arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۶۶۳۸۸
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۱۱ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۳

آیت الله لاریجانی: اینکه می‌گویند نباید به زور آدم‌ها را به بهشت ببریم بنیان لیبرالیته و مدرنیته دارد

آیت‌الله آملی لاریجانی که در دهمین همایش دکترین مهدویت شرکت کرده بود با اشاره به نحوه سبک زندگی این پرسش را مطرح کرد که آیا نحوه زندگی ما مطلوب اسلام است یا نه؟ و عنوان کرد: در این نحوه زندگی خلط است و نگاه قرآنی نیست. این زندگی چیزی بین زندگی ایمانی و زندگی وارداتی غربی است که برای ما مشکلاتی ایجاد کرده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


رییس قوه قضاییه گفت: اینکه می‌گویند نباید به زور آدم‌ها را به بهشت ببریم بنیان لیبرالیته و مدرنیته دارد.

به گزارش «انتخاب»، آیت‌الله آملی لاریجانی که در دهمین همایش دکترین مهدویت شرکت کرده بود با اشاره به نحوه سبک زندگی این پرسش را مطرح کرد که آیا نحوه زندگی ما مطلوب اسلام است یا نه؟ و عنوان کرد: در این نحوه زندگی خلط است و نگاه قرآنی نیست. این زندگی چیزی بین زندگی ایمانی و زندگی وارداتی غربی است که برای ما مشکلاتی ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: کلمه سبک زندگی در ترجمه لایف استایل غربی‌ها است که برخی به آن way of life به معنای روشی که زندگی می‌کنیم نیز می‌گویند. سبک زندگی به معنی چیزی است که نحوه حیات و زندگی ما را شکل می‌دهد و در سندهای متعدد به همین معنا آمده است، البته برخی از آن به عنوان typical way of life یعنی نحوه زندگی خاص نیز می‌گویند، البته مقصود از سبک زندگی یعنی سبک زندگی موجود و فقط توصیف است و در آن ارزش وجود ندارد.

به نوشته ی ایسنا، رییس قوه قضاییه تاکید کرد: در سبک زندگی معنای غربی وضعیت مطلوب مطرح نشده و آن چه که موجود است مورد نظر است. در حالی که سبک زندگی مطلوب یک اصلاح کاملا معقول است. نکته مهم این است که ما در این بحث‌ها به دنبال طرح مسائل معقول هستیم. ممکن است کسی بگوید در لایف استایل نمی‌شود از زندگی اسلامی سخن گفت. من هم چنین چیزی در منابعی که درباره لایف استایل قبلی مطالعه کردم ندیدم، اما باید توجه کنیم در جوامع مختلف نحوه زندگی‌ها با هم فرق می‌کند.

وی با بیان اینکه در سبک زندگی در غرب ظواهری وجود دارد، اضافه کرد: یکی از ویژگی‌های آنها در خود فرو رفتن به معنای این است که فقط خود را می بینند. این موضوع به کشورهای دیگر نیز سرازیر شده و شاید کل مشرق زمین را فرا گرفته است. کشورهای غربی با افکار خود کشورهای دیگر را بمباران می‌کنند و مظاهرشان را به آنها می‌فروشند. به عنوان نمونه دلبستگی‌هایی مثل موبایل و اینترنت امور وارداتی هستند، البته نمی‌گویم که نباید از ابزار استفاده کنیم اما اینکه از ابزار استفاده کنیم یک چیز است و اینکه زندگی آن انسان مقصور شود چیز دیگری است.

او گفت: این مظاهر ناشی از بنیان‌های فکری دیگری است که در پس این مظاهر قرار گرفته‌اند. مظاهری که در مغرب زمین می‌بینیم ناشی از مدرنیته و تجدد است که یک فکر و جریان است و می‌تواند زمان خاصی نداشته باشد. یکی از اساسی‌ترین آموزه‌های مدرنتیه فردگرایی است، فردگرایی لیبرالی نیز از همین جا آمده است. تفسیر تقریبا عمومی از فردگرایی این است که هر انسانی یک واحد مستقل است و مسیر زندگی اش را خودش تعیین می‌کند. از اینجا یک رکن زایده می‌شود و آن نسبیت در اخلاق است این یعنی ارزشها را فرد تعیین می‌کند و مشخص می‌کند چه چیزی در حیاتش ارزشمند نیست؛ اینکه یک امر ارزشمند داریم و همه باید به سمت آن بروند در مدرنتیه نفی می‌شود و ارزش‌ها را خود فرد خلق می‌کند.

رییس قوه قضاییه ادامه داد: در اینجا یک نوع نسبی‌گرایی در ارزش‌ها و بایدها و نبایدها به وجود می‌آید و از این طرز تفکر تزهایی هم در سیاست به وجود می‌آید مثل بی‌طرفی دولتها اینکه دولتها باید کار حداقلی کنند و نباید ورود پیدا کنند که مردم چه مسیری را می‌روند؛ ما باید در دولتها کار حداقلی کنیم و کمک کنیم که راهی را که می‌خواهند بروند. اینکه می‌گویند با زور آدمها را به بهشت نبریم از همین جا ناشی می‌شود. این حرف بنیان لیبرالیته و مدرنیته دارد، البته در فلسفه این بحث‌ها پاسخ‌های محکمی دارد که اصلا می شود یا نه. اینکه بگوییم ارزش ها تابع زندگی هر شخص هستند داستان جدایی است و مبدا آن در مدرنتیه است.

آملی‌لاریجانی در ادامه این بخش عنوان کرد: در مدرنیته هر شخص خودش است و کاری به دیگری ندارد. سبک زندگی در غرب این است که هرکس در لاکش است و به همین دلیل مثلا ممکن است دو نفر سالها همسایه باشند کاری به هم نداشته باشند. اما ایثار، توجه به همسایه،‌ امر به معروف و نهی از منکر مفاهیم دینی ما است که در فرهنگ غربی و لیبرالیته معنا ندارد. در فرهنگ غربی جمعی کار کردن نیز بر این مبنا است که انسانها به جایی که خودشان می خواهند برسند یعنی نگاه ابزاری وجود دارد.

رییس قوه قضاییه گفت: یکی از مفاهیم مدرنیته عقلانیت ابزاری است که به دنبال تولید بیشتر می‌رود. کار عقل ابزاری، حسابگری است که به چه وسیله‌ای بیشترین مقصودها را فراهم کند. دیدیم که در جامعه لیبرالیسم چه بساطی بر سر تولید آوردند و منجر به انفجار تولید شدند. بحث توسعه زمانی نیز در کشور ما و در دولت اصلاحات رخ داد که مطلقا لیبرالی بود اینکه به دنبال تولید برویم ناشی از عقلانیت ابزاری است مثل مدیری که دائما سعی می‌کند برای هدفهایش ابزار به کار ببرد ولی هدف‌ها در محاق هستند.

رییس قوه قضاییه تاکید کرد: وقتی از دور به جامعه غربی نگاه می‌کنیم توصیفات، فیلم‌ها، رمان‌ها و کشت و کشتار سیاسی که به بهانه حقوق بشر صورت می گیرد نحوه زندگی ناشی از بنیان‌های لیبرالیسم است ولی نگاه قرآنی چنین نیست.

وی با اشاره به آراء برخی فیلسوفان غربی از جمله ویتگنشتاین عنوان کرد: ویتگنشتاین مفهوم form of life را مطرح می‌کند که مقصود از آن بنیادی‌ترین لایه‌های حیات است و مربوط به اعتقادات می‌شود. مثلا یک آدم متدین و موحد در اعماق وجودش ایمان را پذیرفته و در آن نهایت و عمق زندگی به حقیقت هستی دلبستگی پیدا کرده و تمام مظاهر زندگی‌اش بر اساس آن است. یک فرد کافر هم همانطور است و در لایه‌های عمیق زندگی‌اش کفر را اختیار کرده است.

ویتگنشتاین می‌گوید تمام تصورات ما ناشی از بازی‌های زبانی است. در یک لایه عمیق‌تر نحوه حیات، بازی‌های زبانی را تبیین می‌کند و خود این بازیهای زبانی ناشی از نحوه حیات است.

وی تصریح کرد: با نگاه قرآنی مومن حیات دیگری دارد و آیات قرآنی نیز همین را می‌گویند از نظر قرآنی حیات طیبه حیات قرآنی است. نگاه قرآنی با این شکلی که امروز در غرب است و اشاراتی از آن به زندگی امروز ما سرازیر شده، فرق می‌کند. مظاهر غربی ناشی از فردگرایی و عقلانیت ابزاری است اما قرآن،‌ عقل را ابزاری نمی‌بیند. نگاه قرآن به عقل زمین تا آسمان با نگاه مدرنیته و غرب به عقل فرق می‌کند. قرآن انسان را یک موجود مادی نمی‌داند. حقیقت انسانی یک حقیقت عظیم است که اگر انسان آن را به فعلیت برساند مظهر صفات الهی و خلیفه الله می‌شود.

انسانی که قرآن به آن نگاه می‌کند انسانی نیست که ارزش ها را خودش قبول کند.

رییس قوه قضاییه بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که آیا سبک زندگی ما قرآنی است؟ و در پاسخ به آن گفت: ما فرزندانمان را پای اینترنت و ماهواره می‌نشانیم و می‌خواهیم نحوه حیاتمان قرآنی باشد. ما باید این فکر را عوض کنیم به خودمان برگردیم قرآن کنوزی (گنج) است که از دل هستی آمده است و ما باید از آن استفاده کنیم، البته ما با چیزهایی مثل موبایل و رایانه یا ابزار مخالف نیستیم ولی استفاده از آنها باید معقول و در چارچوب معنویت و حیات قرآنی باشد. نگاه قرآنی این است که حیات طیبه و صراط مستقیم الهی نیز عبودیت است و به شواهد متعدد، امام عبودیت محض است. ما حیات طیبه هستیم و حیات طبیه با امام پیوند می‌خورد.

آملی لاریجانی در پایان گفت: اگر از من بپرسید سبک زندگی قرآنی چیست می‌گویم قرآن حیات حقیقی ما را حیات طیبه می‌داند. اما این وضعیت زندگی ما، اسراف‌ها و بطالت‌هایی که داریم، حیات قرآنی نیست. حیات طبیه با صراط مستقیم و عبودیت پیوند می‌خورد و این صراط مستقیم با عبودیت نیز پیوند دارد. هر کس می خواهد به حیات طبیه برسد باید با امام زمانش پیوند و انس داشته باشد و در طریق و عمل امام را پیروی کند؛ صراط مستقیم الهی، خدشه‌بردار نیست و چپ و راست ندارد. این معیشت الهی و نجات این جوانان و کشورمان در این راه است.

نظرات بینندگان