پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خرین قسمت برنامه زنده تلویزیونی
سطرهای ناخوانده، فرصتی بود برای محسن رضایی که با پردهبرداری از ماجرای
نامه سرنوشتساز خود بهعنوان یکی از دلایل پایان جنگ، به بیان برخی
ناگفتههای دوران جنگ هشتساله با عراق بپردازد. رضایی که در اولین شب حضور
خود در این برنامه گفته بود «پیشنهاد میکنم درباره جنگ با آقای میرحسین
که نخستوزیر دولت جنگ بودهاند صحبت کنید» در آغاز برنامه جمعهشب که
دومین جلسه حضورش در این برنامه بود، گفت: «برخی از افراد هم گفته بودند
چرا اسم بعضی فتنهگرها را آوردید که من عرض کردم برای حقیقتیابی این
مساله از آقایان تقاضا کردم که سوالات مربوط به هرکسی را از خودشان
بپرسید. بالاخره برخی از مسوولانِ آن موقع، پرسشهای جدی دربارهشان نسبت
به پشتیبانی جنگ مطرح است. بههرحال حقیقتیابی باید محور این بحثها باشد و
من به این دلیل عرض کردم. حتی اگر صدام زنده بود و در همان قفس آهنین
خودش هم بود، من از شما میخواستم بروید و برخی سوالات را واقعا از او به
عمل بیاورید. درواقع درباره نقاطی نظیر ضعف در پشتیبانی جنگ که مسوولیتش با
دولت موسوی بود، باید خود آنها پاسخ دهند و نه من.»
انتقاد از مجمع عقلا
رضایی در ادامه درباره دلایل نامهنگاری به امام(ره) درباره مجمع عقلا
توضیح داد: «مشکل این بود که اخبار آقایان، فضایی را ایجاد میکرد که برخی
اخبار ضدونقیض از این طریق بهسمت جبهه میآمد. عنوان مجمع عقلا تعبیر
طعنهآمیزی بود؛ یعنی کسانی که در صحنه جنگ هستند عقل ندارند و اثر این
صحبتها در بین رزمندگان خطرناک بود و روحیه آنان را تضعیف میکرد. از این
رو به امام راحل نامهنگاری کردم و حضرت امام فرمودند که جلسات تعطیل شود.»
ماجرای نامه سال 67
رضایی در ادامه این برنامه گفت که برنامهای پنج ساله برای ساقطکردن صدام و همزمان اخراج آمریکا از خلیجفارس تنظیم
کرده و آن را طی نامهای خطاب به هاشمی نوشته است. نامهای که با عنوان
«سرور مکرم حضرت حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای هاشمی» آغاز شده بود و در
آن آمده بود: «جنگ سوم بهزودی بین ما و عراق آغاز میگردد... بزرگترین
خطری که ما را تهدید میکند، حجم این توطئهها نیست بلکه بالعکس این
توطئهها میتواند رحمتی برای انقلاب و ملت ما باشد. دفاع از شخصیت، هویت و
ملیت بزرگترین انگیزه برای ساماندهی و وحدت و انسجام نیروهای ملت ماست،
مشروط بر اینکه از جمله شرایط آن، اختیاردادن به نیروهای حزباللهی، تحول
در سیستم اداری کشور و عقیدهیافتن بر سقوط صدام و حزب بعث در مدت زمان باقیمانده باشد.»
در ادامه این نامه آمده بود: طرح اصولی ما برای جنگ را تقدیم میکنم و
مطمئن هم نیستیم که مسوولان این طرح را عملی کنند و اگر خوشبینانه هم
بنگریم، ضعیف عمل میکنند که حداکثر خسارت تاخیر است.
الف- هدف نبرد باید انهدام صدام و حزب بعث عراق باشد.
ب- حصول اهداف مادی که میتواند مفهوم معنوی فوق را تحقق بخشند، عبارت است
از تصرف فیزیکی منابع حیاتی، اقتصادی و سیاسی رژیم عراق و خارجکردن
آمریکا از خلیجفارس
تبصره- در طول سقوط حزب بعث و صدام، بدون خروج آمریکا از خلیجفارس،
هیچگونه ضمانتی برای کسب هدف وجود ندارد. (رضایی در حین قرائت نامه: این
تبصره را زدم برای اینکه بگویم این طرح هم برای سقوط صدام است و هم اگر
آمریکاییها دخالت کردند.)
ج- یک برنامه حداکثر پنجساله که توسعه سازمان رزمی نیروهای مسلح را داشته باشد، طراحی کردهایم.
د- طرحهای عملیاتی جنگ خلیج فارسبعد از سقوط صدام و حزب بعث و سقوط
آمریکا از خلیجفارس را انشاءالله در آینده ارایه خواهیم داد. (رضایی در
حین قرائت نامه: امکانات درخواستی برای این طرحها بوده است)
- تا پایان سال 67، عملیات انهدامی
- تا پایان سال 68، عملیات انهدامی
- تا پایان سال 69، عملیات انهدامی
- سال 70، آغاز عملیات سراسری
- تا پایان سال 71، پایان عملیات سراسری (رضایی در حین قرائت نامه: که
صدام و حزب بعث سقوط میکند و اگر آمریکاییها بخواهند دخالت کنند، با آنها
مقابله میکنیم و از خلیجفارس بیرونشان میکنیم. بعضیها گفتند که ایشان
در نامهاش نوشته که ما تا پنجسال بعد نمیتوانیم عملیات کنیم، در حالی
که در این نامه میبینید که ما در همان سال اول عملیات داریم.)
بخش دیگری از نامه رضایی مربوط به تجهیزاتی بود که او برای اجرای برنامه
پنجساله خود به آنها نیاز داشته و بنابر آنچه که رضایی از روی نامه تاریخی
خود خواند، عبارت بودند از:
- سال 67؛ افزایش تیپهای پیاده به 60 تا 70 تیپ (آنموقع حدود 50 تیپ بود)، افزایش زرهی (تانک) 1000، هواپیما آموزشی،
- سال 68؛ افزایش تیپهای پیاده 100 تیپ، افزایش زرهی (تانک) 1500، 70 هواپیما،
- سال 69؛ افزایش تیپهای پیاده 160 تیپ، افزایش زرهی (تانک) 1700، 120 هواپیما،
- سال 70؛ افزایش تیپهای پیاده 250 تیپ، افزایش زرهی (تانک) 2000
- سال 71؛ افزایش تیپهای پیاده 350 تیپ، افزایش زرهی (تانک) 2500، 300 هواپیما
درخواست رضایی برای صدور احکام ویژه توسط امام
رضایی در بخش نکات قابلتوجه نامه خود هم تجهیزات دیگری به این شرح درخواست کرده بود:
الف- مساله تهیه هواپیما و تلاش جدی برای ساخت سلاحهای لیزری و... در این
مدت از ضرورتها و در نبرد بسیار موثر است ولی اگر حاصل نشد، اینطور نیست
که پیروزی به دست نیاید، بلکه فشارهای سنگینی را باید تا کسب پیروزی متحمل
شویم.
ب- مهمترین قسمت این طرح تهیه و دراختیارقرارگرفتن بودجه لازم است که با
توجه به تجربه سال گذشته بعید میدانیم دولت و ستاد به تعهدات خود عمل کند.
د- ما هیچ راه برگشتی را نه قبول داریم و نه اساسا به وجود آن مطمئن
هستیم، ضمن اینکه توقف و تاخیر را هم خسارتبار میبینیم. (رضایی در حین
قرائت نامه: راه برگشت یعنی اینکه نجنگیم و دنبال صلح برویم) و به اجرای
تعهدات مسوولان دولت هم امیدوار نیستیم. ولی تکلیف خودمان میدانیم که
بجنگیم و از آنجا که خداوند متعال صاحب این انقلاب است بههرحال راهی باز
خواهد شد و ما با بسیج امکانات و نیروهای متعهد و حزباللهی به پیروزی
خواهیم رسیم.
ه- مشکلات و تشکیلات سپاه از جمله اختیارات فرماندهان، انضباط و آموزش
باید جدی گرفته شود و در اجرای آنها از فرماندهی سپاه حمایت شود.
اما یکی از جالبتوجهترین بخشهای نامه رضایی، توصیههای او به هاشمی
برای صدور برخی احکام توسط امام است. احکامی که رضایی انتظار داشته توسط
امام صادر شوند تا او بتواند برنامه پنجساله خود را اجرا کند، عبارتند از:
– کلیه نیروهای بین 17 تا 50سال شرعا مکلف باشند که سالانه چهارماه در جبهه باشند.
- دولت و مجلس در اولویت یکم، بودجه را در اختیار نیروهای مسلح قرار دهد.
- نظارت بر بودجه کشور بهمنظور تشخیص رعایت اصل فوق بهعهده ستاد فرماندهی کل قوا باشد.
- صنایع و کارخانجات کشور در اولویت یکم موظف به تامین مایحتاج رزمندگان اسلام باشند
- دولت جمهوری اسلامی موظف باشد امکانات آموزشی لازم را در اختیار ستاد کل قرار دهد.
- امکانات تبلیغاتی کشور در اولویت اول در اختیار نیازمندیهای جنگ قرار گیرد.
- قوهقضاییه کشور موظف به دفاع از رزمندگان اسلام و خانوادههای آنها باشد و حقوق آنها باید در سریعترین زمان ممکن تامین شود.
وقتی یکی از مجریان برنامه درباره این نامه به رضایی گفت که این خواستهها
و اهداف بلندپروازانه دستنیافتنی بهنظر میرسد و سوال کرد که دولت چگونه
باید این امکانات را تهیه میکرد، رضایی در پاسخ با اشاره به اینکه ارتش
آلمان در جنگجهانی همه تجهیزات موردنیاز خود را تولید میکرد، گفت: صنایع
داخلی ما در آن سالها به توانایی تولید زرهی و برخی تجهیزات جنگی رسیده
بودند و با بسیج امکانات میتوانستیم خیلی از این ملزومات را تولید کنیم.
نامه سهسال قبل از نامه سال 67
فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ در ادامه این برنامه به نامه دیگری
نیز اشاره کرد و گفت: «بعد از عملیات والفجر مقدماتی، بحث این بود که جنگ
بدون بسیج امکانات کشور، قابل ادامهدادن نیست؛ تعبیر من این بود که وقتی
حکومت دست ماست نمیتوانیم پارتیزانی بجنگیم و اگر میخواهیم صدام سقوط کند
باید کشور بسیج میشد. در اردیبهشت سال۶۶ نیز نامهای به امام(ره) دادم و
گفتم اگر فکر اساسی نشود با توجه به گستردهشدن حملات عراق، همچون لقمهای
بلعیده میشویم.
برای آنکه بتوانم عمق مسایل را در جنگ نشان دهم پس از نگارش نامه استعفا
کردم چرا که برخی تصور میکردند از جنگ برای گسترش و توسعه سپاه میخواهیم
استفاده کنیم، از اینرو استعفا کردم.» وی گفت: «در سال ۱۳۶۵ در نامهای
۲۵صفحهای به امامخمینی(ره) درباره مایحتاج موردنظر نوشتم و امام راحل
نیز نامهای برای تامین مایحتاج رزمندگان کربلای۵ در ۱۱بهمن۱۳۶۵ نوشته و
دستور دادند و فرمودند که مسامحه، فاجعه در این راه به وجود میآورد.» دبیر
مجمعتشخیصمصلحتنظام با بیان اینکه ۲۰درصد از درخواستهایمان تامین شد،
ادامه داد: ارتش در آن زمان گفته بود اگر همه تجهیزات مورداشاره در این
نامه را در اختیار سپاه قرار دهیم، ارتش باید منحل شود.»
ماجرای ترک جبههها برای انتخابات
رضایی در بخش دیگری از این برنامه در پاسخ به سوالی درباره ترک جبهه توسط
برخی فرماندهان سپاه بهمنظور سازماندهی در انتخابات مجلس، این روایت را
بهشدت تکذیب کرد و گفت: «سال ۶۶ بحث نگرانی از آینده آغاز شد. برخی دوستان
سیاسی فکر کردند میخواهیم با گرفتن برخی امکانات، سازمان سپاه را گسترش
دهیم که البته فکر اشتباهی بود.» در این قسمت از برنامه یکی از مجریان،
خطاب به رضایی گفت: «پس ماجرای ریاستجمهوری شما از آن سالها مطرح بوده!» و
رضایی هم در واکنش به این جمله تنها لبخند زد. وی با بیان اینکه ارتباط من
با امام خمینی(ره) کمتر از آقای هاشمی نبود، یادآور شد: «در سال ۶۳ عملیات
خیبر انجام شد. در همین سال یکی از دوستان ما، پیش یکی از ائمه جمعه کشور
رفت و ایشان گفتند ما میدانیم شما دنبال چه هستید و میخواهید محسن رضایی
را رییسجمهوری کنید! مگر اینکه از روی خون ما رد شوید.» رضایی در ادامه
به دیدار آیتالله منتظری با امام اشاره کرد و در تعبیری عجیب از این دیدار
گفت: «آقای منتظری خدمت امام رفته و گفته بود که چرا آنقدر از فرماندهان
سپاه دفاع میکنید؟ اینها ممکن است کودتا کنند و امام فرموده بودند که اگر
اینکار را انجام هم بدهند بچههای انقلابند و راه دوری نمیرود که البته
امام راحل برای اینکه در برجک آیتالله منتظری بزند، چنین گفته بودند.»