«به نام خداوند جانآفرین
جناب آقای دکتر علی جنتی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام و احترام؛
ما نزدیک به یک سال است که به امید تدبیر صبر کردهایم و در انتظار رسیدن نسیم دلنشین و
آرامبخش تحولات مدیریت فرهنگی کشور در استان کهنسال و پهناور فارس و فرهنگ شهر شیراز بودهایم؛ شهر و استانی که نقششان در تاریخ و فرهنگ این سرزمین بر همگان هویداست. آنچه در روزهای اخیر در پهنه فرهنگ شهر ایران اسلامی حدیث آن میرود، ناظر بر اخباری است که بدون درنظر گرفتن ظرفیتهای فرهنگ و هنر فارس تصمیم بر انتصاب مدیرانی است که در باغ فرهنگ و هنر قدم از قدم برنداشتهاند، نه آنکه لزوماً مدیران فرهنگی میبایست از هنرمندان باشند، بلکه شناخت نسبی و اولیه از آن، سرعت اتخاذ تصمیمها را افزایش میدهد و روند فعالیتهای فرهنگی هنری را سهلتر خواهد ساخت. عدم اعتقاد قلبی و نداشتن تعلق خاطر به فرهنگ و هنر از سوی مدیران فرهنگی باعث میشود محافظهکارانه در استیفای حقوق اصحاب فرهنگ و هنر عمل کنند. شایسته است مدیری که برای تصدی فرهنگ و هنر فارس انتخاب میشود همسنگ آن باشد چرا که توفیق فرهنگ، اندیشه و هنر فارس، ایران عزیز را متأثر از خود خواهد ساخت.
جناب آقای وزیر؛
تا امروز شما نشان دادهاید که از خوف بحرانآفرینی و تهمتزنی مخالفان بر سر تعالی فرهنگ و منافع مردم مصالحه نمیکنید. شما میدانید که در تصمیمگیری کلان راه بیتاوان وجود ندارد. ندیدن واقعیات، عدم پاسخگویی به مطالبات بحق مردم و فرهنگواران و تصمیمگیری غیرکارشناسی و متکی بر توصیه و فشار تاوان را دوچندان خواهد کرد و گره کور، کورتر خواهد شد. میدان سیاست، فرهنگ و تصمیمگیری، میدان گلیم شرف شخصی خود را از آب کشیدن نیست. میدان تعهدات، میدان به گرو گذاشتن حیثیت است و میدان سرافرازی یا سرنگونی تاریخ است. تاریخ، بی تبعیض به همگان فرصت کوتاهی میدهد و بر ما و شماست که این فرصت را دریابیم. ما بر این باوریم که در سالی که به نام فرهنگ مزین شده است غرور و تفرعن و دامن برچیدن دردی از دردهای ما را دوا نخواهد کرد. باید به میدان آمد، باید هراس نام و ننگ و هراس از اشتباه کردن را به کناری گذاشت و باید هرآنچه را که از فکرمان میگذرد و در توانمان است به میدان بیاوریم. تاریخ همچنان که سیاستمداران را داوری خواهد کرد، اهل فرهنگ را هم داوری میکند و این یکی از مهمترین دلایل نوشتن این نامه از سوی فرهنگواران فارس به بزرگمردی چون شماست.
ما فرصت محدودی برای زیستن و آفریدن داریم و در دوره اعتدال و تدبیر و امید سهم خود را از تعالی و شادی و آزادی میخواهیم و یکی از پایههای به سامان رسیدن این امید انتصاب مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس است. مدیری با لیاقت، قدرت، جسارت، نوآوری و شناخت فرهنگ و اهالی آن. مدیری که پیش از آغاز کار در عرصه فرهنگ دارای کارنامه و برنامه باشد و به اداره کل حیثیت ببخشد و نه از آن حیثیت بستاند. مدیری که برای اهالی فرهنگ شناخته شده باشد. سپاسگزار خواهیم شد که در انتخاب و انتصاب مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس نظر فرهنگوران و جایگاه ویژه شیراز و فارس را در نظر آورید. اگر مصلحتاندیشی در عرصه تصمیمگیریهای فرهنگی بویژه در فرهنگ شهرهایی چون شیراز و جه غالب پیدا کند امید و اعتماد مردمان و فرهنگوران از دست خواهد رفت و یأس و ناامیدی جایگزین آن خواهد شد.
با سپاس و احترام
جمعی از پژوهشگران، نویسندگان، شاعران و هنرمندان فارس»