مراسم تشییع پیکر محمدرضا لطفی صبح امروز یکشنبه 14
اردیبهشت ماه در تالار وحدت آغاز شد و هماکنون در حال برگزاری است.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حسین فریدون مشاور عالی رییس جمهور و همچنین تعداد زیادی از هنرمندان در تالار وحدت حضور دارند.
جنتی و حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی در ابتدای این مراسم به ایراد سخنرانی پرداختند.
این مراسم با حضور جمعیت زیادی از مردم آغاز شد و هنگامیکه پیکر این نوازنده تار وارد محوطه تالار وحدت شد، قطعه «ایران ای سرای امید» پخش و مردم برای مشایعت این استاد موسیقی سنتی ایران با تکرار این قطعه او را همراهی کردند.
لطفی با اشکهای حسین علیزاده و هوادارانش بدرقه شد
پیکر زنده یاد محمدرضا لطفی صبح 14اردیبهشت ماه روی دوش دوستداران و شاگردانش از مقابل تالار وحدت به سمت زادگاهش گرگان بدرقه شد.
محوطه تالار وحدت و خیابان استاد شهریار که منتهی به این تالار میشود امروز برای وداع با محمدرضا لطفی مملو از جمعیت بود.
این مراسم با پخش قطعه موسیقی «ای ایران ای سرای امید» اثر محمدرضا لطفی و با صدای محمدرضا شجریان آغاز شد.
در مراسمی که با اجرای سیدعباس سجادی برگزار شده بود، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: من از طرف رئیس جمهور این ضایعه بزرگ را خدمت همه علاقهمندان این هنرمند مردمی تسلیت عرض میکنم.
علی جنتی با حضور در مراسم تشییع پیکر محمدرضا لطفی با بیان این مطلب گفت: راز محبوبیت استاد محمدرضا لطفی در باورهای اعتقادی او و ارتباط تنگاتنگش با مردم بود.
وی افزود: لطفی سخن مردم و آنچه در قلب مردم بود را با زخمه تار خود به منصه ظهور میرساند و در طول بیش از چهار دهه ارتباط با مردم آثار فاخری را از خود به یادگار گذاشت و عمر خود را در خدمت مردم و آرمانهای انقلاب اسلامی صرف کرد.
جنتی گفت: امروز این جمعیت عظیمی که برای بدرقه استاد محمدرضا لطفی در اینجا جمع شدهاند گوشهای از علاقه و محبت و عشقی است که مردم ایران به این هنرمند دارند.
وی ضمن تاکید بر بی نظیری تار لطفی ادامه داد: لطفی یکی از چهرههای ماندگار موسیقی ایران بود و بی شک هنرمندان ما وظیفه دارند راه او را ادامه دهند و ارتباط مردمی را با آحاد ملت ایران حفظ کنند تا به محبوبیتی مثل وی برسند.
وی در پایان علو درجات و غفران رحمت الهی را برای آن مرحوم از خداوند منان خواستار شد و درگذشت وی را به خانواده وی و تمامی جامعه هنری کشورمان تسلیت گفت.
علی اکبر شکارچی هم در این مراسم حضور داشت و در حالی که در سوگ یار دیرینش اشک میریخت قطعهای از موسیقی لری را که حالت مویه داشت برای حاضران اجرا کرد.
سپس داریوش طلایی مقابل پیکر لطفی قرار گرفت و گفت: استاد محمدرضا لطفی استاد موسیقی ایران رفت و ما را تنها گذاشت. افسوس و دریغ که زود رفت.
این نوازنده پیشکسوت تار ادامه داد: لطفی عاشق ایران و مردمش بود. چه زمانی که قطعه «ای ایران ای سرای امید» را ساخت و چه زمانی که دور از ایران قطعه «وطنم آرزوست» را با آن شور و شوق در فراق ایران نوشت.
وی افزود: من تاثیری را که در این قطعه موسیقی دیدم در هیچ موسیقی ندیدم. عشق لطفی به موسیقی از عشقش به مردم ایران سرچشمه میگرفت.
او با اشاره به فعالیتهای این هنرمند درگذشته اظهار کرد: لطفی زمانی که یک هنرجو بود موسیقی را به بهترین نحو یاد گرفت و زمانی که آموزش موسیقی را شروع کرد آنچه را که داشت در طبق اخلاص گذاشت و آموزش داد.
طلایی به توجه لطفی به جوانان نیز اشاره کرد و گفت: او دنبال سودا گری در موسیقی نبود نسلهای زیادی در کنار لطفی رشد کردند و به جامعه معرفی شدند.
او قطعاتی ساخت که به دل مردم نشست و وقتی به ایران بازگشت با عشق در راه تعالی موسیقی فعالیت کرد و به طور خستگی ناپذیری تلاش داشت.
طلایی در پایان سخنانش گفت: لطفی کسی بود که پای عشق و عقایدش ایستاد و تا آخرین لحظات تمام فکر و ذهنش همین مساله بود.
بخش دیگری از این مراسم به اجرای نینوازی هوشمند عبادی با صدای سجاد مهربانی اختصاص داشت.
محمود دولتآبادی یار دیرین لطفی نیز در این مراسم حضور پیدا کرد و در سخنانی گفت: امروز برای گفتن تسلیت به بازماندگان لطفی آمدهام که هم حوزه خاص و هم حوزه عام را در بر میگیرد. حوزه خاص به خانواده این همسر،فرزند و بستگان نزدیکش اختصاص میابد و حوزه عام ابتدا شاگردان او و سپس تمام مردمان ایران هستند که خوب است با وجود فقدان موسیقی در کشور هنوز به تمامی مسخ نشدهاند.
خالق «کلیدر» ادامه داد: زندگی من با لطفی داستانها دارد که جایش اینجا نیست. پس از انقلاب دوستانم از من جدا شدند و هر کدام به سمتی رفتند و لطفی هم به سمتی رفت.
وی افزود: بازگشت حسین علیزاده به کشور بسیار هوشمندانه بود. او خیلی خوب فهمید باید دم به دم مردم با سازش بنوازد حتی در فضایی که چندان آزاد نیست. اما لطفی راه قلندری آغاز کرد. البته من هم چند باری او را دیدم برای نوکردن دوستیها و چه خوب بود.
محمود دولت آبادی ادامه داد: لطفی به کشور دیر آمد و به رقم برهم خوردن هنجارها و دریافتن نابه هنجاری که برای او کم نبود آمد و وظیفهی نهاییاش را انجام داد و با پذیرش هنرجویان و تلاش برای آموزش کار را پیش گرفت.
او همچنین گفت: لطفی در این اواخر خودش را فراموش کرده بود و خیلی از مسائل را رعایت نمیکرد که این باعث غصه اطرافیانش شده بود.
در بخش دیگری از این مراسم حسین علیزاده مقابل پیکر زنده یاد محمدرضا لطفی قرار گرفت و گفت: سلام بر محمدرضای عزیز فکر میکنم امروز مخاطب همه ما خود لطفی است. شاید هیچ وقت چنین اتفاقی نیفتاده بود که مردم از هر قشری و با هر سلیقهای آمدهاند که این هنرمند بزرگ را همراهی کنند و با او عهد ببندند که او را همیشه در دلشان و در حافظه تاریخیشان دارند.
علیزاده در حالی که به شدت اشک میریخت و به پیکر لطفی مینگریست گفت: دیدن چنین صحنهای واقعا سخت است.
این نوازنده مطرح در بخش دیگری از سخنانش به آشنایی خود و لطفی اشاره کرد و گفت: من و محمدرضا سال 47 در یک جشن تولد با هم آشنا شدیم. آن زمان من سال دوم یا سوم هنرستان بودم و سن کمی داشتم یادم است وقتی در مقابلش قرار گرفتم قدم به او نمیرسید. لطفی آن زمان هم مثل سرو بود.
او ادامه داد: برخورد زیبایی با هم داشتیم و هرچه را که در خود نداشتیم در یکدیگر میدیدیم و از هم طلب میکردیم البته امروز میگویم که او همه چیز داشت.
وی افزود: من هنرستانی بودم و لطفی عاشق قطعات وزیری بود و دوست داشت که او در هنرستان باشد سرانجام توانست به صورت شبانه به هنرستان بیاید .
علیزاده همچنین گفت: از طرف جامعه موسیقی از ملت ایران قدردانی میکنم که همیشه هنرمندان را حمایت میکند. البته لطفی سبک بال رفت و متاسفانه در حال از دست دادن تک تک هنرمندان هستیم.
در انتهای مراسم توسط سیدعباس سجادی اعلام شد که محمدرضا شجریان به دلیل اینکه در ایران حضور ندارد نتوانسته در این مراسم حاضر شود و همینطور هوشنگ کامکار بزرگ خانواده کامکارها به دلیل مسافرت برای اجرای برنامه فرصت حضور پیدا نکرده است.
به گزارش ایسنا در این مراسم چهرههایی چون حسین فریدون (برادر رئیس جمهور)، علی مرادخانی (معاون وزیر ارشاد در امور هنری)، پیروز ارجمند(مدیر کل دفتر موسیقی)،علی ترابی(مدیرعامل انجمن موسیقی)، محمد سریر ، حمید متبسم، هنگامه اخوان، هوشنگ ظریف، بهداد بابایی، رضا فیاضی، حسن ریاحی، فاضل جمشیدی، مسعود شعاری و ... حضور داشتند.
مراسم خاکسپاری استاد لطفی در گرگان برگزار میشود
رییس شورای اسلامی شهر گرگان گفت: با موافقت همه اعضای شورای اسلامی این شهر، پیکر استاد ˈمحمدرضا لطفیˈ در بافت قدیم گرگان دفن خواهد شد.
ناصر گرزین، شب گذشته(13 اردیبهشت) در هشتادوششمین جلسه رسمی و علنی این شورا افزود: مقدمات کار برای برگزاری مراسم باشکوه تشییع پیکر استاد لطفی به سرعت توسط اعضای شورای اسلامی شهر گرگان پیگیری میشود.
وی تصریح کرد: محله سبزه مشهد گرگان (لاله سیزدهم) با پیشنهاد جامعه هنری استان و موافقت خانواده مرحوم و مصوبه تمام اعضای شورای شهر و همراهی شهردار در این زمینه، برای خاکسپاری تصویب شده است.
وی ادامه داد: براساس این مصوبه، هیچ پیکر مرحوم دیگری در این مکان دفن نخواهد شد و به مرور زمان، محل دفن پیکر این استاد فرزانه و ارزشمند موسیقی ایران و حتی جهان، به مرکز فرهنگی مرحوم استاد لطفی، ارتقاء خواهد یافت.
رییس شورای اسلامی شهر گرگان افزود: استاد لطفی چهره تکرار ناپذیر در عرصه موسیقی بوده و امروز بر همه تکلیف است تا آنچه در شان، جایگاه و منزلت استاد است، را در گرگان شاهد باشیم.
به گفته گرزین، با وجود شاگردان و هنردوستان کشورمان، آثار هنری این استاد فرهیخته در جامعه باید بسط و گسترش یابد.
پیکر پاک استاد لطفی صبح یکشنبه در مقابل تالار وحدت تهران تشییع و جهت خاکسپاری به گرگان منتقل خواهد شد که روز دوشنبه مراسم تشییع اصلی و خاکسپاری از ساعت 9 صبح از مقابل تالار فخرالدین اسعد گرگانی این شهر برگزار می شود.
استاد محمدرضا لطفی موسیقیدان ایرانی بامداد روز جمعه 12 اردیبهشت دار فانی را وداع گفت.
انتهای پیام
اصلا ایشون
درود برشما ای چاووش ایران. لطف لطیف وزخمه ونجوای سازتوفراموش شدنی نیست.
که زبانی چو بیان تو ندارد سخنم
چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند
آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم
شعر من با مدد ساز تو آوازی داشت
کی بود باز که شوری به جهان در فکنم
بی تو آری غزل «سایه» ندارد "لطفی"
باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم
چشمتون روشن! عهد یا احد؟!!
ارزش نوشتتون رو با این اشتباهات کودکانه پایین نیارید.
خدا رحمتش کنه
ایا با دیدن موسیقی اصیل خودمان و شعرهای سعدی مولانا حافظ گمراه میشوند؟ ؟
امان از نادانی!!!!!!!!!
گوشههای موسیقی
بی تو
گوشهنشینند!!
«ابو عطا»، عطای نغمهها را بیتو به لقایش میبخشد!
جز از پنجهی زرین تو، «همایون» شنیدنی نیست!
همهی پایههای «سهگاه» لَنگ میزند وقتی نباشی!
نقطهی «وحدت» را در کجای «تالار» بجوییم بیتو؟!
«اصفهان» در چهارباغ ترنم انگشتان تو نصفجهانی بود!
از این پس، دیگر «شور»، جز «نوای» دلشورگی نیست!
و موسیقی بیتو «لطفی» ندارد!
برخیز، استاد!!...........