به گزارش انتخاب؛ دومين نکته در شدتگيري درگيریهاي اخير، به تلاش بسيار زياد «نتانياهو»
براي اقناع «محمود عباس» جهت صرفنظرکردن از توافق با «حماس» بازميگردد. در
ابتدا، «ابومازن» هم اصرار داشت شرايط فعلي با رژيم اسراييل بههم نخورد و
مذاکرات سازش پيش رود. سفرها و رايزنيهاي «کري» هم نشان ميداد
آمريکاييها نيز مايل بودند مذاکرات به بنبست نخورد. در سوي مقابل، «عباس»
اصرار داشت در هنگام مذاکرات، شهرکسازيهاي نامشروع خارج از توافق در
کرانه غربي متوقف شود و «نتانياهو» اسرايي که در توافقات قبلي متعهد به
آزادي آنان شده بود را در موعد مقرر آزاد کند که اين اتفاق رخ نداد و
بهعنوان دستمايهاي براي لزوم ادامه مذاکرات، مورد استفاده قرار گرفت.
عباس از اين دو موضوع استفاده کرده بهسراغ تشکيل دولت وحدت ملي رفت.
«عباس» نخست بهدلايل داخلي و با توجه به ضعيفشدن «حماس» نسبت به گذشته پس
از سرکوب «اخوانالمسلمين» در مصر، از تمايل رهبران اين جنبش براي حضور در
دولت وحدت ملي استفاده کرد و دوم، براي چانهزني در مذاکرات آتي با
اسراييل به آن نگريست.