مشروح گفت وگو با این دیپلمات سابق وزارت خارجه به شرح زیر است:
ایران برخلاف بحران افغانستان و عراق که با آمریکا همکاری کرد، در موضوع داعش به دلیل آنچه نبود اراده جدی در این کشور می داند، در ائتلاف بر ضد داعش حضور ندارد؛ چه ارزیابی باید از این تصمیم ایران داشت؟
شاید آنچه موجب تردید ایران شده این است که آیا آمریکا اراده برای همکاری دو جانبه دارد یا خیر؟ البته در سه ماه گذشته ایران و آمریکا هر کدام به شکل مستقل در جهت مهار داعش قدم برداشتند. حمایت ایران از کردها و شیعیان عراق یک نمونه از این اقدام ها بود. از آن طرف آمریکا هم پشتیبانی هوایی برای حمایت از ایزدیان در عراق داشت.
شاید تردید در ایران برای همکاری با آمریکا باعث شده رئیس جمهور در اظهار نظر خود از نداشتن اراده جدی از سوی آمریکا برای مقابله با داعش سخن بگوید و الا ناتو وقتی وزیر امور خارجه دانمارک را به ایران فرستاد هدفش متقاعد کردن ایران برای حضور در ائتلاف جهانی علیه داعش بودد و تلاش کرد این پیام را برساند که این جنگ مسیحیت و اسلام نیست.
فکر نمی کنید وقتی داعش سرکوب شود، اشغالگری کشورهای ثالث در خارومیانه موضوعیت پیدا می کند؟
آمریکا دیگر نمی خواهد نیروی نظامی زمینی در داخل عراق داشته باشد، این امر دلایل متعدد دارد، اما ممکن است نیروهای ناتو در صورت لزوم عملیات زمینی مقطعی داشته باشد ولی نه اینکه بخواهد عراق را اشغال کنند.
اظهارات اخیر اوباما درباره داعش اشاره ای هم به ایران داشت که آن را می توان لحن تازه رئیس جمهور آمریکا دانست.اوباما در گفت وگو با شبکه ان. بی .سی تاکید کرد بود که « مشکل پیش روی دولتهای سنی مذهب ، ایران یا موضوع شیعه و سنی نیست»چه تحلیلی می توان برای این ادبیات اوباما قائل شد. آیا لحن مقامات آمریکایی تغییر ر قبال ما تغییر کرده است؟
این اظهارات نوعی سیگنال مثبت است که آمریکا را در کنار ایران قرار می دهد. طبیعی است که در این سالها عربستان و دیگر کشورهای عربی ایران هراسی را تبلیغ می کنند . اوباما با این اظهاراتش اذعان می کند که دشمن اعراب، ایران نیست، بلکه افراط گرایی در درون جهان عرب است که امروز در قالب سلفی گری خود را نشان می دهد.لذا می شود گفت این موضع گیری حمایتی است. اگر ایران چنین حرفی می زد،شاید خیلی از کشورها نمی پذیرفتند، اما وقتی خود اوباما هم موضعی شبیه ایران می گیرد، برای خیلی ها این تردید برداشته می شود که ایران هم همگام با بقیه علیه داعش است و درگیری با اعراب و اهل سنت ندارد.
دیپلماسی دولت در لحن جدید اوباما چه سهمی دارد؟
قطعا گامهایی که ایران در ظرف یک سال گذشته داشته ، موجب تغییر لحن آمریکایی ها شده است؛ طبیعی است که آنها محض رضای خدا از کسی حمایت نمی کنند. بنابراین وقتی رئیس جمهور این کشور به این حقیقت اذعان می کند که مشکل کشورهای اهل سنت ایران نیست، این امر به خاطر روندی بوده است که در یک سال گذشته دستگاه دیپلماسی ما در پیش گرفت و نشان داد حسن نیت دارد. الان هم این سیگنال مثبت می تواند و می تواند در روابط ایران با اعراب منطقه موثر باشد.
این اظهارات می تواند در مذاکرات آتی هسته ای هم تاثیر بگذارد؟
قاعدتا مذاکرات ما تا الان مثبت بوده است که باعث این موضع گیری از سوی رئیس جمهور آمریکا شده است، اما ادامه این فرآیند بستگی به همکاری طرفین دارد. لحن جدید اوباما، محصول حسن نیت ایران در یک سال گذشته است.نه اینکه فرض کنیم این اظهارات شروعی برای یک سال دیگر خواهد بود. البته چون فضای امروز رابطه امروز ایران و آمریکا مثبت است ، قطعا در آینده یک سال آینده این اثر مثبت ادامه یابد.
اما شواهد و اظهارات مقامات ایران و آمریکا نشان می دهد که موانع عدم توافق زیاد است و کمی خوشبیانه است بخواهیم حتی تا اذر ماه از توافق نهایی ایران و 1+5 صحبت کنیم.
وقتی قرار است شرایط اعتماد ساز به وجود بیاید،باید به هر صورت یک سری بازدیدهای آژانس بدون ملاحظه پذیرفته شود. ایران الان در حال بررسی این موضوع است. چون این بررسی ها به نوعی به معنای پذیرش پروتکل الحاقی است.درخواست های امروز 1+5 و آژانس هم همان معنا را می دهد. اگر ایران در این زمینه با غرب همکاری کند، قطعا مذاکرات تا آذر ماه به نتیجه می رسد، اما عدم پذیرش این مساله از سوی ایران سرانجام ابهام آمیزی را برای مذاکرات به وجود می آورد.
مساله این است که علاوه بر خود دیپلماتهای ما، افکار عمومی ایران هم تمایلی به پذیرش پروتکل الحاقی ندارد.
برای اعتماد سازی باید چیز هایی را قبول کرد. ممکن است ما مستوجب این نباشیم که به سمت پذیرش پروتکل حرکت کنیم، اما چاره ای نیست. چون تجربه کشورهای دیگری هم که اعتماد سازی کردند نشان می دهد که 8 تا 10 سال اموری را پذیرفتند که در شرایط عادی آن را قبول نمی کردند و الا اعتماد سازی معنای دیگری را نمی دهد.چون آنها می خواهند بگویند ما به سمت اعتماد سازی رفتیم و هر نقطه ای که ابهام داشتیم را بازرسی کردیم و دیدیم که حرف ایران درست است. بنابراین صورت مساله روشن است.، اینکه ما تمایلی برای پذیرش پروتکل الحاقی نداریم، درست است، اما اعتماد سازی جز این موضوع معنا پیدا نمی کند.