arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۵۹۹۳۷
تاریخ انتشار: ۲۹ : ۰۸ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳

پورنجاتی: سیستم رسانه‌ای دولت لکنت دارد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
احمد پورنجاتي،رئيس اسبق كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي   معتقد است نبايد از ترس اينكه دشمنان و يا رقيب  سياسي سوء استفاده كند دست از نقد كشيد و حقايق را باز گو نكرد.او كه در اوايل سر كار آمدن دولت بر خلاف ديگر اصلاح طلبان شروع به نقد دولت كرد،در گفت و گو با قانون مشكلات دولت در حوزه رسانه و سياست داخلي را مورد بررسي قرار مي دهد.

   در ابتدای روی کار آمدن دولت، شما یک سری انتقاد‌ها  به تیم دولت داشتید و آن را در فضای مجازی انتشار دادید که سبب سوء استفاده  مخالفان دولت شد و بیان می‌کردند به دلیل اینکه شما جایی در کابینه روحانی ندارید دست به این نقد‌ها زدید، پاسخی به این اتهامات دارید؟

من بعد از مجلس ششم تصمیم گرفتم که به عنوان بازنشسته اداری و نه سیاسی مسئولیتی بر عهده نگیرم و به فعالیت‌های مدنی و اجتماعی بپردازم و نگاهی به دولت نداشتم. این بحث منحصر به این دولت نیست بلکه دردولت احتمالی مهندس موسوی که بنده در ستاد ایشان کار می‌کردم نیز قصد نداشتم مسئولیت بگیرم. در مورد دولت آقای روحانی نیز قبل از اینکه ایشان مسئولیتی بر عهده بگیرند، شخص رئیس جمهور و همکاران ایشان پیشنهاد‌های زیادی را با من مطرح کردند و بنده ترجیح دادم به عنوان کمک کننده دولت از دور به آن‌ها کمک کنم.

   در مورد نقد‌ها چطور، توضیح می‌دهید؟

موضع گیری‌هایی هم که بنده داشتم اصلاحی بوده است از این به بعد نیز ادامه دارد و اینکه دیگران چه برداشتی می‌کنند اهمیتی ندارد.

   این عقیده شماست که اهمیتی ندارد ولی وقتی این اعتراض‌ها دستمایه‌ای برای هجمه به دولت شود، جای تامل ندارد؟

من با این تئوری که به بهانه سوء استفاده رقیب سیاسی یا دشمن، حقیقتی پوشانده شود مخالفم و نباید به عنوان مصلحت یا پیشگیری از سوءاستفاده حرف حق را نزد. شما در مسائل کلان هم می‌بینید که در برخی از اوقات می‌گویند شما خیلی حرف‌ها را در فضای کنونی نباید بزنید تا مورد سوء استفاده دشمن قرار نگیرد که این تفکر و تئوری نیز اشتباه است و من با این نیز مخالفم. هزینه سوء استفاده رقیب سیاسی خیلی کمتر از هزینه‌ای است که ما در مخدوش کردن افکار عمومی با ندادن اطلاعات می‌پردازیم.

   رسانه‌ها و صاحبان افکارعمومی از تیم رسانه‌ای رئیس جمهور انتقاد دارند و معتقدند مقصر بعضی مشکلات که برای دولت پیش می‌آید، ضعف کاری آن‌هاست، نظر شما چیست؟

بله درست است. نه تنها در این دوران بلکه از بعد از دوم خرداد ۷۶   فضای دوگانه‌ای به وجود آمد که انتخابی بود و فرصت ارزیابی را در میان افکار عمومی فراهم کرد و دولت‌ها باید بتوانند پیام مورد نظر خود را به افکار عمومی برسانند و بازخورد افکار را بگیرند و این ساز وکار ارتباطی دولت از دو آسیب بزرگ همواره رنج برده است. اول یا دولت‌ها انتظار داشتند که رسانه‌ها فقط از دولت حمایت کنند و اخباری را به یاد مردم نیاورند و یا در کنار آن توجیه کنند. برای مثال در زمان احمدی‌نژاد ما این بحث را در دولت ایشان می‌دیدیم و وقتی که دولت باید شرایط را برای رسانه‌ها آماده می‌کرد، شده بود اولین شکایت کننده رسانه‌ها.

یا برعکس در این زمان يا مانند دوران آقای خاتمی ارتباط رسانه‌ای دچار لکنت است و اشکال آن نیز به این بر می‌گردد که بیشترین سرمایه گذاری روی شخص رئیس جمهور است و برای مثال هر وقت آقای خاتمی یا آقای روحانی می‌آیند و صحبتی می‌کنند، پیام منتقل می‌شود و از زمان سخنان ایشان تا سخنرانی بعدی این ارتباط میان مردم و دولت خالی است.

   به نظر شما مشکل کجاست؟

در ارتباط رسانه‌ای دولت مشکل مهمی از لحاظ راهبرد و رویکرد وجود دارد و دولت احساس می‌کند به دلیل اعتماد و باوری که مردم به آن دارند، از همه چیز اطلاع دارد و این درست نیست در صورتی‌که خبر‌ها و داده‌های غلط و نادرستی از گوشه و کنار وارد می‌شود و افکار را منحرف می‌کند.

   سوال دیگر اینجاست که به نظر شما چرا دولت از روزنامه‌هایی که سعی دارند مستقل باشند حمایت نمی‌کند و حتی از آن‌ها شکایت نیز می‌کند آیا این رویکرد به حمایت رسانه‌ای دولت ضربه نمی‌زند؟

بله، رویکردی که گفته شد یعنی اینکه آیا دولت باید بنشیند تا اتفاقی بیفتد و بعد پاسخگویی کند اشتباه است. دولت  باید برای سرمایه اجتماعی خود استراتژی داشته باشد. دولت باید توجه داشته باشد واسطه ارتباط دولت با افکار عمومی رسانه‌ها هستند و نه رسانه‌های بله قربان گو، بلکه آن‌هایی که به دنبال ایجاد ارتباط صادقانه میان مردم و دولت باشند و اگر این ارتباط نباشد، انگیزه رسانه‌های مستقل از اهداف سیاسی خاص که قصد کمک به دولت و افکار عمومی را دارند، ‌تضعیف می‌شود.

   این روند هزینه‌های دولت را بالا نمی‌برد؟

من احساس می‌کنم اعتنایی که باید به رسانه‌ها باشد در ساختار رسانه‌ای دولت نیست. مهم این است که نوع نگرش و راهبرد رسانه‌ای دولت باید تدوین شود و بگوید این سرمایه رسانه‌ای بنده است و بنابراین باید ساز وکار رسانه‌ای مشخصی داشته باشد. دولت باید برنامه‌ها و محدودیت‌های خود را به رسانه توضیح دهد و گره‌های رسانه‌هایی که در این راستا کار می‌کنند را باز کند. به نظر من هزینه‌ای  که برای جبران ناکارآمدی ارتباط رسانه‌ای دولت صرف می‌شود چند برابر میزانی است که اگر از ابتدا ارتباط رسانه‌ای درستی برقرار بود.

   ایراد را از شخص می‌دانید یا از سیستم دولت؟

کل ساختار رسانه‌ای دولت مشکل دارد. وقتی سازوکار نباشد نقش شخص نمایان می‌شود و اگر کسی خدایگان رسانه هم باشد و او را در ساختار فشلی قرار دهیم، نمی‌تواند مشکلی را حل کند و الان ما نه سیستم قابل قبولی داریم و نه شخص که بتواند این کار را به شكل صحیح انجام دهد. ما با یک مجمع‌الجزایر در ستاد رسانه‌ای دولت مواجهیم و جزیره جزیره هر کدام برای خودشان داعیه دارند و سوال پیش می‌آید که آیا این افراد همه کار بلد هستند؟ البته برخی شاید به عنوان عنصر رسانه‌ای متوسط یا کار‌شناس و مشاور به درد بخورند ولی عنصر رسانه‌ای در امروز باید عنصر حرفه‌ای باشد.

   نمره سیاست‌های رسانه‌ای دولت که از نظر شما زیر ۱۰ بود، به رویکرد دولت در سیاست داخلی چه نمره‌ای می‌دهید؟

اگر اردیبهشت ۹۳ را با ۹۲ مقایسه و فرآیندی بررسی کنیم و ببینیم در چه شرایطی بودیم والان در کجا هستیم و از همه مهم‌تر رابطه افکار عمومی با دولت، حاکمیت و هم با گروه‌های مرجع مانند احزاب چگونه است اوضاع بهتراست. دولت روحانی از آغاز تا کنون شبیه یک آتشنشان عمل کرده است و در شرایطی که شما می‌بینید همه از آتش فرار می‌کنند دولت سعی می‌کند آتش را خاموش کند و از این  منظر مانند آتشنشان که‌گاه برای خاموش کردن آتش به قاب هنری با ارزشی را  که در گوشه اتاق است  نادیده می‌گیرد، به حرمتی که نابود می‌شود توجهی ندارد و فقط تلاش می‌کند آتش را خاموش کند، عمل می‌کند.

   به نظر شما این رویکرد درست است؟

البته خیلی از اتفاقات را نباید نادیده گرفت و این جزو صورت حساب دولت باقی خواهد ماند. ولی باید توجه داشت روحانی هم در انتخاب‌هایش و هم رویکردش و هم سکوت‌های معنی داری که لج ما را نیز در می‌آورد از موضع تدبیر عمل می‌کند.

   فکر نمی‌کنید از نظر افکار عمومی این صحبت‌ها توجیه تلقی شود؟

من قصد توجیه ندارم و همیشه انتقاد و نقد داشتم و به دولت انتقال داده‌ام ولی به این موضوع توجه دارم که روحانی از یک موضع تدبیر عمل می‌کند. البته روحانی قصد ندارد خودش را به نشنیدن بزند، بلکه به دنبال آرام کردن فضا و آتش موجود است و دلیل آنکه جریان افراطی رقیب خیلی زود دست به  حرکات انتحاری زده است این است که نتوانستند لج روحانی را در بیاورند و او را به حرکت واکنشی وادار کنند.

 دلیل عملیات انتحاری افراط‌گرایان چیست؟

به نظر می‌رسد تندرو‌ها با رویکردی که از آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی دیدند تصور می‌کردند او در مقام مسئولیت نیز همانطور بی‌پرده عمل کند. ولی روحانی آن‌ها را ناامید کرد و مدبرانه عمل می‌کند. آن‌ها احساس می‌کردند اگر روحانی در همه مواضع سیاست داخلی پیش می‌رفت آسیب پذیر‌تر می‌شد. رویکردمخالفان دولت، عوام‌پسندانه است. به همین دلیل وقتی نطقی دارند واژه‌های این افراد بار فاخرمعنایی و مهمی در موضوع اداره کشور ندارد و سوال فلان نماینده را از وزیر نفت ببينید که آنقدر بی‌مایه و بی‌ربط است که دنبال راهی می‌گردند تا سوال مطرح نشود و وقتی بحث رای گیری می‌شود می‌فهمم که رای از رای اعتماد بیشتر می‌شود و از این‌کار جلوگیری می‌کنند.

   این سیاست دولت تا چه حد موفق بوده ا ست؟

روحانی از این باب که راه جولان کمتری برای این نوع بازی‌های کودکانه فراهم کرده و ظاهری از حرکت آرام و کمتر مورد قبول همه طیف‌های تحول خواه داشته باشد تا اینجا با همه

کم و کاستی‌هایی که داشته، قابل قبول است.

   به نظر شما اینکه  منتقدان تندروي دولت سوال‌های بی‌محتوایی را از وزراي مختلف مانند وزیر نفت و اطلاعات می‌کنند نیز در راستای درآوردن لج دولت است؟ یا تفکر دیگر دارند؟

از تحلیل رفتار و محتوای بیانی که ارائه می‌شود می‌توان فهمید دو هدف دارند. در این مورد رفتار شتابزده می‌تواند برای منافع ملی خطرناک باشد. یکی جا  خالی دادن این افراد از پرسش‌های اساسی که به عملکرد ۸ سال اصولگرایان و احمدی‌نژاد شبيه است و این افراد با قیل و قال سعی دارند فضا را به جایی ببرند که شما نتوانید سوال کنید و به جای اینکه به این مشکلات پاسخ دهند و به درست اجرا نشدن قانون در زمان ریاست آنان   سعی دارند پیش‌دستی کنند و فضا را عوض کنند. هدف دوم اینکه سعی دارند دولت جای اینکه به کارهای خود برسد هر روز پرونده زیر بغل بزند و به مجلس برود و به سوال‌های نامربوط پاسخ دهد. البته سوال حق نماینده است ولی اینکه برای مثال از یک معلم ریاضی در رابطه با آمیب سوال شود بسی جای تامل دارد و درست نیست.

   نتیجه این برخورد چیست؟

نتیجه اینکه این وضعیت با دو هدف است اول فرسایش انرژی دولت و دوم فرار رو به جلو برای پاسخ ندادن به خرابکاری‌ها و اشتباهاتی که درگذشته رخ‌داده است.

   به نظر شما جامعه اقبالی به این روش‌ها دارد؟

به نظر می‌رسد که پرونده این تفکر و افراطیون کم توجه به منافع ملی بسته شده است. مگر اینکه یک گونه متفاوتی با آرایش جدید وارد میدان کنند. به نظر من مردم دیگر به افرادی که در مجلس هفتم تا نهم آنگونه با احمدی‌نژاد برخورد کردند و دربست در اختیار دولت او بودند و در حال حاضر دربست در حال مخالفت با دولت روحانی هستند و در حال یقه‌گیری‌ها  هستند، اقبالی ندارند.

   درچه صورتي حمايت مردم از دولت تحليل خواهد رفت؟

باید توجه داشت که جامعه ما با کسی عهد اخوت نبسته است و دولت باید مراقب پیگیری مطالباتی باشد که جامعه داشته و یکی از مهم‌ترین مسائلی که ما کمتر شاهد هستیم و باوجود اینکه روحانی تاکید موکد دارد که پای وعده‌هایم هستم این است. دولت چشم انداز روشن و قابل لمس و برنامه ریزی شده‌ای را به افکار عمومی منتقل نمی‌کند.

   افزون بر این نکته نظر‌ها، گفته ویژه و خاصی برای مخاطبان ما دارید؟

به عنوان یک ناظر می‌گویم و با نگاهی به آینده می‌گویم همه باید یک تعهد و توافق جمعی برای حفظ و استمرار فضای امید و آن چیزی که بعد از ۲۴خرداد۹۲ به وجود آمده است، داشته باشیم و باید آن را حفظ کنیم و نگذاریم که این راهروي ایجاد شده از بین برود شاید برخی اوقات به هم تنه بزنیم ولی نباید امید رااز بین ببریم.
نظرات بینندگان