پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
انگار شبکههاي اجتماعي رقيب زندگي زناشويي شدهاند. ديگر نه گوشي براي شنيدن لازم داري و نه لبي براي سخن گفتن. آيا اين است معناي نو شدن و با تکنولوژي روز پيش رفتن؟
چندي پيش روزبه کردوني، مديرکل دفتر امور آسيبهاي اجتماعي وزارت تعاون، کار و رفاهاجتماعي ضمن تأکيد بر ضرورت آسيبشناسي شبکههاي اجتماعي گفته بود، تحقيقات بينالمللي مويد اين است که شبکههاي اجتماعي بهويژه «فيسبوک» بر طلاق تأثير معنادار دارد.
براساس يکي از اين تحقيقات، از هر ٥مورد طلاق در آمريکا، فيسبوک عامل يک طلاق بوده است.
در انگلستان نيز مشابه چنين آماري در پي تحقيقات گزارش شده است. در سال ٢٠١٠ نيز يک پيمايش در آمريکا انجام شده که اعلام ميکند، از هر ٥ وکيل که پيگير امور طلاق است، ٤ نفر شواهدي را در دست داشتهاند که نشان ميداده، شمار طلاق بهدنبال استفاده از فيسبوک افزايش يافته است. آنچه مسلم است اينکه فيسبوک و ساير شبکههاي اجتماعي روي کيفيت رابطه زناشويي اثر ميگذارند لذا بايد محافل دانشگاهي و محققان بهصورت علمي اين تأثيرات را بررسي کنند.
کردوني، درباره وضع ايران و تأثير شبکههاي اجتماعي بر زندگي زوجهاي ايراني عنوان کرد: از يکسو شمار کاربران اينترنتي ايران طي ٨ سال اخير ٥ برابر شده و از ٧ ميليون نفر در سال ١٣٨٤ به ٣٦ميليون نفر درسال ١٣٩٢ رسيده است و از سوي ديگر نسبت طلاق به ازدواج هم در همين بازه زماني از ١٠درصد به ١٨درصد رسيده است. با اين وصف ميتوان اين سوال را مطرح کرد که آيا افزايش کاربران اينترنتي و فعالان شبکههاي اجتماعي بر افزايش طلاق تاثير داشته است يا خير؟
البته طلاق يک مسأله پيچيده و چند بعدي است و نبايد رويکرد تقليلگرايانه به آن داشت و تنها از يک منظر به آن نگريست، اما ميتوان اين نکته را بيان کرد که در کنار ساير مسائل موثر بر طلاق بايد مقوله شبکههاي اجتماعي را هم در نظر گرفت.
يکي از بحثهايي که در رابطه با شبکههاي مجازي، کارشناسان به آن اشاره ميکنند؛ تأثير و تسهيل اين شبکهها و فضاهاي ارتباطاتي بر تشديد و تقويت برخي از صفات شخصيتي افراد است.
دکتر علوي؛ روانشناس، در اين خصوص که آيا نفس دنياي مجازي آسيبزاست يا خير؟ معتقد است: تکنولوژي، اقتضائات و الزامات خود را ميآورد، اما اخلاقيات خود را نميآورد، بلکه اخلاقيات نهفته ما را بيدار ميکند.
براي مثال شخصي که استعداد سوءظن دارد، وقتي به کسي زنگ ميزند و طرف مقابل جواب نميدهد، برداشتش بر اين اساس است که حتما نميخواسته جواب دهد. اما فرد ديگري که حسنظن دارد، فکر ميکند حتما کار داشته است. اين برداشتها به اين علت نيست که اين احتمالات از طريق تکنولوژي زنده شده، بلکه اين برداشت ناشي از شخصيت و ذهنيت فرد بوده و تنها توسط تکنولوژي بيدار شده است.
وي ادامه ميدهد: اگر در دنياي مجازي مجالي پيدا ميشود که شخص صفات منفي خود را نشان دهد، علتش آن نيست که دنياي مجازي اين صفت را ايجاد کرده، بلکه تنها آن را بيدار و آشکار کرده است. پس دنياي مجازي علت نيست و ما را تربيت نميکند، بلکه تنها کاتاليزور و تسهيلگر است و ويژگيهاي پنهان ما را آشکار ميسازد.
شايد يکي از معضلات شبکههاي اجتماعي، ورود بياجازه به حريمخصوصي اشخاص مختلف است. اين مسأله را ميتوان اصليترين عامل نارضايتي زوجين از حضور همسرشان در شبکههاي اجتماعي دانست.
زوجيني که نسبت به همسرشان حساس هستند و دوست ندارند که همسرشان با شخص ديگري صحبت خصوصي يا متن خصوصي يا کامنت خصوصي داشته باشد. اين مسأله ربطي به زن و مرد ندارد و در هردو گروه زنان و مردان بهطور طبيعي ديده ميشود. برخي مردان علاوه بر اينکه خودشان در شبکههاي اجتماعي عضو هستند و با تعدادي کاربر خانم بدهبستان کلامي دارند؛ دوست ندارند که خانمشان در اين فضا حضور داشته باشد، يا لااقل دوست ندارند که همسرشان با آقايون حاضر در شبکهاجتماعي مراودهاي داشته باشند چه برسد به کامنتها و پيامها و نوتهاي خصوصي!
از سوي ديگر، خانمها با درجه بالاتري از حساسيت ذاتي، نسبت به اين موضوع واکنش نشان ميدهند. ممکن است خود خانم در شبکههاي مختلف اجتماعي عضو باشد و در طول روز بيآنکه همسرش در خانه حضور داشته باشد و با خيال راحت وقتش را صرف نتگردي و انواع شبکههاي اجتماعي کند.
در اين حالت طبيعتا همه افرادي که در صفحه اجتماعي ايشان رفتوآمد ميکنند «خانم» نيستند و گاهي آقايون هم، چه بهصورت گذري و چه بهصورت هميشگي از پيج اين خانم عبور ميکنند.
اما با اين حال مشاهده ميکنيم که خانم از اينکه در صفحهاجتماعي مربوط به همسرش نام چندين «مونث» را ديده يا از اينکه همسرش براي مطالب و نوتهاي ديگر خانمهاي فعال در شبکه کامنت ميزند، ابراز ناراحتي ميکند.
ميتوان به جرأت گفت که همسران شايد در زندگي واقعي، بتوانند حساسيتهايشان در برابر شريک زندگيشان را کنترل کنند اما به هيچعنوان نميتوانند اين نوع از حساسيت و رنجشخاطرشان از سوي شبکههاي اجتماعي را کنترل کرده و آن را بروز ندهند. بيشک اين ناراحتي باعث خواهد شد که چه زن و چه مرد، واکنشهايي را در طول روز در مقابل يکديگر به خرج دهند.
منبع : پارسينه