arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۸۳۶۷۱
تعداد نظرات: ۳۵ نظر
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۰۸ - ۱۴ دی ۱۳۹۳

٤٦سال از سخنرانی‌ای که منجر به تجزیه بحرین شد، گذشت

دکترمیرمهرداد میرسنجری
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
٤٦سال پیش در ١٤دی‌١٣٤٧، محمدرضاه شاه پهلوی در سفر خود به دهلی نو سخنانی را بیان کرد که سرنوشت یک پاره تن ایران‌زمین را دگرگون کرده. بحرین سرزمین ایرانی و ایرانی‌نشین جنوب خلیج‌فارس که ١٥٠سال در اشغال و استعمار بریتانیا قرار داشت، پس از این سخنان در سراشیب سقوط به دامان دیکتاتوری استعمار ساخته آل‌خلیفه قرار گرفت و با فرآیند جداسازی که هیچ‌گاه از سوی میهن‌دوستان ایرانی مورد قبول قرار نگرفت به عنوان کشوری مستقل شناخته شد.

شاه در این سخنان تامل‌برانگیز گفته بود: «... اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند ما هرگز به‌زور متوسل نخواهیم شد؛ زیرا این خلاف سیاست دولت ما است که برای گرفتن این قسمت از سرزمین خود به‌زور متوسل شود...» (روزنامه کیهان شماره ٧٦٣٥ مورخه ١٥ دی‌١٣٤٧)  تجربه بازگشت هنگ‌کنگ به چین پس از ١٥٥سال اشغال توسط بریتانیا (١٨٤٢ تا ١٩٩٧میلادی) و بازگشت ماکائو به چین پس از ٤٤٢سال اشغال پرتغال (١٥٥٧ تا١٩٩٩میلادی)، این پرسش را در میان جوانان ایرانی به همراه دارد که چرا برای بحرین تجربه مشابهی اتفاق نیفتاد؟ بی‌تردید واقعیت غیرقابل انکار، توطئه استعمار بریتانیا برای تضعیف و در نهایت حذف نفوذ ژئوپلیتیک ایران بر کرانه‌های جنوبی خلیج‌فارس، ناتوانی و استعمار‌ترسی حکومت وقت و البته سستی و رخوت نخبگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران در آن عصر زمینه را به‌گونه‌ای فراهم کرد که نه‌تنها بحرین پس از خروج استعمار بریتانیا از خلیج‌فارس، به ایران بازنگشت بلکه با توطئه‌ای غیرقانونی از ایران جدا شد.
پیشینه تاریخی تعلق بحرین به ایران
 در دوران هخامنشی و هنگامه سیادت ناوگان ایران بر آب‌های خلیج‌فارس و مدیترانه و احداث کانال سوئز توسط داریوش بزرگ هخامنشی، بحرین همواره یکی از استان‌های داخلی ایران تلقی می‌شده است.
در دوران اشکانیان و ساسانیان نیز بحرین جزو خاک ایران بود و شاپور دوم ساسانی به عمران و آبادی جزیره بحرین همت گماشت و شهرهایی در آن بنا کرد.
در زمان ورود اسلام به بحرین، اغلب مردم مانند سایر ایرانیان زرتشتی بودند.  تا زمان شاهنشاهی سلاطین ایرانی آل‌بویه، نفوذ معنوی و فرهنگی ایران، هیچ‌گاه از این منطقه زدوده نشد و تجارت و صنعت بحرین همواره در دست ایرانیان بود.
در دوره اتابکان فارس و همچنین آل‌مظفر و تیموریان، بحرین نیز به عنوان بخش جدانشدنی ایران محسوب می‌شد. تا آنکه سرانجام در اوایل قرن دهم هجری قمری بحرین با توپ‌های پرتغالی اشغال شد.
اشغال بحرین توسط نیروهای پرتغالی در حدود یک‌صدسال به‌طول انجامید. در ١٦٢٢میلادی، بحرین به‌دست امامقلی‌خان سردار میهن‌پرست شاه‌عباس صفوی آزاد شد. در اواخر عهد صفوی مدتی انگلیسی‌ها و هلندی‌ها که سودای اشغال بحرین را داشتند به دست نادرشاه افشار شکست سختی خوردند. از دوره کریم‌خان زند به‌بعد نیز حکام بحرین اسما و رسما تابع حکومت ایران بودند و در اختلافات داخلی میان آل‌خلیفه، جاسمی‌ها و عتوبی‌ها، هریک خود را نماینده بلامنازع شاه ایران می‌شناختند.
در حالی که حاکمیت بلاانقطاع ایران بر بحرین تا سده هجدهم میلادی(١٧٨٣میلادی) ادامه داشت، در اواسط قرن هجدهم، با حمله وحشیانه قبایل عربی -که از صحراهای حجاز آمده بودند- بحرین به تصرف اعراب «حوله» درآمد، ولی ایرانیان به آسانی آنها را مغلوب ساخته و دوباره بر بحرین تسلط یافتند. شیوخ خلیج‌فارس که پیش‌تر اقتدار و شوکت نادرشاه آنها را بر سر جای خود نشانده و از ترس او جرات تجاوز نداشتند، پس از درگذشت کریمخان زند در سال١٧٨٣ اعراب طایفه «عتبی» به کمک قبایل «الصباح» کویت با سوءاستفاده از فرصت پیش‌آمده بر جزیره بحرین مسلط شدند.  پس از آن به‌دلیل ضعف و وطن‌فروشی سران بی‌کفایت قاجار، این طایفه در بحرین پیوسته به انحای گوناگون، سعی در گسترش نفوذ و اقتدار خود کرده‌اند و برای دور کردن بیشتر شیعیان بحرین از ایران، حتی از ابراز سرسپردگی به استعمار انگلیس هم دریغ نکردند. دخالت رسمی انگلستان بر امور بحرین، از سال۱۸۲۰ آغاز شد. در این سال انگلستان با کمک قوای خود قراردادی غیرقانونی را به امیر عتوبی (دست‌نشانده ایران در بحرین) تحمیل کرد که به موجب آن اختیارات فوق‌العاده‌ای در بحرین به انگلستان واگذار می‌شد. این قرارداد برخلاف قرارداد مودت ایران و انگلستان بود که براساس آن انگلستان، متعهد شده بود، «اگر احدی از... [حکام ولایات ایران] ولایتی یا جایی از خاک متعلقه به ایران را به آن دولت بهیه بدهند، که به ازاء آن کمک و اعانتی نمایند، هرگز امنای دولت بهیه انگلیس به این امر اقدام نکرده و پیرامون آن نخواهند گشت و دخل‌و‌تصرف در ممالک متعلقه به ایران نخواهند کرد.» این امر در قراردادهای زیاد دیگری که توسط نمایندگان دولت انگلستان با دولت ایران بسته شده بود، آمده بود و بحرین توسط نمایندگان دو دولت جزو جدایی‌ناپذیر ایران قلمداد می‌شد؛ ولی با این حال، ایران قاجاری مجال و قدرت مقابله نظامی با انگلستان را نداشت و انگلستان موفق شد تا حکومت دست‌نشانده آل‌خلیفه را در بحرین مستقر کند.  و اینگونه بود که جد آل خلیفه - حکام کنونی بحرین - در سال١٨٦١ معاهده دوستانه‌ای با دولت انگلیس بست.  تا پیش از کودتای اسفند١٢٩٩ خورشیدی (١٩٢٢میلادی)، ایران ۱۱بار در صدد بازگرداندن بحرین برآمد که به‌دلیل مخالفت دولت انگلیس ناکام ماند. از آن پس نیز تا سال۱۳۴۶ هرگز از ادعای حق حاکمیت خود بر بحرین چشم نپوشید. همزمان که بریتانیا اقدام‌های متفاوتی برای افزایش نفوذ خود در جزیره می‌کرد، ایران با اعتراض‌های رسمی و غیررسمی و گاه با اقدام‌های عملی و نامه‌نگاری پاسخ می‌گفت. ایران حتی به سازمان‌های بین‌المللی نیز شکایت کرده ‌بود که بر اثر اشغال ایران در جنگ جهانی دوم به جایی نرسید. همزمان حکومت آل‌خلیفه با واردکردن نیروهای عرب سنی به بحرین می‌کوشید تا ترکیب جمعیتی را تغییر دهد.
در دوران رضاشاه، ایران همچنان مدعی حاکمیت بحرین بود؛ ولی در این دوران نیز عملا حکومت آل‌خلیفه (دست‌نشاندگان انگلیس) بر بحرین ادامه داشت. دولت ایران در شهریور۱۳۰۱، قیمت تمبر برای مرسولات پستی به بحرین را «مانند سایر نقاط ایران» معین کرد. در ۱۳۰۶ش (۱۹۲۷) دولت انگلستان قراردادی با عربستان سعودی درباره بحرین امضا کرد. دولت ایران بلافاصله نسبت به آن معاهده رسما اعتراض کرد و از آن به‌عنوان «تجاوز به تمامیت ارضی ایران» به جامعه ملل شکایت کرد. این دادخواهی ایران، توسط مخبرالسلطنه به عنوان نخست‌وزیر، در صفحه ۶۰۵ «روزنامه جامعه ملل» مورخ ماه می ۱۹۲۸ به چاپ رسید، اما به‌علت ضعف جامعه ملل و سپس شروع جنگ‌جهانی‌دوم و اشغال ایران توسط متفقین در شهریور۱۳۲۰ راه به جایی نبرد.
دولت ایران در آبان۱۳۳۶ طی مصوبه‌ای در هیات وزیران که با حضور شاه لایحه جدید تقسیمات جدید کشوری را برای تقدیم به مجلس آماده کرده ‌بود، بحرین را رسما استان چهاردهم ایران اعلام کرد و در مجلس‌شورای‌ملی، دو کرسی خالی برایش در نظر گرفتند.  شوروی اعلان حاکمیت ایران بر بحرین را رسمی تایید کرد ولی انگلیس بلافاصله رد کرد که با استقبال کشورهای عرب روبه‌رو شد. این اقدام و تهدید ایران به تحریم هر سازمان و مجمعی بین‌المللی که بحرین را به‌رسمیت بشناسد، موضوع را پیچیده کرد.
در نهایت انگلیسی‌ها با مذاکره‌های پشت‌پرده با شاه موفق شدند او را عقب بنشانند و در ۱۳۴۷ ناگهان نخستین‌بار در تاریخ کشور شاه اعلام کرد که حاضر است از حاکمیت بحرین چشم‌پوشی کند. سرانجام با هماهنگی ایران و انگلیس کار به دبیرکل سازمان‌ملل واگذار شد و نماینده سیاسی وی به‌جای همه‌پرسی تنها با یک نظرسنجی سه‌گزینه‌ای از چند مقام دست‌نشانده دولت وابسته آل‌خلیفه، در گزارش خود ادعا کرد که تقریبا همه مردم بحرین، خواهان استقلال از کشور ایران و تحت‌الحمایگی انگلیس‌اند. بسیاری از تاریخ‌نگاران این نظرسنجی را محدود به قشرهای نزدیک به حکومت بحرین و بریتانیا دانسته‌اند.
این گزارش باعث شد تا حزب پان‌ایرانیست، دولت را به‌دلیل این اقدام، استیضاح کند. فردای این استیضاح، شورای امنیت بر پایه گزارش سازمان‌ملل قطعنامه ۲۷۸ را در ۲۱اردیبهشت۱۳۴۹ برابر ۱۱می ۱۹۷۰میلادی تصویب کرد. چندی بعد، مجلس‌شورای‌ملی با ۱۸۷ رای موافق در برابر تنها چهار رای مخالف (اعضای حزب پان‌ایرانیست) به دولت رای داد و با تصویب آن در مجلس سنا، همه‌چیز به پایان رسید.
بحرین روز ١٥آگوست١٩٧١ (۲٤امرداد۱۳۵۰) رسما استقلال خود را اعلام کرد و در ١٦دسامبر١٩٧١ (۲۵آذر۱۳۵۰) رسما عضو سازمان‌ملل‌متحد شد و به عنوان یکصد‌و‌بیست‌و‌نهمین عضو آن درآمد. از آن پس، تاریخ ۱۶دسامبر -۲۵آذر- به عنوان روز ملی بحرین شناخته می‌شود
چرا جدایی بحرین از ایران غیرقانونی بوده است؟
با وجود همه اقدامات درونی و بیرونی که برای جدایی بحرین از ایران انجام گرفت، بر پایه قوانین مشروطیت، بحرین هنوز یکی از استان‌های ایران است و از نظر حقوق داخلی ایران، هیچ تغییری در تعلق این بخش از خاک ایران به مام میهن، انجام نشده است. دلایل حقوقی این مدعا به قرار زیر است:
١- بر پایه قانون‌اساسی مشروطیت، تغییر در حدود کشور می‌بایست با طی مراحل قانونی صورت پذیرد.
٢- طبق نظام‌نامه داخلی مجلس، قانون به دوشکل می‌توانست وجود داشته باشد. نخست چیزی که نمایندگان اشاره می‌کردند که برای ارایه طرح به مجلس، تعداد مشخصی از نمایندگان باید پیشنهاد این طرح را امضا می‌کردند. طرح می‌بایست عنوان مشخص و توجیه برای مطرح‌شدن می‌داشت و بعد از طرح در صحن علنی و بررسی در کمیسیون‌ها، اگر در مجلس رای می‌آورد به قانون تبدیل می‌شد و بعد از آن در روزنامه رسمی منتشر می‌شد و شاه دستور اجرای آن را به نخست‌وزیر صادر می‌کرد. برای جدایی بحرین هیچ طرحی از سوی نمایندگان مجلس ارایه نشد.
٣- در شکل دوم، می‌بایست لایحه‌ای از طرف دولت به مجلس می‌آمد و می‌بایست توجیه لازم را هم می‌داشت و اگر تقاضای فوریت نمی‌شد، در کمیسیون و بعد هم در صحن بررسی می‌شد. اگر تصویب می‌شد تبدیل به قانون می‌شد و باید تشریفات قبلی را طی می‌کرد. یعنی حتما باید به توشیح نفر نخست کشور می‌رسید و در روزنامه منتشر می‌شد و توسط شاه برای اجرا به نخست‌وزیر ابلاغ می‌شد.
در حالی که آن نامه‌ای که به مجلس آمد، هیچ‌کدام از اینها را نداشت. عنوان آن «تصمیم قانونی مجلس» و محتوای آن گزارش، عملکرد سازمان‌ملل بود. در حالی که حتی اگر فراگشت انجام‌شده در سازمان‌ملل را به عنوان توجیه آن می‌دانستند، باید عنوان آن «لایحه جدایی بحرین از ایران» می‌بود. بعد از آمدن به مجلس هم باید به کمیسیون‌های مربوطه می‌رفت. در غیراین‌صورت باید تقاضای دوفوریت می‌کردند که اگر موافقت می‌شد، می‌توانستند برای آن در همان جلسه رای‌گیری کنند که هیچ‌کدام از این مراحل برای جدایی بحرین از ایران انجام نشد.
٤- از سوی دیگر، شاه هم به عنوان مقام اول ایران در آن عصر چیزی را به عنوان جدایی بحرین از ایران امضا نکرده، در روزنامه رسمی هم منتشر نشده و برای اجرا هم به کسی ابلاغ نشده است.   بنابراین از نظر قانون‌اساسی ایران مشروطیت، با وجود فعالیت‌های شومی که در مجلس بیست‌ودوم انجام شد، هیچ تغییر حقوقی‌ای در موضوع مالکیت ایران بر بحرین صورت نگرفته و بحرین همچنان یکی از استان‌های ایران محسوب می‌شود.
فرجام سخن
هم‌اکنون پس از مرور چگونگی جداسازی مزورانه و غیرقانونی بحرین به عنوان یکی از بخش‌های مهم ایران‌زمین، پرسشی بی‌پاسخ ذهن جوانان ایرانی را به خود مشغول می‌کند و آن اینکه در برابر پاره‌کردن یک بخش از خاک ایران، چرا جامعه ایرانی و از آن مهم‌تر نخبگان فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران را در آن عصر سکوتی غیرقابل توجیه فراگرفته بود؟
به‌راستی سکوت غریب ایرانیان در برابر این تصمیم، چگونه قابل توجیه است؟
تجربه بازگشت هنگ‌کنگ به چین پس از ١٥٥سال اشغال توسط انگلیس (١٨٤٢ تا ١٩٩٧میلادی) و بازگشت ماکائو به چین پس از ٤٤٢سال اشغال پرتغال (١٥٥٧ تا١٩٩٩میلادی)، اثبات می‌کند تعلق تاریخی سرزمینی مشمول مرور زمان نمی‌شود و اولویت منافع ملی و تمامیت ارضی برای دولت‌های ملی مقتدر، می‌تواند حتی پس از مدت‌زمان طولانی، احقاق حقوق ملی و تاریخی سرزمینی یک کشور را به انجام رساند.
متاسفانه نخبگان سیاسی و اجتماعی آن دوران با خبطی تاریخی نه‌تنها کوشش قابل‌توجهی برای بازگشت بحرین به سرزمین مادری اعمال نکردند بلکه با توجیهات ضدملی عملکرد نابخشودنی دولت وقت را توجیه می‌کردند.
از جمله توجیهات غیرقابل قبول سیاستمداران آن عصر این بود که به‌دلیل اشغال ١٥٠ساله جزیره بحرین توسط بریتانیا، مردم بحرین گذشته تاریخی تعلق به ایران را از یاد برده‌اند یا منابع نفت بحرین رو به پایان بوده و... تا از این راه، از زیر بار پاسخگویی به خیانت جداسازی بحرین از ایران به نسل‌های آینده ایرانی فرار کنند.
بی تردید در فرآیند مقاومت در برابر جداسازی بحرین از ایران مردم عادی را می‌بایست رهبران سیاسی و مراجع فرهنگی جامعه هدایت می‌کردند. همان‌گونه که ١١سال پس از جداسازی غیرقانونی بحرین از ایران، در فرآیند آزادسازی خرمشهر در سال۱۳۶۱ عزم راسخ ملی و اتحاد رهبران نظامی و سیاسی کشور به نجات خرمشهر از دست دشمن قهار و قدرتمندی مثل صدام‌حسین انجامید.
واقعیت تلخ تاریخ اثبات می‌کند به هنگام دسیسه انگلیس برای ربودن بحرین، رهبران سیاسی و فرهنگی ایران در آن عصر به جز انگشت‌شمار نمایندگان حزب پان‌ایرانیست در مجلس‌شورای‌ملی، هیچ قدمی برنداشتند.  به‌راستی این بی‌تفاوتی نسبت به جداکردن یک بخش از خاک ایران چه توجیهی داشت؟
چرا احزاب سیاسی، قوه مقننه، مطبوعات، قوه‌قضاییه، ستاد بزرگ ارتشتاران و دیگر نهادهای مرتبط با حفظ یکپارچگی سرزمینی کشور، هیچ واکنشی درباره این موضوع نداشتند؟
چرا شاعران و نویسندگان ایرانی آن عصر، جملگی سکوت پیشه کردند؟ و به جز معترضان انگشت‌شمار پیش‌گفته کدام سیاستمدار یا روزنامه‌نگار ایرانی از احزاب مختلف آن عصر در این باب موضع گرفته‌است؟ این انتقاد از سوی نسل‌های ایرانی همچنان بر دوش شاعران بلندآوازه‌ای چون شاملو، اخوان ثالث، سهراب سپهری و... سنگینی می‌کند که چرا این اندیشمندانی که حتی علیه جنگ‌های ویتنام سینه چاک می‌دادند، اشک می‌ریختند، قلم می‌زدند و شعر می‌گفتند، در هنگامه سرنوشت‌ساز و تاریخی جدایی غم‌انگیز بحرین از مام میهن، سکوتی مرگبار را پیشه کردند.
 بی‌تردید تمامیت ارضی ایران، ناموس ملی است و وجدان بیدار جامعه و نسل‌های آینده ایران‌زمین، قصور اندیشمندان و نخبگان، در مساله تمامیت ارضی ایران از جمله بحرین را نخواهند بخشید و هرگونه قصور دیگری در سرنوشت جزایر سه‌گانه همیشه ایرانی، مالکیت ایران درخلیج‌فارس و سهم واقعی ایران در دریای مازندران نیز نابخشودنی خواهد بود.

*استادیار دانشگاه و پژوهشگر ژئوپلیتیک و فرهنگی / شرق

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳۵
در انتظار بررسی: ۴۵
غیر قابل انتشار: ۵
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
8
186
کشورهای شمالی چی /؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
12
235
دریای خزر را هم شما اینگونه واگذار کردید؟
پاسخ ها
ناشناس
| GERMANY |
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
دریای خزر رو به کی واگذار کردیم؟ حالت خوبه!

خوب در دوران پهلوی هم یک تکه از خاک ایران جدا شد! این واقعیته، می خوای قبول کن می خوای انکار کن!

فعلا در دوران جمهوری اسلامی هنوز خاک ایران رو از دست ندادیم و به این مهم می بالیم!
شاکی قاطیوف
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۰۳:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
واگذار نکردیم کرایه دادیم.
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
2
79
اینکه چرا نخبگان سکوت کردند؟ چون توده ها بی اطلاع بودند و درکی از مسئله نداشتند. به فرض نخبگان اعتراض می کردند فکر می کردید چه اتفاقی می افتاد؟ در کشوری که روند دولت - ملت سازی طی نشده باشد نقش و حضور مردم در انتخابات و .... صرفا نمایشی است چراکه آنها قدرت تغییر مسائل اساسی کشور را ندارند.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
10
157
و هم اكنون هم دارد درصد بالايي از خزر از ايران جدا ميشود. در صورتي كه قبل از فروپاشي شورا ، ميزان سهم ايران 50 درصد بود .
جمهوري هاي شوري تجزيه شده اند اما سهم ايران كم شده است . حكومت چه مي كند؟
پاسخ ها
ناشناس
| GERMANY |
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
شاید ضعف ایران در حال حاضر سبب شده باشه که ایران نسبت به گذشته سهم کمتری از خزر داشته باشه، اما حتی این واقعیت هم چیزی از خیانت نظام سرسپرده پهلوی کم نمی کنه! سهم ما در خزر به دلیل تغییرات منطقه ای کم شده ، اما بحرین از ایران به دلیل سرسپردگی نظام پهلوی به دولت انگلیس! همین حالا هم 70 درصد مردم بحرین با ایران هستند و انگلیس سرکوب می کنه!
رضا
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
به حکومت چه مربوطه؟ علت این رو باید در روند حقوق بین الملل جستجو کرد نه اینکه حکومت چه میکند... ضعف سیاسی بی تاثیر نیست اما تمام ماجرا نییست. به هرحال قواعد و اصولی بر دنیا حاکمه که بهش حقوق بین الملل میگن
اجاره نشین
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
1
102
از اساتید فن خواهشمندم در خصوص حدود دریای کاسپین هم مقاله ای تهیه فرمایند.
لبخند
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
6
64
تاریخ را آیندگان خواهند خواند و خیانت هایی که برخی در حق دریاها و حق آبه های ایران کردند تا چیزی کمتر بدست آورند بر آنها معلوم خواهد شد.
جای امام خالی است که مقتدرانه سخن بگوید نه چاپلوسانه و متملقانه .... همه ی سرمایه ی یک مملکت ملت آن است .
ايرج
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
9
47
جناب دكتر ،ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه ست. آن سلاطين بي لياقت بودند
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
25
92
شاه بحرین را داد جاش جزایر فوق استراتژیک تنب و ابوموسی را گرفت
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF |
۱۲:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
خسته نباشی با این فکرت اون جزایر هم مال ماست مثل اینه که بگی سیستان و بدیم بجاش کرمانو نگه داریم
ناشناس
| GERMANY |
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
جزایر سه گانه ایرانی ، استراتژیک هستند قبول ، اما بحرین هم خیلی مهم بود و شاه همچین حقی نداشت که خاک ایران را بدهد و در عوض جزیره بگیرد! همه پرسی هم که برگزار نشده، یعنی یک عده ایرانی ، بدون اینکه خودشان مایل باشند ، هویت ایرانی خود را از دست داده اند!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
2
43
اگه لالائي بلدي چرا خوابت نمي بره.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
6
31
جای تأسف است که فردی با عنوان استادی دانشگاه تنها رسالت خود را دمیدن در انبان ادعاهای بی پایه می‌داند. ایشان باید خوب بدانند که چنانچه خللی در صحت اقدامات سران و مأموران دولت به جهت تطابق با حقوق داخلی وجود داشته باشد، می‌بایست سریعاً اقدام شود، نه اینکه بعد از چهل و شش سال مدعی فراتر رفتن شاه از اختیارات قانونی ‌اش شوند و ادعا کنند که بحرین هنوز بخشی از ایران است. این استدلال را کدام مرجع حقوقی بین‌المللی یا حتی محافل اکادمیک خریدارند؟
محمد حسین
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
7
44
چرا هیچ وقت موضوع بازگشت بحرین هرات اذربایجان و ارمنستان که سرزمین های ایران با مردم ایرانی هستند مطرح نمیشه؟
رضا
|
UNITED STATES
|
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
2
27
نمی دونم چرا ما ایرانیا فقط بلدیم افسوس بخوریم و بشینیم به گذشته نگاه کنیم و لب بگزیم...شاید به از بین رفتن اعتماد به نفس ما توی چند سده گذشته بر می گرده...به هر حال به نظر من خوبه ببینیم چطور میشه کاری کرد که این استان ها رو دوباره به ایران بازگردوند...همونطور که کریمه به روسیه برگشت و سایر مواردی که بوده و یادم نیست...اما اینا سیاست و کیاصتی قوی میخواد که بتونه هم آمریکا هم انگلیس و سایر کشورای عربی رو دور بزنه...اگه این کارم نکنیم اونا روز به روز پر رو تر میشن همون طور که داریم میبینیم
پارسا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
15
40
بحرین،امارات،جمهوری آذربایجان،ترکمنستان و ... باید هرچه سریعتر به مام وطن برگردند.
کهنه رفیق
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
44
19
غصه نخورید بزودی بحرین و دیگر سرزمین های ایرانی جنوب خلیج فارس به زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران عزیز برخواهند گشت.
پاسخ ها
ناشناس
| GERMANY |
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
چه جوری؟!
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
2
47
یه سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به دیگران. خجالت هم صفت بسیار خوبی بود که متاسفانه نسلش منقرض شده!!!!
اگه اینطوریه چرا اون قسمت هایی که صد سال از واگذاریشون به کشور دوست و برادر شمالی می گذره رو بر گردونید
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
2
46
چرا بعد از انقلاب ، با همان منطقی که انتظار داریم فلسطینیها خاک خود را از اسرائیلیها پس بگیرند ؛ با همان منطق به دنبال پس گرفتن خاک خود نبودیم ؟؟؟

شاید چون شعار دادن همیشه راحت تره (مرگ خوبه اما برای همسایه) ...
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
4
48
الان سهم ایران در دریای خزر به لطف آقای احمدی نژاد از 50 درصد به 11 درصد رسیده است
REZA
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
3
30
آیا واقعا بحرین جزء ایران بود؟ یعنی ایران در بحرین استاندار و فرماندار و نیروی نظامی داشت؟ یا فقط ادعای حاکمیت بر بربحرین را داشتیم؟ لطفا روشنگری فرمائید.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
12
49
مردم بحرین عاقل بودند
الان هم همه زندگی های مرفه و خوبی دارند و در آرامش زندگی می کنند
در طول این سالها هیچ جنگ و تحریم و فقر و .... ندیدند
کشورشون هم مثل بهشته
پاسخ ها
ناشناس
| GERMANY |
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
آره خیلی آرامش دارن! الان که هر روز دارن تظاهرات می کنند و تانک های عربستان بالای سرشونه! شما هم اگه از این آرامش ها دوست داری ، می تونی بری بحرین!
حمیدرضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
1
31
کاش گفته میشد که داریوش فروهر کسی بود که به خاطر اعتراض به جدایی بحرین، زندانی شد
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۱۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
6
44
من هم موافق برگشت این کشور ها به مام میهن هستم تا طعم تحریم و فاضلاب در آب اشامیدنی و پراید سواری را بچشند
بی سواد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۷:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
1
14
تمام شبه جزیره عربستان در دوران ساسانی آن قدر اهمیت نداشت که ایران ادعایی نسبت به آن داشته باشد. روایت گسیل کردن چند صد زندانیبرای کمک به براندازی یک حکومت در جنوب شبه جزیره عربستان حکایت تابع بودن حاکمان عرب سرحدات جنوبی و ... خود به خوبی این منظور را میرساند پس ازظهور و گسترش اسلام نیز تنها بخش هایی خاص ازعربستان اهمیت داشتند. این روند تا کشف و بهره برداری ازمنابع غنی نفت ادامه داشت و تنها پس از آن بود که سواحل جنوبی اهمیت یافتند و گرنه حتیدر دوره زندیه مخفیگاهی برای فراریان بودند.
رضا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
2
15
بحرین و هشدار دکترهوشنگ طالع نماینده مردم شهرستان رودسر درمجلس شورای ملی :
پنج نماینده حزب پان ایرانیست نهم فروردین 1349 تقاضای استیضاح دولت را به رئیس مجلس تسلیم كرده بودند و عمل دولت وقت را در مورد بحرین، موافقت با تجزیه ایران اعلام داشته بودند كه خلاف قانون اساسی بود.
در جلسه اول اردیبهشت 1349، متن استیضاح توسط دكتر هوشنگ طالع ناسیونالیست ایرانی معروف و نماینده وقت رودسر قرائت شد. دكتر طالع كه به كار نویسندگی و پژوهش ادامه می دهد پس از قرائت متن، سران دولت را متهم كرد كه برخلاف سوگندی كه یاد كرده بودند تا از حدود و ثغور ایران حراست كنند؛ دارند بر تجزیه آن صحه می گذارند كه نقض قانون اساسی، سوگند و تعهد آنانست. وی كه یكی از امضاء كنندگان استیضاح بود به دولت و مجلس هشدار داد كه از قضاوت تاریخ و انتقام ایرانیان بترسند و به تجزیه خاك وطن رضا ندهند.
برغم این نطق و استدلال و اخطار دكتر طالع؛ هنگام گرفتن رای اعتماد، 199 نماینده با ابقاء هویدا، عملا اقدام دولت به تجزیه وطن را تایید كردند!. تنها چهار نماینده پان ایرانیست رای مخالف دادند. در آن جلسه یكی از پنج نماینده امضاء كننده استیضاح غیبت داشت.
جلسه اول اردیبهشت سال 1349 مجلس شورای ملی ایران، یكی از جلسات تلخ این مجلس در طول تاریخ خود بود. چون نمایندگان مخالف تجزیه بحرین، و نیز بسیاری از مردم دست از انتقاد برنداشتند، سرانجام شاه مجبور شد كه این دوره قانونگذاری را چند ماه پیش از انقضای دوره، منحل سازد!.
قانونا «بحرین» استان چهاردهم ایران بشمار می آمد كه شاه در سفر هند، در یك مصاحبه مطبوعاتی در پاسخ به سئوالی - به طور غیر منتظره گفت كه حاضر است تعیین سرنوشت بحرین را موكول به رفراندم كند، ولی این رفراندم، تنها در بحرین انجام شد، نه در همه ایران؛ كه اشكال قانونی داشته است. یکی از اتهامات امیر عباس هویدا که در فروردین 1358 اعدام شد حمایت از جداشدن بحرین از پیکر وطن بود
به نقل از :دكتر نوشیروان كیهانی زاده
ناشناس
|
SINGAPORE
|
۰۶:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
0
4
تا زمانی که مردم به بینش سیاسی نرسن بقول شاعر گوش اگر گوش منو ناله اگر ناله تو آنچه البته به جائی نرسد فریاد است فایده ای ندارد
نادر
|
UNITED STATES
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
0
16
درست است که بحرین جزیی از ایران است وخواهد بود مثال از هنک کنگ وسایر جاها زدید چرا از عهد نامه ننگین ترکمانچای که 100 سال ان در بهمن ماه 1393 پایان یافت چیزی نمی نویسید که روسیه اشغالگر کثیف نه تنها هفت شهر قفقاز را پس نداد وقتی 11 کشور در فروپاشی نظام کمونیستی که 50% دریای خزر سهم ایران بوده و50%سهم روسیه که می بایست به کشورهای منفک شده از روسیه (شوروی سابق)تقسیم می شد
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶
0
10
يعني بايد به بحريني ها هم يارانه بديم ؟
بهنام
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
5
1
به امید روزی که مرزهای ایران اسلامی عقب تر برود و به کشور های به زور گرفته شده به ایران برگردد.
نظرات بینندگان