ایران و غرب هر دو به مذاکره در جهت حل پرونده هستهای نیاز دارند. ایران
به جهت فشار تحریمها بر اقتصاد کشور و غرب به این دلیل که بعد از حدود 36
سال میخواهد با ایران به گفتوگوی مستقیم بپردازد. این مذاکرات میتواند
وسیلهای باشد که ایران و آمریکا در آینده بتوانند بر سر مسائل دیگر و
بحرانهای منطقهای به مذاکره بپردازند. از سوی دیگر، بحران منطقهای که
باعث نابسامانی در منطقه شده و ایران توانسته یک نقش مثبت برای حل این معضل
ایفا کند. رویدادها و دیدارهایی که میتوان به آنها بهعنوان یک فرصت که
شاید دیگر تکرار نشود، نگریست.
آقای روحانی هم به این مهم بهصورت
غیرمستقیم اشارهکرده است لذا باید از این فرصتها استفاده بهینه صورت
بگیرد. البته مشخص است نقش ایران در منطقه در حالت فعلی، نقش کوچکی نیست و
اگر ایران بتواند با غرب مشکلات خود را حل کند آنگاه، میتواند نقش جدیتری
را در منطقه ایفا نماید. ضمن اینکه نزدیکی ایران به غرب و حل مسئله
هستهای باعث میشود شرکایی غیر از چین و روسیه داشته باشد و اگر شرکا را
در جهان داشته باشد، آن گاه قدرت چانهزنی در منطقه و جهان پیدا خواهد کرد.
واقعیت این است تحریمها را نمیتوان در اقتصاد کشور مورد تحریم بیتاثیر
دانست. اگر دقت شود دریک کشور با اقتصاد آزاد و سرمایهداری اتخاذ نوعی
سیستم سوسیالیستی غیرممکن است، مگر اینکه دچار نوعی بحران شود مثل بحران
اقتصادی 1920 که کشورهای اروپایی و آمریکا توانستند با تدابیری از آن عبور
کنند. ایران نیز در حال حاضر در وضعیتی قرار دارد که نیازمند تدبیر برای حل
مشکلات اقتصادی خود است. از طرف دیگر دولت آمریکا بنا به دلایلی ازجمله
سیاست خارجی زیر بار انتقادات شدیدی قرار دارد و اگر بتواند مسئله هستهای
ایران را به نحوی حل کند، میتواند یک پیروزی مهم را در کارنامه خود به ثبت
رسانده است و این پیروزی میتواند در کارنامه دموکراتها، برگ برندهای
باشد که بتوانند ناکامیهای خود را در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو جبران
کرده و دست برتری را داشته باشد.
در همین راستا، دیدگاهی که آقای روحانی در
مورد غنیمت شمردن مذاکره با ایران گوشزد میکند، برای همه یک فرصت نسبی
است. هم ایران برای به توافق رسیدن خوشبین است هم غرب این مذاکرات را یک
فرصت میداند بهعنوانمثال بریتیش پترولیوم در دریای شمال با ایران
اشتراکاتی دارد که به دلیل تحریمها مجبور شده است بخشی از فعالیتهای خود
را تعلیق کند و ادامه این موضوع برای آنها ضرر دارد و اگر تحریم ها برداشته
شود، در نتیجه میتواند از سرمایهگذاری مشترک خود با ایران سودی به دست
آورد و دیگر ضرر ندهد. همچنین در گذشته و قبل از اعمال تحریمها، بسیاری از
کمپانیهای اروپایی در ایران سرمایهگذاری کرده بودند که در شرایط تحریم
ضررهایی به آنها تحمیل میشود درنتیجه برای اقتصاد اروپا حل معضل پرونده
هستهای تا حدودی گرهگشاست چون فرصت سرمایهگذاری در ایران را با حل
پرونده هستهای به دست میآورند.
* کارشناس امور بین الملل/آرمان