارد. او در این رمان می‌کوشد وضعیت جامعه خود را با طنز به تصویر بکشد.

در ادامه مراسم محمد دهقانی درباره سفرهای دن‌ کیشوت‌وار سعدی سخنانی را بیان کرد و در این زمینه گفت: میان سعدی و سروانتس و آثار آن‌ها حتما می‌توان شباهت‌هایی پیدا کرد که در جای خود قابل توجه‌اند، اما مقایسه آن دو با هم خالی از اشکال نیست. سعدی شاعری است واقعی که دو اثر مهم بزرگ به جای گذاشته است؛ در حالی که «دن کیشوت» شخصیت خالی است که در قرن هفدهم میلادی پا به عرصه وجود گذاشته و پس از خواندن بسیاری از کتاب‌ها عقلش را از دست می‌دهد و به همین خاطر تصمیم به سفر می‌گیرد تا پهلوان کشورش بشود و به همین خاطر در ادامه ماجراهای خنده‌داری را پدید می‌آورد. بنابراین سعدی و سروانتس از جهت‌های مختلف از همدیگر دورند هر چند ممکن است شباهت‌هایی هم داشته باشند.

دهقانی درباره شباهت‌های سعدی و سروانتس اظهار کرد:‌ از شواهد چنین برمی‌آید که هر دوی آن‌ها آثار خود را در سال‌های پس از سن 50 سالگی خلق کردند. هر دو نصیحت‌گوی قهاری هستند، اما سعدی بر خلاف دن کیشوت دشمن سرسخت واقعیت نیست. از میان شباهت‌های این دو دلبستگی به مسافرت دیده می‌شود. چنانچه سعدی دست کم یکی از آثار خود را از سفر طولانی به شام و رم بازآورده است و به همین خاطر مضمون سفر حتی در اشعار او هم قابل ردیابی است.

این پژوهشگر ادامه داد: «دن کیشوت» هم گردشگری خود را برای از بین بردن ظلم انجام می‌دهد، اما سعدی و «دن کیشوت» هر دو سخت در پی آوازه و نام نیکو هستند. در بسیاری از حکایت‌های بوستان و گلستان قهرمان داستان‌ها خود سعدی است که بی‌شباهت با برخی از حکایت‌های «دن کیشوت» نیست. هر دوی آن‌ها استعداد غریبی در جایگزینی خیال با واقعیت دارند.

او در ادامه با خواندن حکایتی از «گلستان» سعدی اظهار کرد: برعکس آنچه گفته می‌شود سعدی اهل مدارا است این چنین نیست. البته او منظورش از مدارا، مدارا با مسلمانان است اما در مقابل، تعصبات و جزم و جمودهای خودش را هم دارد. با این حال خیال‌پردازی و واقعی پنداشتن برخی خیالات سعدی همچون «دن کیشوت» باعث نمی‌شود که حکایت‌های عبرت‌آموز او را فراموش کنیم.

در ادامه این مراسم علی‌اصغر محمدخانی - معاون فرهنگی شهر کتاب - با یادی از محمد قاضی مترجم رمان «دن کیشوت» در سخنانی گفت: برخی از بخش‌های رمان «دن کیشوت» با ترجمه محمد قاضی بسیار به سبک نگارش سعدی در «بوستان» نزدیک است و این به خاطر این است که محمد قاضی در زمان ترجمه سخت تحت تأثیر سعدی بوده است.

او همچنین اظهار کرد: در ایران تاریخ سروانتس پژوهی و ترجمه با این که خیلی پر برگ و بار نیست اما آغاز شده است. در عوض ترجمه آثار سعدی و سعدی پژوهی در اسپانیا کمتر اتفاق افتاده و تلاش بیشتری در این زمینه می‌طلبد.

او همچنین بیان کرد: امیدواریم این همایش باعث توسعه روابط فرهنگی ایران و اسپانیا شود.

در ادامه این مراسم مریم حق روستا درباره عناصر شرقی و اسلامی در «دن کیشوت» به سخنرانی پرداخت و گفت: ادبیات مکتوب اسپانیا از اوایل قرن 11 مکتوب شد و در این مدت تأثیر مسلمانان و مفاهیم اسلامی در آن‌ها غیرقابل انکار است، زیرا در این کشور هشت قرن هم‌زیستی مسالمت‌آمیز بین فرهنگ اسلامی با دیگر مذاهب بوده است.

حق روستا در ادامه به برخی از اقدامات حاکمان اسپانیایی در پایان هشت قرن حضور مسلمانان در این کشور برای بیرون راندن آنان اشاره کرد و در این زمینه توضیحاتی را ارائه کرد.

او همچنین به بخش‌هایی از رمان «دن کیشوت» اشاره و اظهار کرد: برخی از عناصر استفاده شده در این رمان از فرهنگ اسلامی و اعراب مسلمان در این کشور گرفته شده است. ساختار رمان «دن کیشوت» همان ساختار قصه در قصه است که نشان‌دهنده ساختار قصه‌های شرقی مثل «سنباد‌نامه» و «طوطی‌نامه» است.

حق روستا همچنین به فصل نهم «دن کیشوت» اشاره کرد و گفت: از این فصل یک دانشمند مسلمان وارد ماجرا می‌شود که همین موضوع باعث شده است این نظر برخی از پژوهشگران را که می‌گویند سروانتس مخالف مسلمانان بوده است زیر سوال برود، زیرا نویسندگان دیگری معتقدند که اگر او مسلمان‌ستیز بود بخشی از کتاب را به یک نویسنده مسلمان اختصاص نمی‌داد.

نشست سعدی و سروانتس

به گزارش ایسنا، در ادامه این مراسم کاوه میرعباسی با موضوع «سیمای مسیح‌گونه دن کیشوت» گفت: در ادبیات نویسندگانی هستند که یکی از آثار آن‌ها تمام آثارشان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، به طوریکه وقتی نام نویسنده می‌آید ما بی‌اختیار یاد آن اثر می‌کنیم. در ادبیات سروانتس و دن کیشوت این خصوصیت را دارند.

او ادامه داد: مواردی هم هستند که شخصیت و پرسوناژ رمان جایگاه ویژه‌ای در رمان پیدا می‌کند که رمان «دن کیشوت» از این دست است. به طوری که شخصیت دن کیشوت از خود رمان «دن کیشوت» نیز مهمتر شده است، کما اینکه الان ما پدیده دن‌ کیشوتیسم را داریم. این به خاطر این است که دن کیشوت دیگر از عرصه ادبیات بیرون آمده و به حوزه‌های رمان‌شناسی و جامعه‌شناسی نیز پای گذاشته است.

این مترجم اظهار کرد: پرسوناژ «دن کیشوت» به دلیل غنایی که دارد یکی از فراگیرترین پرسوناژ‌های تاریخ ادبیات است. به همین خاطر فکر می‌کنم «دن کیشوت» مهمترین پرسوناژ تاریخ ادبیات جهان است.

او سپس در ادامه به حضور و ظهور پرسوناژ دن کیشوت در آثار برخی از نویسندگان از از جمله رمان «ابله» داستایوفسکی اشاره و اظهار کرد: پرسوناژ دن کیشوت برای بسیاری از نویسندگان مظهر آرمان و ایمان بوده است به همین خاطر این پرسوناژ یک شخصیت مسیح‌گونه‌ای برای عده‌ای نویسندگان داشته است که نمونه آن در رمان «ابله» است.

او سپس به برخی از نشانه‌های موجود در این کتاب‌ها برای اثبات نزدیکی مفهومی و مضمون بین شخصیت دن کیشوت سروانتس و «پرنس میشکین» رمان «ابله» با مسیح اشاره و مثال‌هایی را ذکر کرد.

میرعباسی در پایان از قول لورد باردون گفت: «دن کیشوت» غم‌بارترین رمان دنیاست، چون ما را وادار می‌کند به آرمان‌گرایی بخندیم.

به گزارش ایسنا، در ادامه مراسم علی فیض‌اللهی نیز با موضوع مفهوم جنون «جنون در دن کیشوت» سخنانی را بیان کرد و در این رابطه گفت: سروانتس یک شخصیت خلق کرده است که به او صفت جنون و دیوانگی داده است تا به این واسطه بتواند بهتر حرف‌هایش را بزند.

او سپس متنی را در همین رابطه خواند. همچنین کوروش کمالی سروستانی یکی دو حکایت از گلستان سعدی را برای حاضران خواند.

در پایان این نشست، محمدخانی نیز از برنامه‌های اردیبهشت‌ماه شهر کتاب خبر داد که از جمله آن‌ها برگزاری هفته تولستوی است.

او همچنین گفت: قرار است در هفته تولستوی نوه این نویسنده شهیر در یک برنامه شهر کتاب حضور پیدا کند و در این برنامه نویسندگان ایرانی درباره آموخته‌هایشان از این نویسنده سخن بگویند. همچنین در یک روز دیگر قرار است هنرمندان سینما و تئاتر از آموخته‌هایشان از تولستوی بگویند.

منبع: ایسنا
نظرات بینندگان