arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۱۹۴۸۹۷
تاریخ انتشار: ۴۴ : ۰۹ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۳

آمریکا روی موج عقب‌نشینی

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

کمتر کسي فکر مي‌کرد ايران که در سال 2002 بخشی از محور شرارت بود و به همراه متحدان منطقه‌ای‌اش در فهرست گروه‌های تروریستی قرار داشت و برهم زننده صلح جهانی قلمداد می‌شد، از فهرست تهديدات تروريستي عليه ايالات‌متحده آمريکا حذف شود. به یکباره اما، ورق تحولات پر افت و خیز خاورمیانه برگشت و فصل جدیدی از همکاری‌های مستقیم و غیرمستقیم تهران و واشنگتن آغاز شد.

تازه‌ترین تحول صورت گرفته در روابط دو کشور نشان می‌دهد جامعه اطلاعاتی آمریکا در گزارشی که اخیرا به کمیته نیروهای مسلح آمریکا ارائه شده، نام ایران و حزب‌الله را از فهرست تهدیدات تروریستی علیه آمریکا، حذف کرده، اما همزمان مدعی شده است که توانمندی‌های موشکی، سایبری و نفوذ رو به گسترش ایران در منطقه همچنان تهدیدی برای آمریکا به شمار می‌رود. به گزارش خبرگزاری فارس، تازه‌ترین برآورد جامعه اطلاعاتی آمریکا که همه ساله تحت عنوان «ارزیابی تهدیدات جهانی» توسط مدیر اطلاعات آمریکا منتشر می‌شود، نام ایران و حزب‌الله لبنان را از فهرست تهدیدات «تروریستی» علیه آمریکا، حذف کرده است. در این گزارش که روز 26 فوریه (پنج‌شنبه 7 اسفند)، توسط جیمز کلاپر مدیر اطلاعات ملی آمریکا به هیات منتخب کمیته نیروهای مسلح سنا ارائه شده، قدرت گرفتن گروه‌های «افراط گرا» اصلی‌ترین تهدید تروریستی برای آمریکا معرفی شده‌اند.

این در حالی است که واشنگتن تا سال گذشته همواره در گزارش‌های خود ایران و حزب‌الله لبنان را به فعالیت‌های تروریستی متهم می‌کرد. حذف نام ایران از این گزارش واکنش تحلیلگران اسرائیلی را در پی داشته است. مرکز داده‌های تروریسم و اطلاعات «معیر عامیت» در گزارشی در این رابطه نوشته است: «معتقدیم این امر نتیجه ترکیب منافع دیپلماتیک (مذاکرات ایالات‌متحده با ایران در مورد مساله هسته‌ای) و این ایده است که ایران می‌تواند به نبرد با داعش در عراق و سوریه و حتی در دیگر کشورها، کمک کند.»

  ایران؛ محور شرارت
در ژانویه سال 2002 (دی ماه 1381)، جورج بوش رئیس‌جمهوری وقت آمریکا در گزارش سالانه خود به کنگره(سنا و مجلس نمایندگان) و همچنین مردم آمریکا برای اولین بار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و سه کشور عراق، ایران و کره‌شمالی را اجزای اصلی این محور نامید.

در آن زمان که تنها چند ماهی از حملات تروریستی 11 سپتامبر به نیویورک و واشنگتن گذشته بود، آمریکا و متحدانش توانسته بودند در مرحله اول مبارزه‌ای که آن را جنگ جهانی با تروریسم می‌خواندند، حکومت طالبان در افغانستان را سرنگون کنند. مدتی هم بود که بعضی مقامات تندرو آمریکایی اشاره به ارتباطات پنهانی صدام حسین رهبر عراق با شبکه‌های تروریستی بین‌المللی می‌کردند و تمرد عراق در مقابل سازمان ملل متحد برای از بین بردن زرادخانه تسلیحات کشتار جمعی آن کشور را به جهانیان گوشزد می‌کردند. از این رو این اشارات و سابقه جنگ اول خلیج‌فارس پس از اشغال کویت در سال 1991، بیشتر صاحب نظران را به این نتیجه‌گیری رسانده بود که عراق هدف بعدی آمریکا در «جنگ جهانی با تروریسم» خواهد بود، اما وجود ایران و کره‌شمالی در فهرست رئیس‌جمهوری آمریکا برای خیلی‌ها شگفت آور بود و این تئوری را هم بر سر زبان‌ها انداخت که شاید آماج بعدی تیر خشم و غضب آمریکا ایران یا کره‌شمالی باشد. از آن زمان تا چندی پیش روشن نشده بود که سیاست پردازان کاخ سفید با چه هدفی به اصطلاح «محور شرارت» رسیدند و چگونه آن را باب کردند.

تا اینکه «باب وودوارد» خبرنگار سرشناس روزنامه واشنگتن‌پست کتاب «نقشه حمله» را در مورد روند تصمیم‌گیری دولتمردان آمریکایی برای حمله به عراق منتشر کرد. وودوارد در این کتاب فصلی را به موضوع محور شرارت اختصاص داده است و با اشاره به اختلافات میان مقامات آمریکا در خصوص گنجاندن نام ایران در این فهرست می‌نویسد: «برخی مقامات همچون کاندولیزا رایس و استفان هادلی پیشنهاد کردند که نام ایران حذف شود، چون به گفته هادلی نام بردن از ایران تحریک‌آمیز بود. اما جورج بوش مخالفت و اصرار کرد که ایران در فهرست باقی بماند.» دو سال بعد بوش در گفت‌وگو با باب وودوارد گفت که برای رئیس‌جمهوری آمریکا بسیار مهم بود که در آن مقطع زمانی از شرارت‌هایی که جهان را تهدید می‌کرد صحبت کند و کره‌شمالی، عراق و ایران بزرگ‌ترین تهدیدها برای صلح جهانی بودند.

  اعلام محور شرارت احمقانه بود
از دیگر کسانی که محور شرارت خواندن ایران را نادرست می‌دانست، وزیر خارجه سابق بریتانیا بود. جک استراو مذاکره‌کننده ارشد اسبق دولت بریتانیا در مذاکرات بين تهران و غرب ضمن احمقانه خواندن معرفي ايران به‌عنوان محور شرارت از سوي بوش گفته بود: «در اواخر ژانويه 2002 بوش، ايران را در کنار دو کشور واقعا ياغي يعني عراق و کره‌شمالي به‌عنوان محور شرارت معرفي کرد. اين کار هم احمقانه بود و هم اشتباه.» به گزارش عصر ایران، استراو که با شبکه بی‌بی‌سی گفت‌وگو می‌کرد، ضمن انتقاد شديد از نوع عملکرد دولت بوش در برخورد با ايران افزود: «در آن زمان چيزهايي بود که ايران به آنها نياز داشت، مثلا قطعات يدکي براي هواپيماي مسافربري، ايزوتوپ‌هاي پزشکي و امثال اين‌ها. ما به راحتي مي‌توانستيم اينها را به ايران بدهيم، ولي در واشنگتن دولت بوش جلوي کار ما را سد کرد و همين مساله هم باعث شد که ما نتوانيم به ايران کمک کنيم.»

  توان نظامی، همچنان تهدیدی برای آمریکا
با وجود حذف نام ایران و حزب‌الله از گزارش جامعه اطلاعاتی، یک گزارش دیگر که چندی قبل از سوی آژانس اطلاعات ملی آمریکا منتشر شده بود، همچنان تهران و حزب‌الله را به حمایت از تروریسم متهم می‌کرد. در بخش دیگری از گزارش «ارزیابی تهدیدات جهانی»، بار دیگر تهران تهدیدی برای آمریکا خوانده شده، اما واشنگتن اذعان کرده است که ایران به دنبال کاهش تنش‌های فرقه‌ای در منطقه است. در این گزارش آمده است: «ایران به دلیل حمایت از رژیم اسد در سوریه، ترویج سیاست‌های ضداسرائیلی، توسعه توانمندی‌های پیشرفته نظامی و پیگیری برنامه هسته‌ای، تهدیدی جاری برای منافع ملی ایالات‌متحده است.»

این گزارش در مورد قابلیت‌های ایران نوشته است: «ایران فهرست قابل توجهی از موشک بالستیک در اختیار دارد که قادرند تا برخی نواحی جنوب شرقی اروپا نیز برسند. تهران در حال توسعه موشک‌های هرچه پیشرفته‌تر و ارتقا برد و دقت سامانه‌های موشکی خود است.» گزارش جامعه اطلاعاتی ایران با بیان اینکه ظهور پدیده داعش و مبارزه تهران با این گروه به گسترش نفوذ ایران در سوریه و عراق منجر شده، ادعا کرده است: «با وجود نیت ایران برای کاهش فرقه‌گرایی، ایجاد شرکای متقابل و کاهش تنش با عربستان سعودی، سیاست‌هایی که ایران دنبال می‌کند، می‌تواند برای ثبات منطقه و به صورت بالقوه تبعات ثانویه در بر داشته باشند.»

توانمندی سایبری ایران نیز از دیگر مواردی است که در گزارش کلاپر به آن اشاره شده است. او در این گزارش مدعی شده که تهران توان سایبری را ابزاری ارزشمند برای پاسخ به دشمنان می‌داند و پیش از این نیز اقداماتی در این زمینه انجام داده است. این گزارش در مورد توان هسته‌ای ایران بار دیگر ادعاهای گذشته را تکرار کرده و نوشته است: «ارزیابی ما همچنان این است که اهداف ایران برای تقویت امنیت، جایگاه و نفوذ منطقه‌ای، این کشور را واداشته تا این ظرفیت‌ها را برای اهداف صلح‌آمیز پیگیری کند و ضمنا این توان را به این کشور بدهد که اگر تصمیم گرفت، بتواند تسلیحات هسته‌ای بسازد. نمی‌دانیم ایران نهایتا چنین تصمیمی اتخاذ می‌کند یا نه.»

منبع: دنیای اقتصاد
نظرات بینندگان