«"پاسخگو باشید"! منظورم تکیهکلام بازیگران مجموعه تلویزیونی "دردسرهای عظیم" نیست، بلکه منظورم پرداختن رسانه ملی به مجموعههای طنز تلویزیونی است که هر سال نسبت به دههی 80 ضعیفتر از قبل تولید میشوند.»
همزمان با پخش مجموعه «دردسرهای عظیم» از تلویزیون، هوشنگ صدفی - منتقد - متنی را نوشته است؛ جملهی بالا بخشی از متن این منتقد است.
صدفی در بخشی از یادداشت آورده است:
«در سالهای اخیر رسانه ملی به جای استفاده از قابلیت برنامهسازان طناز با تجربه، اغلب سعی دارد از توانایی افراد جدیدی استفاده کند که تجربه خوبی در ساخت برنامههای طنز ندارند شاید این رویه نوعی میدان دادن به جوانان باشد اما نمیتوان در حوزه طنز که قالب سختی برای جذب مخاطب است ریسک کرد. این رویه نوعی ظلم به مخاطبانی است که به رسانه ملی اعتماد کردهاند؛ چراکه به جای بهره گرفتن از قابلیت طنزپردازان پیشکسوت از جوانان تازه کار برای طنزپردازی استفاده کرده است. سریال طنز «دردسرهای عظیم» شاید بتواند در ظاهر با نام «مهدی هاشمی»، بازیگر مطرح مجموعه تلویزیونی «سلطان و شبان» دهه 60 مخاطبانی را جذب کند ولی در واقع نتوانسته انتظار مخاطبان عام و خاص را برآورده سازد.
این منتقد در ادامه یادداشت خود آورده است:
«حضور مهدی هاشمی، بازیگر توانمند سینما و تلویزیون، در این مجموعه تا حدی توانست جای خالی قصه کلیشهای و تکراری این مجموعه را بپوشاند اما در ادامه نتوانست تأثیر مثبتی چون مجموعه تلویزیونی سلطان و شبان در مخاطبان ایجاد کند. شاید از آن نظر که مخاطبان تلویزیونی دیگر آن مخاطبان ساده پسند دهه 60 نیستند. تجربه موفق مهدی هاشمی در فیلمهای "همسر"، "معجزه خنده"، "هیچ"، "رژیم طلایی" و "ضدگلوله" توانسته از او یک بازیگر مطمئن و توانا بسازد اما مهدی هاشمی هم نتوانست این مجموعه تلویزیونی طنز را ازسراشیبی سقوط نجات دهد. شاید یک دلیل آن پرداخت کلیشهای و تکراری از قصهای است که مشابه آن را به گونه ای در قاب تلویزیون دیدهایم. مجموعه تلویزیونی "پیامک از دیار باقی" مشابهت نزدیکی با این مجموعه دارد با این تفاوت که در این برنامه شخصیت بساز و بفروش با عنوان جعلی، مردهای را دفن میکند تا از دست طلبکاران نجات یابد و این تازه آغاز قصه است.»
صدفی همچنین درخصوص کارگردانی برزو نیکنژاد عنوان کرد:
«باید پذیرفت "برزو نیک نژاد"، فیلمنامه نویس دو مجموعه ی تلویزیونی "دودکش" و "روزهای بد به در" بهرغم کارنامه موفق در نگارش، در مقام کارگردانی نتوانسته از عهده یک مجموعه تلویزیونی طنز تأثیرگذار برآید. این مجموعه با بازی خوب "جواد عزتی" و "مهدی هاشمی" شاید شروع خوبی داشته باشد، اما با گذشت زمان و تغییر مسیر قصه اصلی از دردسرهای "لطیف" به ماجراهای "آقای خاکپور" ، قصه افت میکند که حتی گرههای فرعی داستان نیز نتوانست این مجموعه طنز را نجات دهد.»
وی در ادامه تاکید کرده است:
«کارگردان برنامه اغلب در طول قصه از شیوه کمدی موقعیت برای خلق صحنههای طنز بهره میگرفت که در برخی موارد این نوع موقعیتهای کمیک انتظار مخاطبان را برآورده نساخت. به باور نگارنده اگر این قصه در ساختار جدی درام اجتماعی ارایه میشد شاید تاثیر بهتری بر مخاطبان داشت. پیشبرد موازی ماجراهای عشق و ازدواج لطیف و دردسرهای آقای خاکپور گاهی موجب عدم تمرکز بیننده در طول قصه می شد.
این منتقد درخصوص قصهی سریال دردسرهای عظیم نیز عنوان کرده است:
«نویسنده در بیشتر موارد برای شخصیت پردازی "میرزاده" ، "خاکپور" و "لطیف" فراموش می کرد که شغل و جایگاه اجتماعی وی را در جامعه نشان دهد؛ لذا اغلب شخصیت های اصلی این مجموعه فاقد شناسنامه شغلی بودند. از این رو نویسنده نتوانست از رفتارهای جزئی مشاغل و تکیه کلامهای آنها در پرداخت شخصیتهای قصه به خوبی بهره بگیرد؛ در حالی که شناخت مخاطبان از شغل شخصیتهای داستانی تنها از دیالوگهای آنها مشخص بود و بس. ورود زن دوم آقای خاکپور نیز درطول روند داستانی آن چنان کمکی کمکی به مجموعه طنز یادشده نکرد.»
وی با اشاره به اینکه ریتم و آهنگ قصه در برخی سکانسها کند بود و تدوینگر نتوانسته بود به روند داستانی مجموعه تلویزیونی سرعت ببخشد، در عین حال آورده است:
«تفاوت زوایای دید دوربین در برخی سکانس ها قابلیت های خوبی را از توانایی تکنیکی تصویر بردار به نمایش گذاشته بود.»
هوشنگ صدفی در پایان یادداشت ارسالی خود به ایسنا آورده است:
«حیف شد که قصه پرداز مجموعه تلویزیونی نتوانست از قابلیت های شغل راننده آمبولانس (جواد عزتی) به نحو احسن در طول قصه برای خلق موقعیت های کمیک استفاده کند ؛ طبیعتا اگر روند اصلی قصه با این شغل غیر تکراری و جذاب ادامه می یافت شاید مطلوبیت خوبی به مجموعه تلویزیونی میبخشید. با این حال حضور" جواد عزتی" به همراه بازیگر توانمندی چون" مهدی هاشمی" در یک مجموعه تلویزیونی طنز فرصت خوبی را در اختیار مخاطبان رسانه ملی قرار داد. اما به رغم طنازی "مهران رجبی" در مجموعه های طنز این بار شاهد خلق موقعیت های کمدی کلامی وی نبودیم ومتاسفانه این فرصتی بود که کارگردان آن را از دست داد.»
همیشه به همسرم می گم ما به اندازه کافی گرفتاری داریم بعد باید بیایم غم و غصه های مامان ستایش و مامان مدینه و ... هم تحمل کنیم...
ولی به هر حال نباید از بیرون گود نشست و گفت لنگش کن!